یک هفته پس از انتشار پیام ترسناک سردار قاسم سلیمانی به ترامپ، تلویزیون جمهوری اسلامی برنامهای پخش کرد که خواهران مسیح علی نژاد برائت خود را از افکار و اعمال او و وفاداری خود را به حجاب و ولایت بیان کردند.
فرستادگان صدا و سیما به منطقه موفق نشدند به هدف اصلی – مصاحبه با پدر و مادر مسیح علی نژاد – دست بیابند. پس چندان عجیب نیست که سردار قاسم سلیمانی، پس از پیام کوبندهاش برای رئیس جمهور آمریکا، یک پیام حماسی هم برای مادر بزرگ دختری بفرستد که به نظر میرسد به اندازهی آقای ترامپ، برای حکومت مشکل آفریده.
پیام حماسی
———
الا پیر زال پر از سال و سن
الا مادر مام آن تخم جن
الا صورتت پر ز چین و چروک
الا هیکلت مثل بشکسته دوک
الاای که گر گیرم از تو دماغ
بیفتی زمین همچو مرده کلاغ
الاای همه دست و پایت به لرز
مچاله شده از دو سو طول و عرض
الاای نکرده به عمرت قمار
نه کازینو دانی چه باشد نه بار
منم من سلیمان سردارها
که عکس مرا دیدهای بارها
منم لشکری مرد این مرز و بوم
که ترسند از من خصوص و عموم
منم من که ناپلئون ثانیام
همی شهره اندر رجزخوانیام
ترامپ از بیانم شده در ستوه
که او مثل تپه ست و من مثل کوه
مر او را زدم از ره دور نیش
! که پوشک بپوشد به سرباز خویش
منم عارفی کز جهان کنده دل
فرو کردهام خصم در خاک و گل
ترا گویم اکنون که ننجون پیر
نوه را ادب کرده راهش بگیر
بگو تا ز صحنه شود ناپدید
نگوید ز «چارشنبههای سفید»
نه در «وی. او.ای»، باز پیدا شود
نه اسباب دردسر ما شود
در این وضع حساس و اوضاع سخت
که هی سار ما میپرد از درخت
در این روز و شبهای بی آب و برق
که مائیم در نکبت خویش غرق
در این گند بالا زده از فساد
که بر ریشهی ما زده اقتصاد
در این روزهای پر از جنب و جوش
که ملت برآورده اینسان خروش
در این وحشت از خیزش مردمی
که ترسانده روحانیون قمی
در این دلهره از سرانجامها
به سر در گمیها و ابهامها
ملاقات پنهان و یک-کی به دو
گهی با ترامپ و گهی پمپئو
بدین ترسِ گشته عیان بر جبین
در این عقل و گُه گشته با هم عجین
فرو مانده در مبحث صلح و جنگ
که هر تیر ما خورده جائی به سنگ
نمانده رمق در من و رهبری
که گردیم درگیر با دیگری
چنین که اسیر حوادث شدیم
نه ما بیمهی شخص ثالث شدیم
شنیدیم اقوام آن دخترک
به بابلسیتاناند و بالاترک
بگفتم به عبدالعلی عسکری
که سیما صدا را کند رهبری
یکی «بی تعارف» نماید علم
کند پخش برنامه را پشت هم
پس آن هفته کردیم آنجا روان
دو مجری که خوشخدمتیشان عیان
(نه پاداششان اجرت و باج بود
که گر طفره رفتند، اخراج بود)
کمرا به کف، میکروفن بر یقه
رساندند خود را بدان منطقه
دو خواهر در آنجا بیامد پدید
که بر خویش پیچیده چادر شدید
ندانی دو تا کیسهی پر پیاز
بُدی یا دو زن زیر چادرنماز
گروگان گرفتندشان بی امان
به یاری لطف امام زمان
هویت که از هر دو احراز شد
کمرا و هم میکروفن باز شد
که بر ضد خواهر سخن سر کنند
مرتب تعاریف رهبر کنند
بکوبند عظمای ما بر سرش
که گردد پریشان ز هر خواهرش
بگویند خود کردهاند انتخاب
نه اجبار بوده بر آنها حجاب
گرفتند از آنها بسی ویدئو
به پیغام «معصومه آدم بشو!»
چنان پخش برنامه گردید خوب
که لینکش همینجاست در یوتیوب
کنون نیز گویم تراای عجوز
که باقیست فرصت برایت هنوز
اگر آن نوه همچنان بی خیال
ادامه دهد با همان وضع و حال
بلایی به روزت بیارم ننه
که دزدان نکردند در گردنه
اگر مام آنها نیامد جلو
که چیزی بگوید در آن ویدیو
به صحرا اگر رفت بابایشان
تو باید همی پر کنی جایشان
وگر اندکی از تو باشد درنگ
بگیریم آنرا به اعلام جنگ
من آمادهی جنگ و ویرانیام
که سردار قاسم – سلیمانیام
گزارشگران میفرستم جدا
ز ارتش، نه از سوی سیما، صدا
که سازند وضع ترا تصفیه
کنند اطلاعات تو تخلیه
نمایند پروندهات را کلفت
کنند آنچه بایست کرد و نگفت
بکوبند بر فرق تو مشتها
که نالان بیفتی در آن پشتها
شبانه سه موشک، دو تایش شهاب
همی خانهات را نماید خراب
به روی اجاقت اگر قابلمه
به خمپارهای چپه گردد همه
بدینگونه درسی دهم بر ترامپ
که سوزد فیوزش به همراه لامپ
ببیند که دعوا نباشد به سود
بیاید سر میز گفت و شنود
از: گویا