فرازوفرود جبهه ملی، هفتاد سال پس از تأسیس

سه شنبه, 7ام آبان, 1398
اندازه قلم متن

دکتر سید حسین موسویان در سالروز تأسیس جبهه ملی ایران در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد

سید علی کرمانی-خبرنگار دیپلماسی: امروز یکم آبان ماه، مصادف با سالروز تأسیس «جبهه ملی ایران» در سال ۱۳۲۸ توسط دکتر محمد مصدق و همراهانش ازجمله دکتر حسین فاطمی و کریم سنجابی است. جبهه‌ای سیاسی و ملی که در نخستین گام خود توانست انتخابات فرمایشی دوره شانزدهم مجلس شورای ملی در تهران را ابطال و با برگزاری مجدد انتخابات نمایندگان مدافع و حامی منافع ملی را وارد مجلس کند. ملی شدن صنعت نفت و شکل‌گیری دولت ملی و دموکراتیک دکتر محمد مصدق نیز از دیگر دستاوردهای جبهه ملی ایران بود. این جریان سیاسی از زمان تأسیس تا به امروز فرازوفرود‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است. حال که در هفتادمین سالروز تأسیس جبهه ملی ایران به سر می‌بریم، به سراغ یکی از پیشکسوتان و پایمردان جبهه ملی ایران رفته‌ایم و با او در ارتباط با ریشه‌های تشکیل این جریان ملی و فرازوفرود‌هایش در گذر تاریخ معاصر ایران گفت‌وگو کرده‌ایم. گفت‌وگوی سید علی کرمانی، خبرنگار ستاره صبح با دکتر سید حسین موسویان را در ادامه می‌خوانید:

ستاره صبح

یکم آبان ماه سال ۱۳۲۸ سالروز تأسیس «جبهه ملی ایران» است. در ارتباط با زمینه‌ها و شرایطی که سبب شد دکتر محمد مصدق و همراهانش تصمیم به تأسیس جبهه ملی ایران بگیرند، برای ما توضیح دهید.
پس از حوادث شهریور سال ۱۳۲۰ و سقوط حکومت ۲۰ ساله رضاشاه، فضای سیاسی ایران کمی باز شد و آزادی خواهان توانستند وارد صحنه شوند. در این بین، یکی از کسانی که از تیغ دیکتاتوری ۲۰ ساله رضاشاه جان سالم به در برده بود، محمد مصدق بود. دکتر مصدق پس از سقوط رضاشاه در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی شرکت کرد و به عنوان نماینده اول مردم تهران وارد مجلس شد. وی به دلیل سخنرانی‌ها و مواضعش خیلی زود به عنوان شخصیت و رهبری ملی شناخته شد. در انتخابات دوره بعد (مجلس پانزدهم) از ورود او به مجلس جلوگیری کردند، اما اقلیتی ملی در مجلس همچنان تحت رهبری مصدق فعالیت می‌کردند. انتخابات مجلس شانزدهم همچون دور پانزدهم فرمایشی برگزار شد، اما این بار مصدق «جبهه ملی ایران» را برای تحقق آزادی انتخابات تأسیس کرد. ماجرا از این قرار بود که روز ۱۷ مهر ۱۳۲۸ یک تراکت کوچک با امضای دکتر مصدق در دانشگاه تهران، بازار و برخی وزارتخانه‌ها منتشر شد. مصدق در آن تراکت نوشته بود «روز جمعه ۲۲ مهر دو ساعت مانده به ظهر از منزل خارج می‌شوم و به طرف سردر سنگی اعلی‌حضرت برای اعتراض به آزاد نبودن انتخابات حرکت می‌کنم. ای مردم شما من را آنجا تنها و بی‌کس نگذارید». این بیانیه منتشر و ظرف دو سه روز همه‌جا منعکس شد. روز جمعه ساعت ۱۰ صبح زمانی که مصدق از منزلش در خیابان کاخ، پلاک ۳۱۰ خارج شد تا به طرف کاخ مرمر حرکت کند، جمعیت بزرگی پشت سر او در حرکت بودند. در مورد جمعیت حاضر در آن روز اعداد مختلفی ذکر شده و تعداد جمعیت تا ۲۲ هزار نفر نیز گفته شده است. فیلم‌هایی که به تازگی از آن راهپیمایی منتشر شده جمعیت زیادی را نشان می‌دهد. مصدق زمانی که به مقابل کاخ مرمر رسید، سرهنگ شفقت را روبروی خود دید که از او پرسید بفرمایید این جمعیت برای چه آمده‌اند؟ مصدق گفت این مردم در اعتراض به آزاد نبودن انتخابات آمده‌اند و می‌خواهند اعتراض خود را به نظر اعلی‌حضرت برسانند. آن روز هوا کمی سرد بود و سرهنگ شفقت به مصدق پیشنهاد داد وارد ساختمان شود، اما وی گفت این جمعیت در حمایت از من آمده‌اند و روا نیست من وارد جای گرم شوم و این مردم در سرما بمانند. سپس عبدالحسین هژیر، وزیر دربار جلوی جمعیت آمد و مصدق با مشت بر سینه او کوبید و گفت: «عبدالحسین خان این انتخابات آزاد است؟ تو وجدان داری؟ آیا این انتخابات آزاد است؟». هژیر به داخل کاخ رفت و با شاه گفتگو کرد. سپس به مصدق گفت این جمعیت انبوه نمی‌توانند وارد کاخ شوند، از میان آن‌ها عده‌ای را انتخاب کنید تا به نمایندگی از جمعیت در کاخ تحصن کنند. به این ترتیب دکتر مصدق به همراه ۱۹ تن دیگر وارد کاخ مرمر شدند و در آنجا تحصن کردند. دکتر کریم سنجابی، شمس‌الدین امیر اعلایی، دکتر حسین فاطمی و… ازجمله کسانی بودند که مصدق را در این تحصن همراهی کردند. این تحصن چهار شبانه‌روز طول کشید و چون نتیجه‌ای نگرفتند، مصدق با نوشتن بیانیه‌ای از تحصن خارج شد. افرادی که در آن تحصن شرکت داشتند، چندی بعد در منزل دکتر مصدق گرد یکدیگر آمدند و تصمیم گرفتند در جبهه‌ای واحد به مبارزه برای آزادی انتخابات ادامه دهند. دکتر فاطمی در آن جمع پیشنهاد کرد که نام این جمعیت «جبهه ملی ایران» گذاشته شود. به این ترتیب در آبان ماه ۱۳۲۸ جبهه ملی تأسیس شد. روزنامه‌های «باختر امروز»، «شاهد»، «جبهه آزادی» و چند روزنامه دیگر مواضع جبهه ملی را به گوش مردم می‌رساندند. فعالیت جبهه ملی و ادامه اعتراضات سبب شد تا هیئت حاکمه مجبور به ابطال و برگزاری مجدد انتخابات تهران شود. در انتخابات مجدد دکتر مصدق و هفت تن از یارانش به مجلس شانزدهم راه پیدا کردند. فراکسیون جبهه ملی در مجلس شانزدهم موفق شد قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را به تصویب برساند. سپس دکتر مصدق مسئولیت نخست‌وزیری را قبول کرد تا این قانون را به اجرا درآورد. به این ترتیب دولت ملی مصدق در ۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ تشکیل شد و توانست در ۲۷ خرداد و کمتر از دو ماه از شرکت نفت ایران و انگلیس خلعید به عمل آورد.

جبهه ملی در دوره نخست خود توانست دستاوردهای بزرگی ازجمله ملی شدن صنعت نفت را کسب کند. با این حال، پس از کودتا جبهه ملی متوقف و جریان‌های دیگری مانند «نهضت مقاومت ملی» تشکیل شدند که دوام چندانی نداشتند. پس از آنکه فضای نسبتاً باز سیاسی شکل گرفت، جبهه ملی دوم آغاز به کار کرد، اما به دلیل اختلافات درونی نتوانست مسیر جبهه ملی اول را دنبال کند. این اختلافات چه بود؟
جبهه ملی ایران جریانی پیوسته و مداوم است و اول، دوم، سوم و… برداشت صحیحی درباره این جریان نیست. همراهان دکتر مصدق در جبهه ملی، به‌جز حسین مکی، مظفر بقایی، آیت‌الله کاشانی و چند تن دیگر که به جبهه ملی پشت کردند، جریان «نهضت مقاومت ملی» را فردای کودتای ۲۸ مرداد با بیانیه‌ای دست‌نویس تأسیس کردند. متأسفانه آن‌ها نمی‌توانستند در شرایط سخت پس از کودتا از نام جبهه ملی استفاده کنند. نهضت مقاومت ملی توانست با برپایی اعتصاب‌ها و اعتراضات چندین سال علیه کودتا مبارزه کند. پس از روی کار آمدن دموکرات‌ها در آمریکا و ریاست جمهوری «جان اف‌کندی»، ایالات‌متحده به شاه فشار آورد تا از استبداد و دیکتاتوری دست بردارد. این امر موجب شد فضای سیاسی در ایران باز شود و ملیون تحت نام جبهه ملی فعالیت خود را ازسرگیرند. جبهه ملی در آستانه انقلاب نیز با همان اعضای شورای مرکزی پیشین فعالیت می‌کرد و پس از سال ۱۳۶۰ هم «علی برومند» همان شورا را دعوت و جبهه ملی را احیا کرد. جبهه ملی که در سال ۱۳۲۸ موفق شد انتخابات تهران را باطل کند، هشت نماینده مدافع منافع ملی و ملت را به مجلس بفرستد، ملی شدن صنعت نفت را تصویب کند و دولت ملی تشکیل دهد، در سال ۱۳۳۹ نیز توانست تشکیلات خود را گسترش داده و فعالیت جبهه ملی را در سراسر کشور توسعه دهد. در سال ۱۳۴۱ جبهه ملی کنگره‌ای برگزار کرد و توانست با کار تشکیلاتی در تهران و اکثر شهرهای کشور هسته‌های تشکیلاتی و کمیته‌های استانی ایجاد کند که حاصل آن گردآمدن حدود ۲۰ هزار نیروی تشکیلاتی بود. این نیروی تشکیلاتی در سال ۱۳۴۱ نمایندگان خود را در شهرهای ایران انتخاب کردند و کنگره جبهه ملی را در تاریخ ۵ دی ۱۳۴۱ در تهرانپارس و در منزل «حاج حسن قاسمیه» برگزار کردند. در آن کنگره ۱۶۰ نفر به نمایندگی از ۲۰ هزار نیروی تشکیلاتی جبهه ملی حضور پیدا کردند. «شاپور بختیار» آخرین نخست‌وزیر شاه، «مهدی بازرگان» اولین نخست‌وزیر انقلاب و «ابوالحسن بنی‌صدر» اولین رئیس‌جمهور پس از انقلاب در آن کنگره حضور داشتند. کنگره پنج روز طول کشید و اهدافی ازجمله «اصلاحات ارضی»، «آزادی انتخابات»، «حق رأی برای زنان»، «مبارزه با بی‌سوادی» و… تدوین و تصویب شدند. این تصمیمات توسط رژیم الگوبرداری و به عنوان «انقلاب سفید» شاه مطرح شد که درواقع دستاوردهای جبهه ملی و تحت رهبری دکتر مصدق بود. همچنین ۵ نفر به عنوان اعضای شورای مرکزی انتخاب شدند. به دنبال انتخاب اعضای شورای مرکزی، نارضایتی‌هایی پدید آمد که درنهایت موجب شد تا نامه‌هایی برای مصدق که در آن بُرهه در احمدآباد در حصر بود، نوشته و ارسال شود. ناراضیان از طریق نوه ایشان که تنها راه ارتباطی با مصدق بود، نامه‌ها را فرستادند. مصدق انتقادات و اعتراضات را به دکتر «مهدی آذر» رئیس شورای مرکزی جبهه ملی منعکس کرد و شکایات را به اطلاع شورا رساند. پاسخ شورای مرکزی جبهه ملی به مصدق این بود که جبهه ملی به شکلی که در سال ۱۳۲۸ تأسیس و آغاز به کار کرد، قابل تصور نیست و امروز ۲۰ هزار نیروی تشکیلاتی عضو جبهه ملی هستند که شورای مرکزی از طریق نمایندگان آن‌ها برگزیده شده‌اند. این در حالی بود که دکتر مصدق علاقه‌مند بود تا اعضای شورای مرکزی از طریق نمایندگان احزاب و جمعیت‌ها انتخاب شوند. البته مصدق به حرکت‌های سیاسی جبهه ملی انتقاد نداشت و کسانی که جبهه ملی را اداره می‌کردند از یاران نزدیک وی بودند. سرانجام شورای مرکزی نامه‌ای برای مصدق نوشت و گفت اگر شورایی که توسط کنگره انتخاب شده، نظر شما را تأمین نمی‌کند، همه کنار می‌رویم و منتظر می‌مانیم تا شما دستور دهید اعضای کمیته مرکزی چگونه انتخاب شوند. به این صورت بود که با این نامه فعالیت جبهه ملی ایران متوقف شد.

اشاره کردید به اینکه بزرگ‌ترین دستاورد جبهه ملی در سال ۱۳۴۱ توسعه تشکیلاتی بود. دانشجویان چه نقشی در آن بُرهه داشتند؟
جبهه ملی رژیم کودتایی شاه را با تشکیلات مفصل خود در تنگنای کامل قرار داده بود و اعتراضات متعددی را در این راستا سازماندهی و مدیریت می‌کرد. من آن زمان دانشجوی دانشگاه تهران بودم و به عنوان کمیته دانشجویان جبهه ملی دانشگاه تهران هر زمان که اراده می‌کردیم دانشگاه را به تعطیلی، اعتصاب و اعتراض می‌کشاندیم. تقریباً تمام دانشگاه، بازار تبریز، تهران و مشهد در اختیار جبهه ملی قرار داشت. تعطیلی و توقف فعالیت‌های جبهه ملی به زیان ملت ایران تمام شد؛ چراکه یک نیروی اپوزیسیون منسجم و پر قدرت از صحنه سیاسی ایران حذف شد. در آستانه انقلاب جبهه ملی ۱۲ الی ۱۳ سال تعطیلی را پشت سر گذاشته بود؛ بنابراین نمی‌توانست بدون داشتن تشکیلات جریان انقلاب را مدیریت کند. از این‌رو بود که نیروهای اسلام‌گرا و مذهبی که از سال ۴۲ وارد صحنه شده بودند، دست بالا را بگیرند و هویت انقلاب را از جهت ملی به مذهبی تغییر دهند.

برخی بر این عقیده‌اند که اگر جبهه ملی در سال ۱۳۴۰ از دولت علی امینی حمایت می‌کرد، می‌توانست به رشد و توسعه خود ادامه دهد. نظر شما دراین‌باره چیست؟
نکته‌ای که در ارتباط با دولت دکتر علی امینی باید بدان توجه داشت، این است که این دولت با فشار آمریکا به شاه تحمیل شده بود و امینی مهره‌ای آمریکایی به حساب می‌آمد. او کسی بود که پس از کودتا با کنسرسیوم قرارداد مجدد واگذاری نفت را به امضا رساند و اصل ملی شدن صنعت نفت را زیر پا گذاشت. جبهه ملی بنا بر اصل «استقلال» نمی‌توانست از دولتی وابسته حمایت کند. امینی کمی با شاه اختلاف‌نظر و رقابت داشت، اما جزء حاکمیت و هزار فامیل به شمار می‌رفت و سنخیتی با جبهه ملی نداشت. کسانی که جریان ملی را به دلیل عدم حمایت از امینی نکوهش می‌کنند، عقیده دارند که جبهه ملی می‌بایست «ماکیاولیستی» و «فرصت‌طلبانه» رفتار می‌کرد. پس از دولت امینی، دولت «اسدالله علم» تلاش کرد از طرف شاه با جبهه ملی ارتباط برقرار کند. شرط جبهه ملی برای شاه این بود که طبق قانون اساسی شاه سلطنت کند، نه حکومت و طبق قانون اساسی در قوه اجرایی کشور دخالتی نداشته باشد. آزادی انتخابات و مطبوعات از دیگر شرایط جبهه ملی بود که مورد قبول دولت علم واقع نشد.

دلیل نزدیکی جبهه ملی به جریان مذهبی در آستانه انقلاب چه بود؟
۲۲ خرداد ۱۳۵۶، جبهه ملی با نامه سه امضایی شاپور بختیار، کریم سنجابی و داریوش فروهر به شاه، حرکت لوکوموتیو انقلاب را آغاز کرد. با این همه، به دلیل توقفی که بیش از یک دهه جبهه ملی به آن دچار شده بود، جبهه ملی نتوانست پشتوانه لازم را فراهم آورد. در مقابل نیروهای اسلام‌گرا که از سال ۱۳۴۲ فعالیت‌های خود را توسعه داده بودند و به دلیل رویکرد ضد کمونیستی‌شان چندان مورد قهر و برخورد رژیم قرار نداشتند، توانستند نبض انقلاب را به دست بگیرند. مذهبیون با ایجاد شبکه‌ای از روحانیون در مساجد اهداف خود را پیگیری می‌کردند. تعامل جبهه ملی با آیت‌الله خمینی نیز براساس مصاحبه‌هایی بود که ایشان به ویژه در پاریس داشت و در بیانیه‌هایش از «دموکراسی» و «جمهوریت» صحبت می‌کرد. ایشان بیان می‌کردند که روحانیت وارد قدرت نخواهد شد و حتی کمونیست‌ها هم در بیان نظرات خود آزاد خواهند بود. در آن بُرهه نه تنها جبهه ملی، بلکه تمامی گروه‌ها و جریان‌های سیاسی زیر چتر این سخنان جمع شدند.

پس از پیروزی انقلاب جبهه ملی بار دیگر بنا به دلایلی متوقف شد. به نظر شما امروز جبهه ملی چه دیدگاه و راهکارهایی برای برون‌رفت کشور از مشکلات کنونی دارد؟
مشکلات امروز کشور نتیجه سیاست‌هایی است که اتخاذ شده‌اند. متأسفانه «آزادی» و «عدالت» که از آرمان‌های محوری و اساسی انقلاب ۱۳۵۷ بود، کم‌رنگ شده‌اند. «نه شرقی، نه غربی» شعار انقلاب بود، اما برنامه مناسبی برای آن در نظر گرفته نشد و به جای آنکه تخاصم با شرق و غرب از میان برود، دشمنی با غرب موجب شد تا ایران به سمت شرق گردش پیدا کند. این در حالی است که مصدق سیاست موازنه منفی را شکل داد و «جنبش عدم تعهد» بعدها به تأسی از همین سیاست شکل گرفت. افتتاحیه این جنبش در بانکوک تایلند با حضور رهبرانی ازجمله «یوسیپ بروز تیتو» رئیس‌جمهور یوگسلاوی، «جواهر لعل نهرو» نخست‌وزیر هند، «احمد سوکارنو» رئیس‌جمهور اندونزی و «جمال عبدالناصر» رئیس‌جمهور مصر با یاد دکتر مصدق که در آن زمان در حصر قرار داشت، برگزار شد. جبهه ملی از همان زمان تأسیس تا به امروز بر این عقیده بوده است که نزدیکی به یک قدرت جهانی و مقابله با قدرت دیگر منافع و مصالح ملی را تأمین نمی‌کند. این تشکل معتقد است توسعه، استقلال و آزادی تنها بر پایه حکومت قانون امکان‌پذیر خواهد بود.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.