اصلاحطلبان بیرمقتر از همیشه حتی توان استعفاء ندارند
مردم در ایران روزهای سختی را سپری می کنند. دولت به ناگهان اعلام کرد که از فردا بنزین باید ۳۰۰ درصد افزایش پیدا کند. موضوعی که زندگی مردم عادی را به شدت تحت الشعاع قرار خواهد داد. در شرایط فعلی که درآمدها پاسخگوی حداقل نیازهای معیشتی هم نیست، افزایش هزینه حمل و نقل فشاری مضاعف است. واکنش ها به این تصمیم قابل پیش بینی بود و مردم معترض در سراسر کشور به خیابان آمدند. اعتراضاتی که با واکنش خشونت بار حاکمیت و نیروهای نظامی مواجه شده است. نتیجه این برخوردها تا کنون چندین کشته و دهها زخمی بوده است.
در پی اعتراضات، دولت اعلام کرد که ان تصمیم تنها توسط قوه مجریه اتخاذ نشده و شورای عالی اقتصادی متشکل از سران سه قوه به اتفاق رای به اجرای طرح افزایش قیمت سوخت دادند. شورای عالی اقتصادی نهادی است که در پی درخواست سران قوا، به دستور رهبر و در راستای ایده جنگ اقتصادی شکل گرفت. در این شورا به جز سران سه قوه رییس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و دادستان کل کشور هم حضور دارند. با تصمیم این نهاد انتصابی، قیمت بنزین افزایش یافت. موضوعی که بیش از پیش افکار عمومی را نسبت به این مصوبه تحریک کرد. بلافاصله با انتشار خبر تظاهرات سراسری و خشونتهای اعلامی، فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی از ارائه طرحی مبنی بر لغو مصوبه و بازگشت قیمت ها به روال سابق دادند. محمود صادقی نماینده تهران در توئیتر خود نوشت: «در جلسه فوقالعاده هیأت رییسه فراکسیون امید طرح فوریتی بازگشت قیمت بنزین به قیمت قبل از ۲۴ آبان تصویب و تقدیم مجلس شد. طبق این طرح هرگونه افزایش قیمت حاملهای انرژی باید در قالب لوایح بودجه سنواتی به تصویب مجلس برسد.» این سخن اندک امیدی در معترضان ایجاد کرد. اما این پایان ماجرا نبود. دیروز صبح آیتالله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در حاشیه درس خارج فقه خود با حمایت از تصمیم سران سه قوه در افزایش قیمت بنزین گفت: « من در این مورد سررشته ندارم و نظرات کارشناسی نیز متفاوت است اما گفته بودم اگر سران سه قوه تصمیمی بگیرند از آن حمایت می کنم».
این تصمیم بار دیگر ثابت کرد که آیتالله خامنهای عملا به تنهایی کشور را اداره می کند و سایر قوا تنها دستیاران او در اداره کشور هستند. در واکنش به این سخنرانی و بی اعتنایی و نادیده گرفتن مجلس، فاطمه سلحشوری در توئیتی اعتراض خود را چنین بیان کرد:« از وقتی بنزین گران شده، مردم در تماسهای مکرر ابراز نگرانی میکنند. هموطنان عزیز، مدتهاست مجلس در رأس امور نیست. این موضوع در جلسه سران سه قوه تصمیمگیری شده. همین یک رکن دموکراسی را نیمبند داشتیم که فاتحه آن هم خوانده شد. مجلس بعدی را تعطیل کنید، خودش اقتصاد مقاومتی است.» در ادامه نیز از قول محمود صادقی بیان شد که تا شب استعفای خود را اعلام می کند. اما در جدی ترین اقدام محمد قسیم عثمانی نماینده بوکان، رسما استعفا کرد. او در نطق پیش از دستور خود با اعتراض به علی لاریجانی، گفت: «اگر بنا است رئیس مجلس نظر خودش را نه برای نمایندگان بلکه در مراکز تصمیمگیری بیان کند، پس نمایندگی ما بیثمر است» گفته می شود به جز او چند نماینده دیگر نیز استعفای خود را آماده کردهاند.
این نخستین بار نیست که مجلس عملا توسط رهبر دور زده می شوند. پیشتر زمانی که اصولگرایان نسبت به تصویب برجام در مجلس به علی لاریجانی اعتراض داشتند، مشخص شد رییس مجلس تنها مجری دستوری بوده که توسط اصغر حجازی از بیت رهبری به مجلس رسیده است. افکار عمومی هنوز ماجرای رد طرحهای دوقلو در مجلس ششم را فراموش نکرده است. خروج این طرحها از دستور کار مجلس پس از صدور حکم حکومتی توسط آیتالله خامنه ای صورت گرفت.
اما رفتار اصلاح طلبان در آن زمان با امروز بسیار متفاوت بود. در پی مداخله آشکار دفتر رهبری در مصوبات نمایندگان مردم، بسیاری از نمایندگان مجلس تصمیم به تحصن و استعفا گرفتند. حتی محمد خاتمی نیز تهدید به استعفا کرد. اگرچه نهایتا با لابی پشت پرده خودش لایحه را پس گرفت. قیاس فراکسیون اصلاحطلبان آن دوران و فراکسیون امید بیبنیه این دوران، روند اضمحلال اصلاحطلبان طی ۲۲ سال را به خوبی نمایش می دهد.
طی چند سال اخیر و پس از اعتراضات سال ۸۸، آیت الله خامنه ای به شکلی عریان و فارغ از تعارفات سیاسی در امور اجرایی و قانون گذاری دخالت می کند. او که با وجود ابزاری به نام شورای نگهبان و نظارت استصوابی، عملا مصوبات مجلس را زیر تیغ خود دارد، به همین اکتفا نمی کند. نمونه های ذکر شده، تنها در مورد تصمیمات جنجالی سالهای رهبری اوست. طی این سالها بارها وزاری پیشنهادی توسط روسای جمهور، بوسیله لابی با دفتر رهبری توانستند رای اعتماد کسب کنند. هر زمان برای نمایندگان یقین حاصل شود که فردی مورد اقبال رهبری است، بدون پیگیری به وی رای می دهند. تیغ تیز رد صلاحیت دور بعد همیشه بالای سر نمایندگان است.
یکی از انتقادات به محمدرضا پهلوی، شاه فقید ایران، دخالت او در امور اجرایی و مقننه بود. شخص آیت الله خامنه ای در یکی از سخنرانی های خود از تریبون نماز جمعه، او را دیکتاتور می خواند و انقلاب را آزادی بخش عنوان می کند. اما با گذشت بیش از سه دهه، رفتار و عملکرد رهبر جمهوری اسلامی تداعی گر همانی است که خودش زمانی منتقد آن بود. شرایط به نحوی است که منصوبین او در تملق و چاپلوسی گوی سبقت از یکدیگر می ربایند. یکی او را همدم امام زمان عنوان می کند، آن یکی غذایش را بهشتی می خواند و دیگری دیدن خواب او را ثواب می داند. هر کس از تملق و چاپلوسی در مورد او فروگذار کند، احتمالا موقعیت خود را از دست خواهد داد.
اصلاح طلبان نیز بر خلاف آرمانهایی که دوم خرداد را با آن شکل گرفت، تمام تلاش خود را برای تقرب به بیت رهبری میکنند. از تمکین بی چون و چرای محمد خاتمی، تا مجیز گوییهای اهالی شورای اصلاحات، همه و همه نمایانگر عقبگرد است.
در انتها جا دارد از دیالوگ ماندگار فیلم حاجی واشنگتن از علی حاتمی یاد کنم.
«مملکت رو تعطیل کنید. دارالایتام دایر کنید درست تره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه میآید. قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حق النفس میدهند، باران رحمت از دولتی ِ سر ِ قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم. میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته، سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهرهها تکیده از تریاک.»
از: ایندیپندنت