نهادهای فربه دینی و مذهبی و برخی سازمانها سالانه مبلغ هنگفتی از بودجه دولتی را میبلعند. کسی هم پاسخ قانعکنندهای برای این سوال ندارد که چرا باید پول مردم در اختیار سازمانها و تشکیلاتی قرار بگیرد که منفعت عمومی از آنها متصور نیست؛ نهادهایی که هیچ سندی از صورت هزینهها و فایدههایشان منتشر نمیشود و حتی عملکرد مالی آنها برای سازمانهای دولتی روشن نیست.
حتی در شرایط عادی و وفور نعمت هم بودجه این نهادها محل تردید و سوال است، چه برسد در وضعیت کنونی که عملا سر بودجه به دیوار سنگی تحریمها و رکود اقتصادی خورده است. هماکنون حتی چشماندازی از تامین منابع مالی برای پرداخت حقوق کارمندان و بازنشستگان در دست نیست.
بخش زیادی از جمعیت ایران، در حدود ۶۰ میلیون نفر زیر خط فقر و در معرض گرسنگی و سوءتغذیه قرار گرفتهاند. دولت توانایی تامین مالی یارانههای معیشتی را ندارد و برای پرداخت این یارانهها، لنگ ۳۰ هزار میلیارد تومان است. برای این کار، شتابزده و دستپاچه قیمت بنزین را گران میکند و روی آن اسم «اصلاحات اقتصادی» میگذارد. طرح افزایش قیمت بنزین در هیچ قالبی از اصلاحات و جراحی اقتصادی نمیگنجد؛ طرحی ناقصالخلقه که در کوتاهمدت بحرانآفرین است، در میان مدت سبب گسترش فقر میشود و در آینده کار را برای کسانی که سودای اصلاحات اقتصادی در ایران دارند، سختتر و پیچیدهتر میکند.
مردم خشمگین شده و به خیابان آمدهاند تا یقه دولت را بگیرند و بپرسند چرا بنزین را گران کرده است. البته آب از سر مردم گذشته است. آنها آمدهاند که اعتراض کنند چرا آب از سرشان گذشته است؟ چرا پولهایشان در سوریه، لبنان و فلسطین خرج میشود؟ چرا باید هزینه جاهطلبیها و بلندپروازیهای رهبران ایران را آنها با فقر و گرسنگی بپردازند؟ چرا باید پول نفت و مالیاتهایشان را به نهادهای فربه و بیخاصیتی دینی و ایدئولوژیک بدهند؟ ستاد اقامه نماز، مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، ستاد راهیان نور، سرمایهگذاری طرحهای حرم مطهر، جامعهالمصطفی، آستانهای تحت نظر رهبری و…
سهم نهادهای دینی از بودجه
سایت «ایرانبودجه» پارسال در گزارشی با عنوان «دین و نهاد دین رسما چهقدر برای دولت هزینه دارد»، بر اساس ردیفهای لایحه بودجه سال ۱۳۹۷، اعتبارات نهادهای دینی را در سه دسته «مدارس دینی»، «نهادهای ایدئولوژیک» و «اعتبارات اختصاصی موضوع ولایت فقیه»، سرجمع پنج هزار و۴۳۲ میلیارد تومان برآورد کرده بود. این رقم در بودجه سال ۱۳۹۸، آن طور که ما حساب کردیم، در هیمن حدود است.
این رقم صرفا نیمه آشکار بودجههای این نهادها است، وگرنه هر سازمان و مجموعهای در تمام نهادهای نظامی و اجرایی، بخشی از هزینههای جاری خود را صرف امور دینی و ایدئولوژیک میکند. این هزینهها در بودجه مشخص نیستند که بتوان آنها را به محاسبات افزود اما قاعدتا باید بخشی از بودجه صداوسیما، بسیج، سپاه پاسداران و وزارتخانههای دولتی را به این سیاهه اضافه کرد؛ به عنوان مثال، در زیرمجموعه بودجه امسال وزارت کشاورزی، ۱.۸ میلیارد تومان برای نهاد رهبری در این وزارتخانه اعتبار در نظر گرفته شده است. پارسال بودجه این نهاد ۸۲۲ میلیون تومان بود. در واقع، در شرایطی بودجه انقباضی اعتبارات نمایندگی ولیفقیه در وزارت کشاورزی بیش از دو برابر افزایش پیدا کرده است.
بیتردید شبیه این نهاد در سایر دستگاههای اجرایی نیز وجود دارد. اطلاعات این یکی به طور اتفاقی در بودجه ثبت شده است اما ما درباره بقیه دستگاهها قطعا چیزی نمیدانیم.
سیاهه نهادهای بودجهخوار در سال ۱۳۹۸
بر اساس دستهبندی سایت ایرانبودجه، امسال چیزی حدود سههزار و۱۴۷ میلیارد تومان به صورت مستقیم از ردیفهای اصلی بودجه به نهادهای مذهبی اختصاص دارد که با احتساب بودجه بیت «روحالله خمینی» و نهاد رهبری در دانشگاهها، به بیش از سههزار و۳۰۰ میلیارد تومان میرسد. به این موارد باید بودجه شبهنهادهای سیاسی ایدئولوژیک و همچنین نهادهایی که فلسفه وجودی آنها سازمان ولایت فقیه است را نیز اضافه کرد:
- موسسه نشر آثار حضرت امام خمینی، ۲۶.۲ میلیارد تومان
- پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، ۸.۵۱ میلیارد تومان
- آستان مقدس حضرت امام خمینی، ۲۴.۵ میلیارد تومان
- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ۱۰۰.۴۶ میلیارد تومان
- سازمان اوقاف و امور خیریه، ۳۰۵.۷۱ میلیارد تومان
- دانشگاه علوم و معارف قرآنی، ۳۰.۹۰۷ میلیارد تومان
- سازمان اوقاف و امور خیریه – حمایت از مدارس علوم دینی اهل سنت، ۱۲۶ میلیارد تومان
- مرکز خدمات حوزههای علمیه، ۱,۰۴۱.۷۰ میلیارد تومان
- دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۵۰ میلیارد تومان
- شورای عالی حوزههای علمیه، ۳۰۶.۳ میلیارد تومان
- شورای برنامهریزی مدیریت حوزههای علمیه خراسان، ۸۷.۲ میلیارد تومان
- شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران، ۱۶۹.۷ میلیارد تومان
- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۲۳۰ میلیارد تومان
- مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۲۸ میلیارد تومان
- مجمع جهانی اهل بیت، ۳۳ میلیارد تومان
- دانشگاه اهل بیت، ۴.۷ میلیارد تومان
- بنیاد سعدی، ۱۲.۷۶ میلیارد تومان
- دانشگاه مذاهب اسلامی، ۱۱.۶ میلیارد تومان
- شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، ۳۴.۱۲ میلیارد تومان
- سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۵۱.۵ میلیارد تومان
- موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی، ۲۵ میلیارد تومان
- بنیاد دائرهالمعارف اسلامی، ۲ میلیارد تومان
- پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۸.۳ میلیارد تومان
- شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، ۲۰ میلیارد تومان
- مرکز رسیدگی به امور مساجد، ۲۸ میلیارد تومان
- ستاد اقامه نماز، ۱۲ میلیارد تومان
- مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، ۱۲ میلیارد تومان
- موسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی، ۳.۵ میلیارد تومان
- مرکز الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت، ۵.۰۲۸ میلیارد تومان
- حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۶۸.۵ میلیارد تومان
- کتابخانه آیتﷲ مرعشی نجفی، ۶.۰۴۵ میلیارد تومان
- سازمان حج و زیارت، ۶.۲۳ میلیارد تومان
- ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، ۱۵ میلیارد تومان
- جامعهالمصطفی العالمیه، ۲۰۱.۷ میلیارد تومان
- کمک سازمان برنامه به موسسات علمی، دینی، فرهنگی، هنری و ورزشی، ۲۴.۱۳ میلیارد تومان
- سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۵۰.۱۳۹ میلیارد تومان
- دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا، ۱.۵۳ میلیارد تومان
- سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، ۱۷.۹۰۶ میلیارد تومان
- عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و سازمانهای وابسته، ۱۴.۱۱۶ میلیارد تومان
- کمک به اشخاص حقوقی غیردولتی، ۱۰۰ میلیارد تومان
- اعتبار طرحهای مربوط به تعهدات سفرهای مقام معظم رهبری، ۱۰۰۰ میلیارد تومان
- تکمیل و توسعه زیرساختهای استان ایلام در راستای مراسم اربعین، ۲۶ میلیارد تومان
- سازمان اوقاف و امور خیریه – احداث مساجد و اماکن فرهنگی و مذهبی، ۱۰ میلیارد تومان
- تقویت نهاد خانواده، ۳ میلیارد تومان
- دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۳۰.۳۵ میلیارد تومان
- صندوق مشارکت توسعه فرهنگ قرآنی، ۲۷ میلیارد تومان
- دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، ۷.۲۳۳ میلیارد تومان
- شورای نگهبان قانون اساسی، ۹۶ میلیارد تومان
- مجمع تشخیص مصلحت، ۵۷.۴۳ میلیارد تومان
- نهاد نمایندگی ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی، ۱۸۳۷ میلیارد تومان
جمع کل اعتبارات این نهادها به پنج هزار میلیارد تومان میرسد. یعنی از جیب هر ایرانی، ۶۰ هزار و ۲۵۰ تومان به جیب این نهادها میرود؛ نهادهایی که فایده و منفعت عمومی آنها مشخص نیست. پولشان را از مردم میگیرند اما کارشان دفاع سیاسی و ایدئولوژیک از نهاد ولایت فقیه و گفتمان حاکم بر جمهوری اسلامی است. آن هم در شرایطی که تضاد منافع میان مردم و نهاد ولایت فقیه، مسالهای پوشیده و پنهان نیست. نهاد ولایت فقیه بیاعتنا به شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه، دنبال تحکیم موقعیت داخلی و منطقهای خود است. در عوض، مطالبه عمومی، پایداری نسبی اقتصاد، آزادیهای مشروع و برخورداری از حقوق اجتماعی و انسانی است.