زندانهای مختلف در شهرهای دور و نزدیک ایران، این روزها شاهد موج جدیدی از ورود زندانیهایی است که جرم و جنایتی مرتکب نشدهاند، گویا که کنون تنها کسانی تحت تعقیب قرار میگیرند که “جرم”شان دفاع از حقوق مردم، کارگران و زحمتکشان، تهیدستان و مردم تحت ستم است.
این روزها به زعم مسوولان فقط کسانی “مجرم” اند که از حق انسانها برای زندگی دفاع کنند، کسانی که بگویند: وجود کودک خیابانی،کارتنخوابی،گرسنگی، فقر و بیکاری، ننگی است بر استثمارگران، اختلاسگران، غارتگران اموال مردم، گیرندگان حقوقهای نجومی و همه این معضلات حاصل حاکمیت سودطلبی مسوولانی است که به جای خدمت به مردم، تنها به فکر سرکوب و چپاول اموال آنانند.
وجود زندانیان سیاسیای همانند اسمائیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی، محمد حبیبی، سعید شیرزاد، پیام شکیبا، مجید اسدی، زینب جلالیان، آرش صادقی و … کافی نبود که بهنام ابراهیم زاده، مازیار سیدی، اسمائیل بخشی، امیر امیر قلی ، امیر حسین محمدی فرد، ساناز الهیاری، سپیده قلیان، جعفر عظیمزاده، پروین محمدی و … هم که تنها جرمشان دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان است، باید به زندان میرفتند تا تابلو دستگیرشدگان ِحامی حقوق کارگران تکمیلتر شود؛ در کنار آن دستگیری و آزادی موقت علی نجاتی، برگزاری دادگاه تجدیدنظر داوود رضوی و تفتیش منازل و احضار معلمان هم به آنها اضافه شد و صدور وثیقههای سنگین برای سه تن از دبیران کانون نویسندگان رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین، کیوان پاژند نیز چاشنی این مسائل شد تا نشان داده شود که دفاع از آزادی بیان هم بیعقوبت نخواهد ماند. ساخت و پخش سریالهای مستند از اعترافات تحت فشار زندانیان نیز این تابلو را تکمیل کرد.
اما همواره نشان داده شده است که این بگیر و ببندها و سرکوبها چاره درد قدرتطلبان نبوده و تنها آتش اعتراضات مردم را بیشتر خواهد کرد.
این دور باطل باید شکسته شود. آزادی بی قید و شرط و فوری تمام زندانیان سیاسی مرهم و مسکنی خواهد بود بر زخمها و دردهای مردم به جان آمده از بیدادگری.
۲۲ بهمن ۱۳۹۷