علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد هویدا، علم و منصور و ویراستار خاطرات اسدالله علم درگذشت

چهارشنبه, 5ام تیر, 1398
اندازه قلم متن

علینقی عالیخانی

علینقی عالیخانی، از وزرای اقتصاد دهه ۴۰ خورشیدی ایران، نویسنده و ویراستار آثار تاریخی از جمله خاطرات اسدالله علم درگذشت.

آقای عالیخانی در کابینه‌های اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیر عباس هویدا وزیر اقتصاد بود. او همچنین به مدت دو سال رئیس دانشگاه تهران بود.

علینقی عالیخانی (١٣٠٧- ١۳٩٨) از اولین کسانی بود که با داشتن تحصیلات عالی در رشته اقتصاد به عنوان سیاستمدار وارد تشکیلات سیاسی ایران شد. در آن زمان نه تنها در ایران، بلکه حتی در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان هم تخصص اقتصاد در دیوانسالاری بسیار نادر بود و داشتن وزیری اقتصاددان پدیده ای عادی محسوب نمی شد. وزارت اقتصاد که از ترکیب چند وزارتخانه دیگر تشکیل شده بود عمدتا مسئولیت نظارت و هدایت شرایط اقتصادی کشور و حل مشکلاتی را برعهده داشت که در اوایل دهه ۱۳۴۰ گریبانگیر اقتصاد ایران بود.

آقای عالیخانی را می‌توان از اولین اعضای بدنه فن سالاری ایران دانست که در دهه بعد به عنوان یکی از کارآمدترین تشکیلات کارشناسی در سطح بین‌المللی شهرت یافت.

دوره تصدی او در وزارت اقتصاد (در سال های ٨-١٣۴١) با تصویب و به اجرا درآمدن اصلاحات شاه موسوم به “انقلاب سفید” همزمان بود.

هدف از این اصلاحات به جریان انداختن روند نوین‌سازی و توسعه ایران بود که طی دهه بعد، تحولات عمیقی را در ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران ایجاد کرد. آنچه که این اصلاحات به دست نیاورد، تحولی همسو و متناسب در ساختار و روابط سیاسی بود که سرانجام به نابودی رژیم وقت و همراه با آن، دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی پس از انقلاب سفید منجر شد.

آقای عالیخانی از لحاظ فلسفه اقتصادی، نگرشی نوین‌گرا و متمایل به چپ داشت. بر همین اساس نیز الگوی اقتصادی مورد نظر او، که با اهداف سیاسی-اجتماعی شاه هم انطباق داشت، اساسا شامل تاکید بر توسعه سریع بخش صنعت (و بعدها مجتمع‌های کشاورزی – صنعتی) و تبدیل اقتصاد “شبه فئودالی-تجاری” ایران به یک اقتصاد صنعتی پیشرفته بود.

در این الگو، که ملهم از نظریه های توسعه متمایل به چپ آن زمان بود، برنامه توسعه اقتصادی اساسا بر مبنای سرمایه‌گذاری دولتی و خصوصی در صنایع به منظورایجاد اشتغال برای کارگر مازاد بخش کشاورزی سنتی و در نتیجه، انتقال نیروی انسانی از بخش سنتی به بخش نوین تدوین می‌شد. با توجه به شرایط ایران و ضعف سرمایه داری خصوصی، انتظار می‌رفت که ایجاد صنایع سنگین (تولید اقلام سرمایه‌ای و واسطه) و نیازمند سرمایه‌گذاری زیاد توسط دولت صورت گیرد و زمینه مساعد را برای سرمایه‌گذاری خصوصی، بدوا در صنایع سبک (تولید کالاهای مصرفی) فراهم کند. امید آن بود که این روند بتواند سرمایه “قفل شده” در بخش تجارت و مالکیت “فئودالی” را که به تازگی از میان رفته بود به سوی تولید صنعتی سوق دهد.

انتظار این بود که ادامه این روند در نهایت به ایجاد تناسب مطلوب بین نیروی کار و منابع مادی تولید در تمامی بخش‌های اقتصاد ملی، از جمله بخش کشاوری، منجر شود و افزایش بهره‌وری و بهبود وضعیت اقتصادی نیروی کار در کل جامعه را در پی داشته باشد.

با افزایش اهمیت نیروی کار و اتکای هر چه بیشتر اقتصاد ملی به آن، طبیعتا بر موقعیت و نفوذ سیاسی طبقه کارگر و کشاورز در برابر اقلیت صاحبان سرمایه نیز افزوده می‌شد. از نظر عالیخانی، و اقتصاددانان همفکر او، این روند علاوه بر از میان بردن عوارض عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی در ایران، گامی اساسی در رفع نابرابری طبقاتی و همچنین ایجاد زمینه لازم برای استقرار دموکراسی مورد نظر او نیز محسوب می‌شد.

نگرش دو بخشی (صنایع سنگین یا سرمایه‌ای و صنایع سبک یا مصرفی) و مبتنی بر تحرک طبقاتی به وضوح گرایش عقیدتی آقای عالیخانی به نوعی سوسیال دموکراسی اقتصادی را نشان می‌دهد، گرایشی که در برخی دیگر از دولتمردان آن زمان نیز وجود داشت..

البته با توجه به اینکه در آن زمان سیاست‌های اصولی و تصمیم‌های اساسی معمولا از سوی شاه و به نام او اعلام می‌شد به سادگی نمی‌توان نقش عالیخانی را در طراحی و برنامه‌ریزی تحولات اقتصادی آن دوران شناسایی کرد، وضعیتی که باعث ناخرسندی برخی از دولتمردان و کارشناسان آن زمان نیز می‌شد. با این همه نمی‌توان تردید داشت که در راس وزارت اقتصاد، که مرکز مهم تفکر اقتصادی وقت محسوب می‌شد، افکاراو در شکل گیری ساخت اقتصادی زمان تاثیری مهم داشت.

علینقی عالیخانی

علینقی عالیخانی در دوره صدارت سه نخست وزیر – اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا – سمت وزارت اقتصاد را حفظ کرد. با توجه به اختلاف عمیق فکری و شخصیتی علم و هویدا، دوام او در این سمت را باید نشانه نیاز دستگاه حکومتی به او، توانایی سیاسی و به احتمال زیاد، اتکای شاه به کسانی مانند او دانست.

عالیخانی اواخر همان دهه به ریاست دانشگاه تهران رسید. او دراین سمت هم اقداماتی درجهت نوین‌سازی و تحرک بخشیدن به دانشگاه انجام داد که البته بدون مخالفت و مقاومت به خصوص از سوی استادان قدیمی نبود. ریاست او در دانشگاه تهران تنها دو سال به طول انجامید.

با وجود سابقه‌ای قابل توجه در تشکیلات دولتی و علمی ایران، شهرت عالیخانی برای بسیاری از ایرانیان نسل معاصر او را به یمن تلاش به عنوان ویراستار و تنظیم کننده خاطرات اسدالله علم از دوران خدمت در مقام وزیر دربار می‌شناسند.

از: بی بی سی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.