محکومیت دو نوکیش مسیحی در تهران به حبس

چهارشنبه, 30ام خرداد, 1397
اندازه قلم متن

مجیدرضا سوزنچی کاشانی و فاطمه محمدی، دو نوکیش مسیحی که آبان ماه سال گذشته بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بودند، به ترتیب به پنج سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شدند. آقای کاشانی اکنون در زندان اوین در انتظار دادگاه تجدید نظر به سر می برد، خانم محمدی نیز با پایان دوران حبس به تازگی از بند نسوان زندان اوین آزاد شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فاطمه محمدی و مجیدرضا سوزنچی کاشانی، دو نوکیش مسیحی هستند که آبان ماه سال گذشته در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.

این دو نوکیش مسیحی برای نخستین بار در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۹۷ جهت محاکمه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی احمدزاده حاضر شدند.

در این جلسه فاطمه محمدی، شهروند مسیحی ۱۹ ساله به اتهام “عضویت در گروه‌های تبشیری، فعالیت مسیحیت و اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام” به ۶ ماه حبس تعزیری و مجیدرضا سوزنچی، شهروند مسیحی ۳۴ ساله به اتهام “عضویت در گروه‌های تبشیری و فعالیت تبشیری” به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
یک منبع نزدیک به این افراد در گفت و گو با گزارشگر هرانا گفت: “خانم محمدی زمان تفهیم اتهام تنها به عضویت در گروه‌های تبشیری و فعالیت تبشیری متهم شد اما در جلسه بازپرسی مورخ ۵ اسفند ۱۳۹۶، پس از آنکه بازپرس پرونده آقای صمد هادی‌پور به باروهای ایشان توهین کرده و خانم محمدی در پاسخ به دفاع پرداخته، بازپرس وی را معاند با نظام خوانده و اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام را به پرونده ایشان اضافه کرده است.”

در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ جلسه دوم دادرسی به اتهامات این دو شهروند با حضور حسین تاج، وکیل آقای سوزنچی و شادی حلیمی و آقای بهزادی، وکلای خانم محمدی برگزار شد.

پس از پایان روند دادرسی و با فاصله اندکی، حکم مجیدرضا سوزنچی در تاریخ ۱۲ اردیبهشت و حکم فاطمه محمدی در تاریخ ۲۴ اردیبهشت پس از پیگیری خانواده و وکلای ایشان به آنان ابلاغ شد.

با توجه به عدم اعتراض خانم محمدی به حکم (تسلیم به رای) یک چهارم از مدت حبس صادره حسب قانون لازم به کسر بود. با در نظر گرفتن کاهش حکم مورد اشاره، خانم محمدی بیش از یک ماه و نیم بیشتر از حکم صادره تحمل حبس کرده بود.

این شهروند مسیحی پس از ابلاغ حکم در همان روز ۲۴ اردیبهشت ماه از زندان آزاد شد.

فاطمه محمدی دوران حبس خود را در بند نسوان زندان اوین گذرانده و مجیدرضا سوزنچی اکنون در سالن دو بند ۴ این زندان نگهداری می‌شود و در انتظار دادگاه تجدیدنظر است”.

این منبع در ادامه افزود: “آقای سوزنچی در ایام بازجویی دو بار توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دنده‌های وی شکسته است اما به دلیل تهدید از سوی ماموران این موضوع را تاکنون مطرح نکرده است. همچنین در زمان بازداشت وی منزل ایشان به طور کامل تفتیش شده و تعدادی از عکس‌های شخصی و خانوادگی اشان ضبط شده است. او بسیار در این مورد نگران است و تاکنون نامه‌هایی جهت پیگیری این مسئله نوشته اما تا به امروز پاسخی دریافت نکرده است. در خردادماه نیز ماموران به طور ناگهانی به اتاق ایشان در زندان رفته و وسایل وی از جمله دفتری که قسمت‌هایی از انجیل را در آن نوشته بود را ضبط کردند.”

به گفته نزدیکان خانم محمدی “او نیز به کرات مورد آزار و اذیت در زمان بازجویی قرار گرفته است. به اعتقادات او توهین شده است و بابت جنسیت خود مورد تحقیر و افترا قرار گرفته است.”
گفته می شود “مسئولان زندان خطاب به این نوکیشان مسیحی، از کلماتی مانند “نجس” و “داعشی” استفاده می‌کردند. آقای رستمی، نماینده دادستان نیز به آنان گفته بود که اگر ما دست شما مسیحیان بودیم، ما را اعدام می‌کردید، صمد هادی‌پور، بازپرس شعبه سوم دادسرای اوین نیز کلیسا را قمارخانه خوانده بود”.

لازم به یادآوری است، هرانا پیش تر گزارش داده بود در تاریخ ۲۷ آبان‌ماه سال گذشته ماموران وزارت اطلاعات پس از یورش به منزل یکی از مسیحیان در منطقه‌ی تهرانپارس تهران اقدام به بازداشت دو نوکیش مسیحی به نام‌های “مجیدرضا (داوود) سوزن‌چی کاشانی” و “فاطمه محمدی” و انتقال آنها به بند ۲۰۹ زندان اوین کردند.

این دو شهروند تهرانی در شعبه‌ی ۳ دادسرای اوین به اتهام عضویت در گروه‌های تبشیری و فعالیت تبشیری تفهیم اتهام شدند.

لازم به اشاره است علیرغم اینکه طبق قانون مسیحیان به‌عنوان یک اقلیت دینی به رسمیت شناخته می‌شوند، با این حال دستگاه‌های امنیتی مسئله‌ی گرویدن مسلمانان به مسیحیت را با حساسیت خاصی دنبال می‌کنند و برخورد قهرآمیزی با فعالان این عرصه دارند.

اصل بیست و ششم قانون اساسی به صراحت بر آزادی فعالیت اقلیت‌های دینی تاکید شده و در این اصل آمده است: “احزاب، جمعیت‌‏ها، انجمن‌‏های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته‌شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ‌کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.

این در حالی است که حسن روحانی در شعارهای خود، پیش از روی کار آمدن دولت و پس از تشکیل دولت بارها بر رعایت حقوق شهروندی تاکید داشته و در همین راستا منشوری نیز تحت عنوان “منشور حقوق شهروندی” منتشر کرده است، اما با این حال این شعارها تاکنون تنها در حد شعار مانده است!
ماده‌ی ۱۰ منشور حقوق شهروندی در این باره می‌گوید: “توهین، تحقیر یا ایجاد تنفر نسبت به قومیت‌ها و پیروان ادیان و مذاهب و گروه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی، ممنوع است.”

در ماده‌ی ۹۹ این منشور نیز آمده است: “شهروندان حق دارند از امکانات لازم برای مشارکت در حیات فرهنگی خود و همراهی با دیگر شهروندان ازجمله در تأسیس تشکل‌ها، انجمن‌ها، برپایی آیین‌های دینی و قومی و آداب و رسوم فرهنگی با رعایت قوانین برخوردار باشند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. مجیدرضا سوزنچی کاشانی davidhalellujah

    باسلام ودرود فراوان خدمت شما عزیزان خدوم و زحمتکش خبرنگاران عزیز که با وجود خطرات بسیار از جانب رژیم جمهوری اسلامی رسالت خطیر خود را به نحو احسنت به کمال میرسانید
    من مجید رضا سوزنچی کاشانی فرزند محمد تقی ش‌ش ۲۱۸۳ که در تاریخ ۱۳۹۶/۰۸/۲۶ توسط مزدوران رژیم فقط و فقط بعلت ایمان به مسیح دستگیر و شکنجه شدم اکنون مدت ۷ ماه است که از زندان آزاد شده ام و با تمام توان هر روزه به دنبال کار هستم تا روزی روزانه خود و فرزندانم را بدست بیاورم اما هربار فقط تا نزدیکی استخدام میروم که با کارشکنی مزدوران رژیم ضحاک صفت اسلامی
    با تهدید و ارعاب کارفرمایان از اشتغال در موقعیتهای شغلی باز مانده‌ام و هنوز بدون جا ومکان مشخص زندگی بدون کار برای سیر کردن شکم خود و حتی بدون هزینه ای برای
    درمان دردهای بازمانده از زندان یا سیر کردن شکم خود همچنان اسیری هستم در شهر تهران که به تازگی متوجه شدم آقایان مرا ممنع الخروج نیز کرده‌اند تا مبادا سخنی از جور و جفای جاری شده بر من بر زبان بیاورم تا دستان آلوده به گناهشان باز گردد.
    اما به همین بسنده نکرده حزانت فرزندان دلبند مرا به خانواده همسرم واگذار کرده‌اند تا از دیدن آنها هم محروم شوم.
    اکنون این متن را با چشمانی اشکبار که خون گریه میکند می‌نویسم و از همه آنانی که میتوانند با کوچکترین عمل خود به یاری من در این کارزار نابرابر بیایند عاجزانه تمنا میکنم که اکنون مرا دریابید قبل از آنکه در زیر این بار طاقت فرسا و اندوه جانکاه نابود و بی اثر گردم.
    زیرا کار بجایی رسیده که همکیشان من نیز مرا فراموش کرده‌اند وفقط من مانده‌ام و ایمانی که به ارباب و پادشاه تمام زندگی خود یعنی عیسی مسیح دارم که مطمئن هستم خود او دست مرا در نگارش این متن یاری نمود
    اگر مسلمان هستید پیرو سخن حسین‌بن علی آزاده باشید و پدری را به وصال فرزندانش برسانید.
    اگر ایماندار به مسیح هستید سخن صریح خداوند در مورد محبت به همگان را سرلوحه عمل خویش قرار دهید و بیاد آورید نامه یعقوب باب دوم (راجع به ایمان و عمل) رسول عیسی مسیح که چه زیبا مکتوب نموده‌اند که چگونه باید به یاری هم بشتابیم که این فرمان و تاکید خداوند خداست برای تکمیل ایمان
    به هر حال دیگر سخنی نمیگویم که هر چه بیش از این مکتوب شود فقط درد آوردن سر مخاطب است
    همه خوانندگان این متن و همه مردم سرزمین در جورجفایم ایران عزیز را و همه مردم این دنیای بزرگ که همه از یک گوهر پاک وجودی درحق تعالیٰ هستند را دعا میکنم که در آرامش و صلح خداوند خدا باشند و میطلبم که برکت خداوند هر روزه با همه ایشان باشد حتی با آنانی که در این راه سخت با جور و جفای خویش بر پیکر نیمه جان من زخمی زدند.فیض و رحمت خداوند با همه شما