بازیگردانی که به بازیگران خود رحم نمی‌کند

پنجشنبه, 6ام دی, 1397
اندازه قلم متن

مجتبی واحدی – دیدگاه نو

در مورد دوره‌های مختلف انتخابات در جمهوری‌ اسلامی، حرف و سخن بسیار است. برخی وابستگان و ذینفعان حکومتی، تلاش می‌کنند برگزاری انتخابات – حتی مبتذل‌ترین‌ها- را ابزاری برای پروژه فریبنده ” اصلاحات تدریجی” معرفی کنند. گروهی در مقابل، تمامی مراحل انتخابات و همه منتخبان را ناشی از اراده رهبر می‌دانند. اما به نظر می‌رسد انتخابات در جمهوری اسلامی را می‌توان نمایشی ویژه با اهداف و نتایج خاص دانست. به عنوان بهترین نمونه برای تشریح این فرضیه، می‌توان به انتخابات ریاست جمهوری سال نود و دو اشاره کرد. مهم‌ترین دستاورد آن انتخابات، تغییر مسیر مذاکرات هسته ای و توافق ایران با گروه پنج به علاوه یک بود.

انتخاب روحانی و تغییر روند مذاکرات هسته ای در حالی اتفاق افتاد که ظواهر امر حاکی از نارضایتی رهبر از انتخاب او بود. علی خامنه ای از سال هشتاد و چهار تا نود و دو، بارها با صراحت، روند مذاکرات هسته ای پیش از دوران احمدی نژاد- که با مدیریت حسن روحانی پیگیری می‌شد – را تخطئه کرده بود. رهبر جمهوری اسلامی روز بیست و دوم خرداد سال نود و دو – دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری – در سخنانی که اشاره آشکار به مذاکرات هسته‌ای داشت چنین گفت :” گاهی به خاطر مصلحت، بعضی حرف‌ها را قبول کردیم، اما دشمن پا روی حرف خودش گذاشت و با جسارت بیشتر جلو آمد. بنابراین باید در مقابل خواسته‌های نامشروع بیگانگان باقدرت ایستاد.” کمتر از دو سال بعد اخبار و اطلاعاتی توسط مقامات رسمی جمهوری اسلامی – از جمله علی اکبر صالحی وزیر خارجه در دولت احمدی نژاد – منتشر شد که نشان می داد از حدود یکسال قبل از انتخابات سال نود و دو، ایران و امریکا در عمان مشغول مذاکره در مورد پرونده هسته ای بوده اند. مهم ترین نکته در خبررسانی های صالحی، افشای نقش آفرینی مستقیم رهبر در آن مذاکرات و بی خبری رئیس جمهور وقت – احمدی نژاد – بود.

پس از افشاگری‌های صالحی و اخباری که توسط منابع خارجی منتشر شد مشخص گردید روحانی، بهترین و شاید تنها گزینه برای حل و فصل پرونده هسته‌ای و کاهش فشارهای اقتصادی بر جمهوری اسلامی بوده است. البته تردید ندارم که روحانی، انتخاب اول و دلخواه رهبر نبود و ترجیح او افراد فاقد پیشینه اثرگذار مانند حداد عادل یا جلیلی بودند. در واقع رهبر به ناچار، روحانی و انتخاب او را پذیرفت. حتی می توان حدس زد که به دلیل نیاز به توافق هسته ای، به اجرای موفق بازی برای انتخاب روحانی کمک کرد.

تجربه رهبر از سال هفتاد و شش به او فهمانده بود در هر انتخابات که راهی برای تبدیل آن به رفراندوم علیه رهبر وجود داشته باشد مردم از فرصت استفاده کرده و به ترجیح انتخاباتی رهبر، ” نه ” می گویند. ساماندهی انتخابات سال نود و دو و مراحل مختلف تا آخرین سخنرانی های پیش از انتخابات رهبر، همگی به ایجاد چنین‌ باوری در مردم کمک کرد که ” انتخاب روحانی، رفراندوم علیه رهبر است “. البته روحانی نیز از این تلقی عمومی استقبال کرد اما ظاهرا از این واقعیت غافل بود که حتی ایفای نقش منفی در تعزیه گردانی رهبر، بی مجازات نخواهد ماند. رفتار رهبر جمهوری اسلامی پس از رفع نیاز هسته ای، در واقع مجازات روحانی به خاطر تلقی عمومی از انتخابات رفراندوم گونه سال نود و دو بوده و قطعا در ماهها و سالهای آینده عقوبت های شدیدتری در انتظار روحانی خواهد بود.

همین ماجرا به نحو دیگر بر شورای‌ شهر تهران قابل تطبیق است. دخالت خاتمی و حمایت او از یک لیست انتخاباتی، موجب راه یافتن کسانی به شورای شهر شد که ظاهرا مطلوب رهبر نبودند. البته شرایط داخلی و خارجی کشور در هنگام برگزاری آخرین انتخابات شوراهای شهر و روستا به گونه ای نبود که رهبر در اجرای آن دخالت مستقیم کند اما نهایتا تبلیغات گسترده اصلاح طلبان در مورد نتایج آن انتخابات، به رهبر اجازه داد تا از دستاوردهای نمایشی آن سود لازم را ببرد. این بار نیز تلقی عمومی از انتخابات کنترل شده، رفراندوم علیه رهبر بود. پس دور از انتظار نبود که رهبر، از منتخبان شورای شهر تهران انتقام بگیرد ؛ همان بازیگرانِ تئاتر انتخاباتی جمهوری اسلامی که در شرایط عادی، مطلوب رهبر نبودند.
انتقام‌گیری رهبر از اعضای دوره جدید شورای شهر، با تحقیر آنان از طریق شکستن سنت دوازده ساله و رد درخواست ملاقات آنان آغاز شد. اما خصلت کینه‌جویی رهبر، اینگونه ارضا نمی شد. او باید کاری می کرد که شورای شهر و شهرداری در انجام وظایف خود، شکست بخورند. نخستین شهردار منتخب از روز نخست انتخاب با کارشکنی در تایید صلاحیت و صدور حکم مواجه شد و نهایتا نیز به بهانه بیماری مشترک با رهبر – سرطان پروستات – مجبور به استعفا شد.

دومین شهردار نیز باید به طریقی برکنار می شد تا اولا ارکان شهرداری دچار تزلزل شوند و پروژه های بزرگ، پا نگیرد. ثانیا ناتوانی شورای شهر و اصلاح طلبانی که ظاهرا عامل برگزاری رفراندوم علیه رهبر بوده اند برای مردم آشکار شود. این بار برکناری شهردار، نیاز به قانونی داشت که بازی خوردگان لیست امید در مجلس نیز به آن رای دادند : ” قانون منع به کار گیری بازنشستگان “. افشانی دومین شهردار منتخب شورا تنها چند ماه پس از تصدی مسئولیت شهرداری، به اجبارِ قانون از کار برکنار شد‌. هنوز مدت زیادی از این برکناری نگذشته بود که با درخواست وزیر بهداشت و حکم‌ حکومتی رهبر، تعدادی از مدیران بازنشسته وزارت بهداشت، از شمول قانون مستثنی شدند. اما ظاهرا پیام واضح تری لازم بود تا همگان بدانند با تحقیر شورای شهر تهران، هدف اصلی از تصویب قانون ” منع به کار گیری بازنشستگان ” محقق شده و ادامه اجرای مجدانه آن، ضروری نیست. ارسال این پیام را رهبر شخصا به عهده گرفت تا بار دیگر از یک‌ نمایش رفراندوم علیه خود انتقام بگیرد. رهبر جمهوری اسلامی روز سیزدهم آذرماه نود و هفت در جلسه درس فقهی خود با اشاره به قانون مذکور، چنین گفت: ” اطلاق قانون، اطلاق درستی نیست یعنی اینکه هر بازنشسته‌ای باید به کار گرفته نشود، این اطلاق درست نیست. چون بعضی از افراد هستند بله، مثلاً سی سال هم خدمت کرده‌اند، بازنشسته هم شده‌اند، فرض کنید که بیست‌ساله بوده، هجده‌ ساله بوده استخدام شده، حالا هم یک مردی چهل‌ و هشت‌ ساله، پنجاه‌ ساله است، وقت کارش است و تجربه‌ی خوبی هم پیدا کرده، جایگزین هم ندارد؛ این است دیگر؛ قانون این را هم شامل میشود؛ اما شمول قانون نسبت به این‌ جور آدمهایی که کم‌ و بیش پیدا میشوند، ممکن است زیاد هم نباشند، درست نیست “.

چه کسی تردید دارد که اگر قرار بر مستثنی شدن از قانون بود، شهردار منتخب شورای شهر، صلاحیت بیشتری داشت تا فلان معاون سالخورده وزارت بهداشت. اما حقیقت آنست که اگر نگویم تنها هدف، مهم ترین هدف از تصویب ناگهانی قانون مذکور، تودهنی به شورایی بود که عده ای، تشکیل آن را رفراندوم علیه رهبر دانستند و سخنان و اقدامات تملق گونه رئیس شورا نیز نتوانست کینه رهبر را برطرف کند.

آنچه در بالا آمد باید درس عبرت برای کسانی باشد که همچنان برای بازیگری در تئاترهای انتخاباتی جمهوری اسلامی، دست و پا می شکنند و از تاثیر نتایج انتخابات بر زندگی روزمره مردم، سخن‌ می گویند. آقایان، خانم ها! بازیگردانِ این بازی، دشمن ملت ایران است و از هر فرصتی برای انتقام‌گیری از مردم استفاده می کند. باور کنید حتی بازیگرهای تئاترهای رهبر نیز از این انتقامجویی معاف نخواهند بود. اگر باور ندارید به سرنوشت روحانی و شورای شهر تهران نگاه کنید.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.