شراگیم زند
بدون شک «ویدا موحدی» یکی از شناخته شده ترین کسانی ست که نامش در اعتراض به حجاب اجباری و تبعیض علیه زنان مطرح شده است. تصاویر او بر فراز سکویی در خیابان انقلاب در حالی که روسری سپیدش را بر سر چوبی گره زده بود خیلی سریع تبدیل به نمادی از شجاعت و ایستادگی زنان ایرانی در برابر تبعیض و اجبار گردید. ویدا موحدی که تا مدتها به نام «ویدا موحد» شناخته میشد اولین بار در تاریخ ششم دیماه ۱۳۹۶ روی سکو رفت. با توجه به اینکه این اعتراض روز چهارشنبه انجام شده بود و نیز نماد او برای اعتراض روسری سفید رنگی بود که آن را بر سر چوب بسته بود، بسیاری او را مرتبط با کمپین چهارشنبه های سفید دانستند. چیزی که تا مدتها مورد مناقشه و محل بحث بین فعالین حقوق زنان بود. بعد از روی سکو رفتن ویدا موحدی زنان دیگری نیز با الهام از شیوه اعتراضی او این حرکت را تکرار کردند که به «دختران انقلاب» معروف شدند. کسانی که برخی از آنها امروز زندان هستند و برخی دیگر ناچار به ترک ایران شدند.
گرچه تا مدتها از سرنوشت ویدا موحدی کسی اطلاعی نداشت اما حالا ما میدانیم که او یکماه پس از دستگیری آزاد شده بود. او در تمام این مدت هیچگاه با هیچ رسانه ای گفتگو نکرد و حتی در صفحات شخصی خود در فضای مجازی نیز در مورد افکار و عمل خود حتی یک خط هم ننوشت. این سکوت نه تنها از طرف او که از طرف دوستان، خانواده و نزدیکانش نیز به شکل عجیبی ادامه یافت به شکلی که تا قبل از اینکه وکیل او رسما با خبرگزاری ایرنا مصاحبه کند، کسی از سرنوشت او اطلاعی نداشت. به همین دلیل هم وقتی زنی در تاریخ هفتم آبان ۱۳۹۷ یعنی ده ماه بعد از روی سکو رفتن ویدا موحدی با زدن روسری قرمز رنگی بر سرچوب با تعدادی بادکنک رنگی به بالای گنبد بزرگ میدان انقلاب رفت هیچکس گمان نکرد که این زن همان ویدا موحدی ست که دوباره اعتراض خود را به حجاب اجباری و تبعیض به این شکل نشان داده است. چند ماه بعد از دستگیری این زن ناشناس بود که با اظهارات پیام درفشان وکیل او مشخص شد که این اقدام شجاعانه نیز از سوی ویدا موحدی بوده است.
اما او که انقدر عملگرا و با سماجت بر حق و حقوق خود پافشاری کرده بود چرا هیچگاه حرف نزده است؟ وکیل او آقای پیام درفشان گفته موکلش اعتقادی به کارهای نمایشی مقابل رسانه ها ندارد و دلیل سکوت او نیز صرفا همین مساله بوده است. ایشان این را هم خاطرنشان کرده که حرف نزدن ویدا موحدی از بی زبانی نیست و گفته که موکلش هم اهل مطالعه و هم خوش بیان است و چنانچه تمایل به صحبت کردن داشته باشد بسیار تاثیرگذار سخن میگوید.
علی ایحال ویدا موحدی بعد از اعتراض دوم دادگاهی میشود و ظاهرا آنجا به خاطر پاره ای مسائل از جمله اینکه نقش برنامه ریزی نداشته و با رسانه های خارجی نیز صحبت نکرده و اینکه در دادگاه پذیرفته که کارش صحیح نبوده است، با در نظر گرفتن اینکه طفل خردسالی نیز دارد، به او فقط یک سال حبس میدهند که البته این حبس هم شامل آزادی مشروط و عفو رهبری به مناسبت مبعث میشود. اما با این حال ظاهرا کارشکنی هایی پیش می آید که او در موعد مقرر آزاد نمیشود و همین مساله در نهایت باعث میشود که وکیل او سکوت را بشکند و به شکل محدود و قطرهچکانی در مورد پرونده موکلش و شرایط او اطلاعرسانی کند.
اما در میان اینهمه سکوت، ما در مورد ویدا موحدی چه چیزهای بیشتری میتوانیم بدانیم؟ صفحه او در اینستاگرام یک صفحه معمولی، پابلیک و با تعداد محدودی فالوئر است. قریب به اتفاق پستهای اینستاگرام ایشان عکسهای فرزند کوچکش است. تمامی عکسها هم مطلقا بدون شرح است. لیست صفحاتی که ویدا موحدی در اینستاگرام خود فالو میکند صرفا شامل صفحاتی با موضوع نوزادان و کودکان، روانشناسی، آرایش و زیبایی و فیتنس و سلامتی ست. محال است کسی به این صفحه سر بزند و حدس بزند صاحب صفحه یکی از اثرگذارترین زنان تاریخ مبارزه علیه حجاب اجباری ست. در صفحه اینستاگرام همسر ایشان نیز درست مثل صفحه ویدا موحدی هیچکدام از عکسها شرح ندارند. آنجا هم البته همه چیز عادی ست و تنها برداشتی که از مرور صفحه همسر ویدا موحدی میشود کرد این است که همسر خانم موحدی احتمالا در یکی از موسسه های هنری و یا فیلمسازی فعالیت میکند و در کنار علاقه به سینما به خوانندگی و البته فیلمهای هندی قدیمی نیز بسیار علاقه مند است. در صفحه ایشان نیز هیچ اشاره ای به فعالیتهای همسرش نشده و برخلاف صفحه ویدا موحدی که یک عکس از همسرش را کار کرده، اینجا هیچ عکسی از ویدا موحدی وجود ندارد. تنها در یک عکس، تصویری نقاشی شده از یک مادر که طفل کوچکی به بغل دارد هست که زیر نقاشی نوشته شده است: “شوکران”.
ما حتی نمیدانیم همسر او حامی تصمیم های ویدا موحدی بوده است یا مخالف آن. ما نمیدانیم چرا در میان ۳۶۲ صفحه ای که ویدا موحدی در اینستاگرام فالو میکند نه تنها هیچ اثری از بستگانش نیست بلکه او صفحه هیچ فعال اجتماعی یا سیاسی و یا صفحه هایی مرتبط با دغدغه های حقوق زنان را فالو نمیکند. ما نمیدانیم چرا او بعد از اقدام اعتراضی اولش ناگهان ناپدید شد و نمیدانیم چطور میشود کسی در این سطح اثرگذار باشد و عکس و خبرش همه جا باشد و بعد به مدت ده ماه هیچ رد و اثری از او پیدا نشود. به مدت ده ماه هیچ دوستی، آشنایی، فامیلی و یا کسی نباشد که در مورد معمای اینکه ویدا موحدی کجاست و شرایطش به چه شکل است بخواهد حتی به شکل غیر رسمی و محدود اطلاعرسانی کند. ما نمیدانیم چرا او که بعد از دستگیری اول، بار دوم نیز اعتراض خود را این بار در جایی شلوغ تر و بسیار شجاعانه تکرار کرده بود، در دادگاه بنا به گفته وکیل خود ابراز ندامت کرده است. البته این بهترین و درست ترین کار است که وقتی در دست حکومت گرفتار هستی بخواهی هزینه را برای خودت و خانواده ات به حداقل برسانی. اما به راستی کسی که با وجود یک فرزند کوچک اینچنین شجاعانه و بدون مصلحت اندیشی اعتراض میکند و نماد و سمبلی برای اعتراض و مبارزه سایر زنان میشود منطقی ست که در دادگاه، به فکر مصلحت و یا محافظه کاری باشد؟
دهها سوال و ابهام در مورد ویدا موحدی، زندگی اش، شخصیتش، افکارش و روش مبارزه اش وجود دارد که تا زمانی که او نخواهد حرف بزند صرفا در حد حدس و گمان باقی خواهد ماند. کاملا قابل درک است که کسی مثل او دل خوشی از رسانه ها و یا حتی بعضی فعالین مدنی و اجتماعی نداشته باشد و برای همین هم نخواهد با هیچ رسانه و یا جایی صحبت کند. اما او که قطعا با اطلاعرسانی و آگاهی بخشی مخالف نیست. او که در شلوغ ترین نقطه پایتخت بر بلندی ایستاد تا دیده شود چرا نباید در فضای مجازی و در صفحاتی که متعلق به خودش است رسانه خودش باشد؟ این سکوت عجیب و غیرقابل فهم آیا خودخواسته است یا ناشی از فشارهایی ست که وجود دارد و ما از آنها بی خبریم؟
مورد ویدا موحد یک مورد منحصر به فرد و بسیار عجیب است. زنی که همانقدر که در بالای سکو شجاع و بی پروا و جسور است، پائین سکو ساکت و مرموز و محافظه کار میشود. آیا ممکن است سکوت ویدا موحد خودش حاوی پیامی برای ما باشد؟ آیا او سعی دارد با این سکوت عجیب، مصداق عملی «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» باشد؟
هرچه که هست ویدا موحد با همه ابهامات و رمز و رازهایش قطعا یکی از زنان تاثیرگذار و مهم در تاریخ مبارزه زنان ایرانی علیه حجاب اجباری هست و خواهد ماند.
از: ایران وایر