در شرایطی که کشور در یکی از حساس ترین مقاطع تاریخی خود به سر می برد، برخی مسئولان و مقامات با بی تفاوتی سرگرم بازی های کودکانه برای کسب قدرت بیشتر و کم کردن روی رقبای داخلی هستند.
به گزارش بازتاب، بررسی موقعیت ژئوپولتیک و استراتژیک ایران، نشان می دهد که بیشترین تهدیدات متوجه آینده ایران است و اگرچه ظاهرا همه چیز امن و آرام است، اما حرکت های خزنده ای در جریان است تا رقبای منطقه ای از روند افول ایران در منطقه سوء استفاده کرده و برای همیشه خاطر خود را از ایرانی مقتدر آسوده کنند.
در این میان، آنچه در پوشش اجماع جهانی علیه برنامه هسته ای ایران شکل گرفته است و در بخش دیپلماتیک در قالب گفتگوهای ۵+۱ با ایران دنبال می شود، در واقع بهانه ای برای برخورد با ایران است و قطعا موضوع برخورد با جمهوری اسلامی ایران منحصر به برنامه هسته ای نخواهد ماند و حتی در صورت توقف برنامه هسته ای، برگهای بعدی این بازی روی میز خواهد آمد. اما آنچه تاسف بار است، بی تفاوتی برخی مقامات و مسئولان کشور است که آنچنان سرگرم بازی انتخابات شده اند که گویی سرنوشت کلی کشور و خطراتی که اصل ایران را تهدید می کند، هیچ اهمیتی برای آنها ندارد و احساس تکلیف آنها منحصر به کاندیداتوری و گرفتن قدرت از رقیب یا نگه داشتن آن به هر قیمت است.
با این حال، هر روز بیش از قبل دو طرح شوم آمریکایی و انگلیسی برای آینده ایران جدی تر می شود و احتمال اجرایی شدن آن در مقطع بعد از انتخابات افزایش می یابد.
طرح نخست که بر افغانیزه کردن ایران استوار است، طرحی آمریکایی است که هدف آن تبدیل جمهوری اسلامی به حکومتی شبیه افغانستان فعلی است تا در آن یک حکومت مرکزی یکپارچه اما ضعیف دایر باشد که تنها کارکرد آن کنترل فضای داخلی و مدیریت نیروهای ایرانی است تا از نگاه آنها، اقدام به ایجاد ناامنی و آشوب در منطقه و جهان نکنند.
طبق این سناریو، این حاکمیت که به صورت منطقی، دولتی سکولار، اما نه مخالف مذهب خواهد بود، آنچنان با اختلافات داخلی برای دهه های طولانی روبرو خواهد شد که عملا قادر به حضور ملی در سطح منطقه و جهان نخواهد بود و ایران باید برای دراز مدت با قدرت منطقه ای شدن خداحافظی کند.
با این حال طرح آمریکایی از توطئه انگلیسی به مراتب برای ایران بهتر است. نقشه شوم بریتانیا برای ایران، تجزیه ایران با تحریک ۴ قومیت اصلی: عرب زبانان در جنوب، ترک زبانان در شمال غربی، کرد زبانان در غرب و بلوچها در جنوب شرقی است که دست کم دو بخش آن یعنی تجزیه عربی و ترکی عملیاتی خواهد شد. این طرح با حمایت دولتهای عربی، ترکیه و جمهوری آذربایجان همراه شده است.
اگرچه ایالات متحده آمریکا به دلیل مشکلات امنیتی که تجزیه و از بین رفتن حکومت مرکزی در ایران به همراه دارد، با این طرح مخالف است، اما لابی سنگین انگلیسی و پولهای عربی ممکن است این مقاومت را در هم بشکند و سناریو تجزیه طلبی به ایران تشدید گردد.
با این حال به نظر می رسد در شرایط فعلی مسئولان کشور به جای کشمکش بر سر قدرت بیشتر و دعوای انتخاباتی باید تمرکز خود را بر مقابله با تهدیدات خارجی صرف کنند و روندهایی که این تهدیدات را کمرنگ می سازد را عملیاتی کنند، روندهایی نظیر بهبود شاخص های مردمسالاری، رفاه عمومی و کاهش نارضایتی، تبدیل تهدیدات امنیتی به موضوعات سیاسی و کاستن از شکاف میان نخبگان و حاکمیت، توجه به مطالبات قومی و پرهیر از التهاب و ایجاد درگیری و مناقشات.
به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید