بودجه محیط زیست ایران در بودجه پیشنهادی ۱۳۹۲ در مجموع ۳۰ درصد کم شده است. این کاهش در حالی است که معضلات زیست محیطی ایران ابعاد بیسابقهای یافته و مقام ایران به لحاظ حفظ محیط زیست در جهان به شدت سقوط کرده است.
کمالالدین پیرموذن، عضو فراکسیون محیط زیست مجلس، در گفتوگو با سایت میراث فرهنگی از کاهش ۱۳ درصدی بودجه محیط زیست در بودجه سال ۱۳۹۲ خبر داده است. با توجه به این که برخی از مواردی که برای هزینه این بودجه در نظر گرفته شده ربط مستقیمی به مسائل محیط زیستی ندارد، در مجموع از یک کاهش ۳۰ درصدی در بودجه سال ۱۳۹۲ سخن گفته میشود.
البته لایحه بودجه سال ۱۳۹۲ به طور کلی تصویب نشده است و فعلا دولت باید با بودجه یک چهارم (برای سه ماه اول سال) به فعالیتهای خود ادامه دهد. با این همه به نظر میرسد که با توجه به مندرجات بودجه سال ۱۳۹۲ توجه به محیط زیست و اختصاص اعتبار به آن روندی نزولی دارد.
ابعاد فاحش بحران زیست محیطی در ایران
مرکز پژوهشهای مجلس در بررسی خود از بودجه بخش محیط زیست در سال ۱۳۹۲ معضلات متعددی را در ارتباط با زیستبوم ایران عنوان میکند که این بودجه تناسب لازم را با آنها ندارد.
در بررسی مرکز پژوهشها از جمله آمده است: «نکته اول این است که آلودگی شدید هوای کلانشهرها، خیمه سنگین ریزگردهای عربی بر آسمان کشور، انباشت آلودگیهای نفتی و سموم کشاورزی در سواحل دریا و رودخانهها، تداوم تخریب و ویرانی تالابهای ایران، وضعیت بغرنج حیات وحش، تخریب جنگلهای حفاظتشده به همراه هزاران مشکل زیستمحیطی دیگر، وضعیت مدیریت محیط زیست ایران را در این سالها اسفبارتر از قبل نشان میدهد.»
این بررسی روند رو به گسترش تخریب محیط زیست ایران را از جمله ناشی از عدم توجه به مسائل اقتصاد زیست محیطی و عدم محاسبه تخریبهای زیست محیطی در سیستم اقتصادی کشور میداند.
نگاهی دقیقتر به لایحه بودجه سال ۱۳۹۲ نشان میدهد که نحوه تخصیص اعتبارها به طرحها و برنامههای بخش محیط زیست فرقی با بودجه سال ۱۳۹۱ ندارد. این در حالی است که در زمان تصویب بودجه سال ۱۳۹۱ نیز بسیاری از کارشناسان تناسب چندانی میان این بودجه و اولویتهای زیستمحیطی ایران و معضلات و چالشهای آن نمیدیدند.
بودجه اختصاص یافته به محیط زیست در لایحه بودجه ۱۳۹۲ در حدود ۲۰۵ میلیارد تومان است که تقریبا ۱۴/ ۰ درصد کل مبلغ بودجه است.
از آلودگی هوا تا ریزگردهای شنی و نمکی
به گفته کمالالدین پیرموذن، عضو کمیسیون محیط زیست مجلس، نه تنها سازمان محیطزیست در لایحه جدید هیچ طرح جدیدی درباره کاهش آلودگی هوا و احیای دریاچه ارومیه ارائه نداده است که ردیف بودجه جلوگیری از آلودگی هوا هم نسبت به سال گذشته ۳۹ درصد کاهش یافته است.
آخرین برآورد بانک جهانی نشان میدهد که خسارات سالیانه آلودگی هوا در ایران، شامل خسارات ناشی از مرگ و میر شهروندان، درمان بیماریهای ریوی و خونی و عصبی ناشی از این آلودگی ۱۴ هزار میلیارد ریال، یعنی معادل ۶/ ۱ درصد تولید ناخالص ملی است.
براساس آمارهای وزارت بهداشت ایران سالانه ۴ هزار و ۵۰۰ تهرانی بر اثر آلودگی هوا میمیرند. به نوشته روزنامه “بهار”، تنها گزینه مسئولان دولتی برای کاهش آلودگی هوا روی آوردن به تصمیم تکراری با نتیجهای موقتی به نام تعطیلی تهران بوده است. این تعطیلیها هم تا آنجا ادامه پیدا کرد که در سال ۹۱، تهران با روزهای تعطیل زیادی مواجه شد و بیشترین خسارت اقتصادی را متوجه کل کشور کرد.
البته علاوه بر روزهای تعطیل، ماموریتهای اورژانس تهران هم افزایش ۱۰درصدی داشته است. حتی مراجعه به مراکز قلب بر اثر افزایش آلایندههای هوا هم ۳۰ درصد افزایش نشان میدهد. رجوع به دیگر بیمارستانهای عمومی هم ۱۵ درصد افزایش داشته است.
با این همه، بهمنماه امسال که طرح دو فوریتی برای کاهش آلودگی هوا در مجلس مطرح شد، رأی لازم را نیاورد؛ رویدادی که هم نمایندگان مجلس و هم دولت در آن نقش اصلی را داشتند.
ظرف دو سه سال گذشته بحثخشکشدن دریاچه اورمیه نیز از چالشهای اساسی زیستمحیطی کشور بوده است. ۶۰ درصد مساحت این دریاچه، یعنی سه هزار کیلومتر مربع آن خشک شده که مسائل اقتصادی و ریزگرد نمک ناشی از این خشکشدگی زندگی ۶ میلیون نفر را در معرض تهدید قرار داده است.
علاوه بر اینها، تالاب گاوخونی که تنها دریاچه آب شور دایمی در فلات مرکزی کشور است، به دلیل خشکی و کمبود آب، تا شعاع دهها کیلومتر از تالاب، خالی از سکنه است. آلودگی یا کمشدن شدید آب در دریاچه هامون، زایندهرود، رود کارون و رودخانههای مازندران از دیگر مسائل محیط زیست در سالهای اخیر بوده است.
بودجه بازتاب یک نگرش
ریزگردهایی که به ویژه در بخشهایی از سال از عراق به سوی استانهای غربی کشور و حتی تا استانهای مرکزی روانه میشوند و زندگی و سلامت مردم را در معرض تهدید قرار میدهند نیز در کنار آلودگی هوای کلانشهرها از معضلات بزرگ محیط زیستی ایران به شمار میروند.
نیمی از جنگلهای ایران هم در ۳۰ سال گذشته نابود شده ومساحت آنها به ۱۲میلیون هکتار رسیده است. عبور جادهها و لولههای نفت و گاز از محیطهای حفاظتشده و تخریب هر چه بیشتر آنها نیز پدیده رایج این سالها بوده است. در ادامه همین سیاستها شاید تعجبی نداشته باشد که در لایحه بودجه سال ۱۳۹۲ توجه نداشتن به امور حفاظتی و توسعه پایدار در بخش محیط زیست پررنگ است و مجموع اعتبارات تملک داراییهای بخش محیط زیست، در لایحه پیشنهادی نسبت به بودجه سال ۹۱ به میزان ۲۸درصد کاهش یافته است.
بیاهمیتشدن مسائل زیستمحیطی در تاریخ بعد ازانقلاب امری رایج و بارز بوده است. رویهی کماعتنایی فاحش به مسائل زیستمحیطی که اینک خود را در میزان بودجه سال ۱۳۹۲ برای حفاظت از محیط زیست نشان میدهد به طور خاص تداوم نگاهی است که دولتهای نهم و دهم به مسائلی مانند رشد جمعیت و حفظ و حراست محیط زیست ایران داشته و دارند. به عبارت دیگر، بیاعتنایی به پاسداری از زیستبوم ایران روی دیگر نگاهی است که بیاعتنا به نیازها و ملزومات رشد جمعیت، میگوید که زاد و ولد نباید مهار شود و شمار جمعیت باید به ۱۵۰ میلیون نفر برسد. این نگاه، همانطور که زمانی در اظهارات پرویز داودی، معاون اول سابق احمدینژاد، بازتاب یافت، کنترل جمعیت و حراست از محیط زیست را “توطئه غربیها برای جلوگیری از رشد و پیشرفت کشورهای اسلامی” میداند.
همین نگاه و کارنامه است که جایگاه ایران در حفظ محیط زیست را بیش از پیش در عرصه بینالمللی تنزل داده است. مرکز پژوهشهای مجلس با استناد به تازهترین گزارش بررسی شاخص عملکرد محیط زیست که توسط دانشگاه ییل آمریکا تهیه شده مینویسد که مقام ایران در میان ۱۳۲ کشور از مرتبه ۶۷ در سال ۲۰۰۸ به مرتبه ۷۸ در سال ۲۰۱۰ و ۱۱۴ در سال ۲۰۱۱ سقوط کرده است.
از: دویچه وله