مبارزات دلیر زنان و مردان ایرانی علیه آزادی کشی و تبعیض و بیعدالتی حکومت اسلامی ایران، مخصوص امروز و دیروز نیست و از همان آغازین روزهای به قدرت رسیدن این حکومت ستم کار در ایران، این مبارزات، به اشکال مختلف ادامه دارد و هر چه وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این حکومت بیدادگر بحرانی تر میشود، مبارزات مردم نقش و رنگ تازه تری به خود می گیرد.
از آن سوی، خشونت سازمان یافته حاکمان اسلامی در ایران برای حفظ اقتدار خود، نه تنها بر فعالان سیاسی، بلکه بر مردم معترض برای کسب حقوق صنفی و مدنی شان، روز به روز فزونی میگیرد، زیرا این تشنگان قدرت و ثروت، توانی برای بهبود بخشیدن به شرایط را ندارند و راهی جز سرکوب و فریب مردم نمی شناسند و از این رو هر چه در توان دارند، از به انحراف کشاندن مبارزات مردم و دروغگویی تا چپاول منابع و به هدر دادن امکانات و در نتیجه تبعیض و سرکوب گسترده را به کار میگیرند تا اندکی بیشتر بر قدرت دوام بیاورند.
آنها چهل سال است که به ناعادلانه ترین شکل ممکن، تلاش میکنند تا هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه کنند و به آزار و اذیت و شکنجه جسمی و روانی و زندانی کردن و کشتن مردم مبارز مبادرت می ورزند، بدون اینکه به عاقبت کار خود بیاندیشند، آن هم در چنین شرایطی که بحرانی ساختاری گریبان حکومت را گرفته است و دیری نخواهد پایید که این آزادی کشی و تبعیض و بیعدالتی، صبر و طاقت مردم را به پایان برساند و خیزشی گسترده و همه گیر را به دنبال داشته باشد.
هم چنان که شاهدیم، از دی ماه سال ۹۶، جنبش فرودستان با اتحادی کم نظیر و پیگیر و پایدار، جلودار مبارزات آزادی خواهانه و عدالت جویانه مردم ایران شده است و علیه حکومت بیدادگر اسلامی ایران ایستادهاند و پیوسته به مبارزه شان ادامه می دهند. این مبارزات به آن علت است که وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور روز به روز بحرانی تر شده و حکومت هم دیگر توان اداره کشور را ندارد.
هماکنون نیز اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه وارد بیست و هفتمین روز متوالی خود شده است و حکومت نیز به اشکال مختلف؛ یا با ایجاد تفرقه و توطئه یا با سرکوب و پادگانی کردن منطقه و بازداشت، تلاش میکند که این مبارزات را در هم بشکند و تا کنون تنی چند از افراد و نمایندگان کارگران را بازداشت و به طور موقت آزاد کرده و تا این لحظه هم چنان اسماعیل بخشی و احمد نجاتی و زن جوانی به نام سپیده قلیان که قصد خبر رسانی داشت، در بازداشت هستند و اعتراض گسترده ای برای آزادی آنها در خوزستان و دیگر نقاط ایران به راه افتاده است.
کارگران هفت تپه خواهان لغو خصوصی سازی و دولتی کردن کارخانه با نظارت شورایی کارگران هستند. آنها میخواهند که مجموعه ی خود را با همیاری و مشارکت و دستان توانای خود بسازند تا تولید را رونق دهند. آنها میخواهند که هر چه زودتر به تمامی بازداشت ها و پرونده سازی ها، پایان داده و حقوق های معوقه کارگران بی کم و کاست پرداخت شود. آنها تبعیض و آزادی کشی و نابرابری را با پوست و گوشت خود لمس کرده و عزم شان را جزم کردهاند که تا رسیدن به نتیجه مطلوب، ادامه دهند.
کارگران ملی فولاد اهواز نیز ماه هاست که در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مزایای کارگران و علیه خصوصی سازی کارخانه، دست به اعتراض و تجمع و اعتصاب می زنند. آن ها شعار می دهند: هشهری به هوش باش، ما کارگریم نه اوباش/ مشکل ما حل نشه، اهواز قیامت می شه/ کارگر زندانی، آزاد باید گردد.
معلمان، بازنشستگان، کشاورزان، رانندگان، پرستاران، کولبران، کارکنان بیمارستان ها و دیگر اقشار زحمتکش و آگاه جامعه تلاش میکنند صدای اعتراض خود را، به طور پیوسته و پیگیر، با تجمع، تحصن و اعتصاب، به این شرایط اسف بار نشان دهند، ولی نه تنها هیچ مسئولی به خواستههای آنها توجهی نمی کند، بلکه با سرکوب و تهدید و بازداشت و بازجویی، یا با به انحراف کشاندن این اعتراض ها، میخواهند که فریادهای در گلو مانده مردم جان به لب رسیده و آگاه را خاموش کنند، ولی موفق نمیشوند.
ما مادران پارک لاله ایران نیز، از خواستههای برحق کارگران نیشکر هفت تپه، فولاد اهواز و تمامی کارگران، کشاورزان، معلمان و زحمتکشان و آزادی خواهان ایران حمایت میکنیم و خشونت و توطئه سازمان یافته حکومت برای سرکوب یا به انحراف کشاندن این مبارزات را به شدت محکوم میکنیم. ما هم چنین خواهان آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی به بند کشیده شده در این اعتراض ها، به ویژه آزادی بدون قید و شرط اسماعیل بخشی، احمد نجاتی، سپیده قلیان و دیگر بازداشت شدگان و رفع پرونده سازی برای آنها هستیم.
ما هم چنین بر خواستههای خود مبنی بر آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو کامل قانون مجازات اعدام، محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمام جنایت های صورت گرفته در جمهوری اسلامی در دادگاه های علنی و عادلانه و مردمی پای می فشاریم و اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد. تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای رسیدن به آزادی بیان و اندیشه، رفع هرگونه تبعیض، و جدایی دین ازحکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار حکومت و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت اسلامی می دانیم.
اعتراض، تجمع، تحصن، اعتصاب و ایجاد تشکل های مستقل، حداقل حق همگی ما انسانها برای انتخاب زندگی آزادانه و انسانی است.
مادران پارک لاله ایران
۱۰ آذر ۱۳۹۷