“زوگ زوانگ” به وضعیتی در بازی فکری ومفرح شطرنج گفته میشود که بازیکن شطرنج نه کیش است نه مات است نه پات! حق حرکت دارد. اما خوشتر میدارد، ای کاش همین یک حرکت راهم نداشت! حق حرکات بسیار دارد. اما فایدهای ندارد. چون با هرحرکتی، توسط حرکت بعدی حریف مات میشود”.
جمهوریاسلامی پس از چهلسال با نوعی از سیاستورزی ستیزجویانه که بخوانید، حکومتداری معیوب، امروز به وضعیتی در صحنه شطرنج سیاست بینالملل رسیده، که نه کیش است. نه مات شده هنوز. نه در شرایط پات قرار دارد. نخست آنکه آچمز است! آچمز در برجام نافرجام و بیسرانجام. یعنی در برجام حضور دارد. اما عملاً هیچ حرکتی صورت نمیگیرد وهیچ سودی از آن نمیبرد. بیحرکت است. اما حق حرکت دارد. میتواند از آن خارج شود.
یا میتواند FATF را تصویب کند و به شبکه بینالمللی حساب و کتابهای پولی شسته و رفته بپیوندد و دروازه پولشویی را ببندد اما معالاسف مبتلا به مصیبتهای دیگر میشود! میتواند درهمین حالتی که الان قرار دارد بماند ونابودی واضمحلال کشور ومردم را با چشم باز وبا توسل به سرکوب نظاره کند و یا لاجرم دست به حرکتی بزند.
نمیتواند حرکت هم نکند. چون در داخل بشدت تحتفشار است. اقتصادش فروپاشیده است. و در آستانه فروپاشی محتوم اجتماعیست. که فاجعهآمیزترین نوع از فروپاشیهاست. دارد آن تتمه مشروعیتاش را هم ازدست میدهد و هرلحظه امکان دارد باشورش کور گرسنگان مواجه شود.
اما میتواند دست به یک حرکت انتحاری بزند. مانند اینکه، باخروج ازبرجام دوباره فعالیت هستهایاش را از سربگیرد. یا یک موشک شلیک کند بطرف اسراییل!
اما با کدام پشتوانه؟ وبا کدام اقتصاد! با این وضعیت فروش نفت – یعنی نفت دربرابر غذا و دارو – ودر شرایط بغرنج و رنجآور اقتصاد داخلی، که هر روز مردم گرسنهتر ومتلاشیتر از پیش میشوند؟ – نظام در بررسی وتصویب لایحه بودجه سال آینده کشور دچار گرگیجه شده است. گیج میزند. هرچند گاهی دچار توهم است.
چون نمیداند اصلاً آیا سال آینده میتواند نفتی صادر کند یا نه!؟ به چه مقدار و چگونه؟ به کدام کشور متقاضی؟ آیا اساساً مشتریای برایش مانده؟ با توجه به سفر مشکوک اخیر محمدبنسلمان ولیعهد عربستان به سه کشور پاکستان، هند و چین؟ و ایضاً به چه قیمتی و چسان در دریافت پول؟ با این فشار سهمگین تحریمی از سوی ایالات متحده، واینکه اساساً با این رشد تورمی افسارگسیخته و کمبودها ونارساییها و اعتراضات جسته و گریخته داخلی چه کند!؟
اینکه طی مدت یکسال گذشته، چه در تورم نقطهبهنقطه، چه درتورم سالانه ارزش پول ملی، بیش ازنزدیک به دویستدرصد کاسته شده، چگونه میخواهد حقوق کارمندان را افزایش دهد واز کدام منبع یا منابع!
مشکل نظام جمهوری اسلامی از آنجایی آغاز شد – سوای فساد فراگیر که تمام بنگاهها و نهادهای مالی و اداری کشور را در برگرفته – سیاست استراتژیک خود را بجای آرایش بر مبنا منافعملی، بر مبنا دیوار سست منافع ایدئولوژیک تبیین و تعیین کرده است. برخلاف همه کشورهای دنیا.
حساب وکتاب جمهوریاسلامی در مواجهه با جهان خارج نه هیچگاه براساس منافعملی وسنجش سود وزیان آنی مصالح کشور ورفاه مردم کشورش بود، نه براساس مشی Fictitious (آیندهنگرانه)، بل همواره آن بوده که در رابطه با فلان کشور آیا میتواند به گسترش منافع ایدئولوژیک خود دست یابد یا خیر! که ابداً برای او مهم نیست نفع ملی ومالی میبرد یا نه. واگرنه کیست که نداند فیالمثل رابطه باجرثومهای به نام بشار اسد و ایضاً با این سوریه لتپارشده تنها موجب زیان ملی، درخطر افتادن منافع استراتژیک و زوال اقتصاد کشور ودر نهایت منجربه تلاشی بنیان حکومت خویش میشود، که هماینک د آستانه آن قرار گرفته است.
اینکه دل بسته است به حمایت دواختاپوس وراهزن بینالمللی، روسیه وچین که این دو برخلاف تصور، تمام گردونه ومدار سیاست خارجیشان علیرغم حاکمیت نظام کمونیستی – سوسیالیستی همواره غایت انتفاع ملی وتامین منافع کشورشان راجستجو میکنند، که اولویت نخست تمام تدابیر سیاسیشان است. باحداکثر توان. و اگرگاهی دست به جنبشهایی میزنند درسطوح کلان بینالمللی، – مانند استفاده از حق وتو – نه با هدف حمایت ازسیاست نداشته ما، که خاماندیشیست، بل با هدف ایجاد توازون قوا وحفظ هژمونیک قدرت وصیانت از بازار تجاری خود وتامین آن دربرابر توان بالای اقتدار آمریکا والبته همچنین اروپاست.
گری کاسپاروف اسطوره شطرنج جهان معتقد است، زوگ زوانگ وحشتناکترین وضعیت دربازی تماماً فکری شطرنج است که یک بازیکن ناشی در نهایت بدسلیقگی میتواند خودش را در چنان وضعیت غیرقابل بازگشتی گرفتار کند، واز هر صدمیلیارد دفعه تنها یک بار اتفاق میافتد، که از دردناکترین نوع از انواع خودکشیهای شطرنجیست!