ف. م. سخن: آفرین بر مردم عزیز و فهیم ایران! همان طور که خروجی تهران-قم را پر کردید، خروجی های دیگر را هم پر کنید!

پنجشنبه, 29ام اسفند, 1398
اندازه قلم متن

5C8720BE-7248-45F0-9D1B-7BBDD6B305EE.jpegوقتی نویسنده ای چنین مطلبی می نویسد، پیش از پرداختن به اصل مطلب، یک ساعت تمام به خوانندگان گرامی توضیح می دهد که منظور از مردم، همه ی مردم نیستند و فقط گروهی از مردم هستند و نویسنده غلط می کند بخواهد در باره ی همه ی مردم یک سرزمین سخن بگوید.

من هم به تاسی از نویسندگان متین و محتاط، این توضیح را دادم تا خدای نکرده به تریج قبای گنه نکردگان بر نخورد و از من رنجشی به دل نگیرند.

خلاصه ی کلام من این است که آفرین مردمی که به فکر جان خود و دیگران نیستید، و تا موقعیتی به دست می آورید به دل کوه و صحرا و دشت و دمن می زنید.

گور بابای زندگی! حالا مُردیم هم مردیم! این هم یک آنفولانزا ست که آمده است و چند وقت بعد هم خودش می رود. زندگی ما هم متعلق به ما ست و خودمان می دانیم که چطور از آن استفاده کنیم.

رییس جمهور عزیزمان گفته است که سفر هم می توانیم برویم و می رویم.

جان خودمان است و به کسی مربوط نیست که چه بر سر آن می آوریم.

همین که یک بهانه برای پلیسی که می خواهد ما را از نیمه ی راه بر گرداند پیدا کنیم کلی کیفور می شویم.

این سوسول بازی ها و سوییس بازی ها هم به ما نیامده. ما چی چی مان شبیه به سوییس است که حفظ جان مان بخواهد شبیه به مردم آن جا باشد.

بالاخره اروپایی ها و امریکایی ها یک تلاشی می کنند و یک واکسنی درست می کنند و ما هم ایشاللا این واکسن را می زنیم و هار هار به ریش کسانی که خودشان را قرنطینه ی خانگی کرده اند می خندیم.

زرنگی و نیش باز را عشق است!

همان طور که موقع ترافیک میندازیم روی شانه ی خاکی و گازش را می گیریم و خاک به خورد خلق الله می دهیم و از همه جلو می زنیم، اینجا هم کورونا را پشت سر می گذاریم و به جای غصه خوردن، به حال و حول نوروزانه می پردازیم.

آفرین من به این گونه مردم زرنگ.

من که لذت می برم از مشاهده ی این همه بی غم بودن و غصه ستیزی.

BB1CF0DA-E544-46F2-A459-EEE381AD1BBC.jpeg
امروز، خروجی تهران – قم

چند وقتی زور بیخودی می زدم که در باره ی کورونا و راه های مقابله با آن آگاهی بدهم ولی اشتباه می کردم.

از آن خانم دکتری که گفت همه باید به کورونا مبتلا شوند و خودشان یا بمیرند یا خوب شوند هم بسیار عذر می خواهم به خاطر حرف های نسنجیده ام.

یه همچی ملتی، یه همچی دکتری می خواهد نه لویی پاستور و روبرت کوخ!

ایشاللا تعطیلات به همگی خوش بگذرد و وقتی هم که به سرفه های خشک و خشن افتادید، دکتر روازاده با نسخه ی حنظل اش شما را معالجه کند.

ان شاءالله تعالی!

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.