رهبر جمهوری اسلامی یکی از حامیان طب اسلامی است
روحانی متواری از شاگردان شیخ عباس تبریزیان است- Social Media
مرگ یک جوان مبتلا به کرونا که دو روز پیش از فوت، با حضور یک روحانی بدون مجوز بر بستر او مورد «مداوا»ی طب اسلامی قرار گرفته بود و تحت تعقیب قرارگرفتن آن روحانی، باردیگر استفاده از «طب اسلامی» را با سوالات جدی مواجه کرده است.
موضوع طب و درمان مردم، از جمله موضوعاتی است که طی سالهای گذشته روحانیون تلاش داشتهاند گستره نفوذ خود را به آن هم تسری دهند. از طرح استقرار روحانیون در بیمارستانهای مشهد که چند سال پیش با مخالفت روبهرو شد، تا طرح مداوای بیماران کرونایی با «طب اسلامی» و درمان «روایی»، که مدعیاند میتواند بیماران بدحال را بر اساس «روایت»ها و «حدیث»ها معالجه کند. انجمن علمی طب سنتی اما خود برخی مراکزی را که روشهای موسوم به «سنتی» یا «اسلامی» را بهکار میگیرند، فاقد دانش و تخصص لازم برای کار در امور درمانی دانسته است.
در این میان، بیشترین مقاومت را وزیر اسبق دولت روحانی، دکتر سید حسن هاشمی بهخرج داد که گفت، «برخی به دنبال خطکشی میان طب مدرن و طب اسلامی نباشند و دستاوردهای بشری را تخطئه نکنند»، و بخشی از آن فعالیتها را «سوءاستفادههایی از توصیههایی که ائمه اطهار داشتهاند»، عنوان کرد.
دکتر محمود خدادوست، مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت، نیز عنوان کرد: «ما موضوعی به نام طب اسلامی نداریم.»
مرگ محسن شریفی، جوان ورزشکار اهل انزلی، به خاطر کرونا نبود که مورد توجه تمام شبکههای اجتماعی و خبرگزاریهای خارج از ایران قرار گرفت. بیشتر، حضور مردی با عبای خاکستری که بر بالین او در قرنطینه بیمارستان حاضر شده است و با مالیدن روغنی به دهان و زیر بینی او قصد دارد با طب اسلامی مداوایش کند، طب اسلامی را در مرکز توجهات قرار داده است.
محسن شریفی، مبتلا به کرونا، در بیمارستان انزلی بستری بود و یکی از شاگردان عباس تبریزیان، با لباس روحانیت بر بالین او حضور یافت و به دهان او دارویی با عنوان «عطر پیامبر» مالید. آقای شریفی دو روز بعد درگذشت و مرتضی کهنسال، روحانی اهل لنگرود و یکی از شاگردان مکتب طب اسلامی، تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و متواری شد.
دکتر تهایی، رئیس بیمارستان انزلی، در این مورد گفت:«این روحانی از طرف تبلیغات اسلامی معرفی شده بود.»
با اعلام جرم از سوی دادستانی بندرانزلی و هماهنگی دادستان مرکزاستان و دادگاه ویژه روحانیت، دستور جلب مرتضی کهنسال (که بدون تدابیر بهداشتی و با عنوان طب اسلامی در بخش قرنطینه بیمارستان بندرانزلی حضور یافته بود) صادر شد.
این روحانی که پس از اعلام حکم جلبش متواری شده است، در ویدیوی دیگری که زمان پخش آن به درستی معلوم نیست، میگوید:«وارد بخش قرنطینه شدیم و با پرواز رفتم یک شهر دیگه در ورودی اون سالن یک اکیپی بودن و تست میگرفتن و ما از این تست عبور کردیم و این ثابت میکنه که بودن درکنار یک بیمار با چنین وضع ریوی و اون مشکلاتی که براش رقم زدن، نه تنها سبب انتقال و انتشار نمیشود بلکه شخص برای دیگران ناقل هم نیست. در آن هواپیما تمام مسافران که پیاده شدند، از همه آنها تست گرفتند. یکی هم من بودم. این کلیپ رو هم که آماده کردم بابت این است که هنگام صحبت شما ببینید که آیا من به سرفه میافتم یا خیر؟»
این ویدیو بارها در شبکههای مجازی منتشر شده است. در ویدیوهایی که در فضای مجازی موجود است، او دلیل حضورش در بیمارستان و بین بیماران قرنطینه «کرونایی» را «ریشخند» رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان میداند، که درباره عیادت و ملاقات بدون تجهیزات با بیماران کرونا هشدار داده بود. دکتر طاهره چنگیز، گفته بود اگر در این صورت کسی مبتلا نشد، در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را میبندد و استعفا میدهد. این روحانی نیز در ویدیویی که در شبکههای اجتماعی پخش شد با مضحک خواندن گفتههای دکتر طاهره چنگیز، از بیماران کرونایی در قرنطینه دیدار کرد.
سازمان نظام پزشکی این اقدام را مصداق تشویش افکار عمومی دانسته است و وزارت بهداشت نیز خواستار برخورد قضایی با وی شده است.
سازمان نظام پزشکی در کانال اطلاعرسانی خود در شبکههای اجتماعی، در اعتراض به این کار نوشت: «این شخص به اعتبار لباس خود وارد بیمارستان شده، بر بالین بیماران مظلوم حاضر شده و خلافهای شبه تبریزیان خود را به سبک زیر رقم زده است، و کسی هم جلو او را نگرفته است. بدون حفاظت شخصی وارد شده و طبیعتاً شانس گرفتاری خود را بالا بردهاست و چه بسا الان ناقل است و در سطح جامعه در حال تردد است. انگشت غیربهداشتی خود در ظرفی میزند که شاید با همین انگشت به صدها نفر دیگر هم زدهاست. سپس همین انگشت را دور لب و بینی بیمار بیدفاع کشیده، همین انگشت پر از عفونت را مجدداً به اطراف دهان و بینی بیمار مظلوم دیگر میکشد، و لابد دیگران را هم! از این حرکت غیر اصولی خویش فیلم میگیرد و در شبکههای اجتماعی توزیع میکند تا تظاهر کند که همه پزشکان و مسئولین اشتباه میکنند و ایشان با طب خودساخته اسلامی، مسئول مداوای بیماران کرونایی است! مصداق بارز تشویش اذهان عمومی چیست؟»
از طرفی، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان نیز گفته است:«هر شخصی با هر لباسی و با هر نگاه درمانی و پزشکی وارد بیمارستانها و مراکز درمانی شود و مداخله درمانی و غیرقانونی کند، براساس قانون مجرم محسوب میشود.»
برهمین اساس، محمدعلی ابطحی، در توییتی اعتراض تند خود را نسبت به عملکرد این فرد بیان داشت: «آخوند ناشناسی که تصاویرش پخش شده به بیمارستانها میرود و بدون ماسک و رعایت بهداشت به بیماران عطر میزند، یک دین بر باد ده است. جرم دینستیزی و تهدید سلامت بیماران، جرم اندکی نیست که عملا این شیخ مرتکب آن میشود.»
پس از آن، حسین روازاده، از مروجان «طب اسلامی» روز گذشته در حساب توییتری خود عنوان کرد: «خوشبختانه وزیرمحترم بهداشت پس از چندین هفته، دستور ورود متخصصان طب اسلامی-ایرانی برای مقابله با کرونا را صادر کرد، اما بنده چندهفته پیش در قم از بیتوجهی به این طب، سخن گفته بودم. با این وجود بنده و همکاران برحسب وظایف دینی و ملی، ازهمان ابتدا برای پیشگیری و درمان کرونا ورود کردیم.»
این در حالی است که وزیر بهداشت با اشاره به بهره گرفتن از ظرفیتهای طب سنتی، گفته بود: «این عرصه جایگاه شیادان بیسواد و عوامفریبی نیست که با پوشش طب اسلامی و ایرانی سالها بر جان و مال مردم بیرحمانه تاختهاند و نابخردانه با پایمالی عرصه خرد و دانش پزشکی کشور، و حتی به آتش کشیدن مستندات مرجع علمی و بینالمللی علوم پزشکی و رفتارهای هنجارشکنانه، موجبات وهن دین و علما را فراهم کردهاند.»
حسین روازاده در ویدیویی که در حساب توییتر طرفدارانش منتشر شده است، با اشاره به کنترل ویروس کرونا در چین میگوید: «چرا نمی گویید چین چطور کنترل کرد؟ در همه دنیا میگویند ولی در کشور ما نمیگویند. تنها عاملی که توانست به بهترین وجه این نوع سرماخوردگی را در چین کنترل کند، عامل طب سنتی بود. ما که داریم چرا استفاده نمیکنیم. ما حاضریم و اعلام آمادگی کردهایم در تمام مراکزی که الان در حال حاضر افرادی را که قرنطینه کردهاند، تعدادیشان را برای آزمایش تحت کنترل بنده بگذارند. بنده خودم شخصا معالجه میکنم.»
مردی با عبای خاکستری که بود؟
مرتضی کهنسال، روحانی اهل لنگرود، یکی از شاگردان مکتب طب اسلامی و از شاگردان شیخ عباس تبریزیان است. تبریزیان که لقب «پدر طب اسلامی» بر خود نهاده است، با بهآتش کشیدن کتاب «هاریسون» مرجع رشته پزشکی، در شبکههای اجتماعی شهرت گرفت. وی در اوج بحران همهگیری ویروس کرونا درایران، با دو توصیه در صدر اخبار شبکه های اجتماعی قرار گفت. در تجویزی، عسل و سیاهدانه را برای درمان کرونا توصیه کرده بود و زمانی هم قرار دادن پنبه آغشته به روغن بنفشه در مقعد را در زمان خواب، عامل پیشگیری از ابتلا به کرونا عنوان کرده بود.
همین امر، جامعه پزشکی را برآشفت و رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران از شکایت قضایی علیه شیخ عباس تبریزیان خبر داد و بدبین کردن مردم به دانش پزشکی را تهدید سلامت جامعه دانست. رئیس دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز با نادرست دانستن این تجویز، گفت: «توصیه به استعمال روغن بنفشه که اخیرا در فضای مجازی تبلیغ میشود، فاقد هرگونه تاثیر مثبت برای درمان بیماری کرونا است و این تجویز غیرتخصصی به هیچوجه صحیح نیست.»
سلمان رشدی ایرانی
پیش از این اما این روحانی بارها در صدا و سیما حاضر شده است و برای طب اسلامی تبلیغ کرده است. فروشگاهی اینترنتی در قم با حمایت و زیر نظر او، انواع مواد غذایی و دارو، از جمله برای درمان پارکینسون، ام اس، و سرطان میفروشد.
تبریزیان که ساکن قم است، مدعی شده بود که روزانه بیش از ۱۵۰ نفر افراد مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج را با طب اسلامی در قم معالجه میکند و اعتقاد دارد که وابسته کردن بیماران به داروهای شیمیایی، کار «صهیونیستها» است.
تبریزیان در میان جمعی که گرداگرد هم نشستهاند، کتاب «هاریسون» را تحت عنوان پایان نمادین دوره طب هاریسون روی منقلی میگذارد و با فندک آتش میزند. با آتش گرفتن کتاب، حاضران صلوات میفرستند و یکی نیز آرزوی ظهور امام زمان را میکند.
او در همایش طب اسلامی که در سال ۹۴ در شهر یزد برگزار شد، خواستار احیای «دعا درمانی» شد و گفت که هر بیماری که سوره حمد، او را شفا ندهد، هرگز معالجه نخواهد شد. وزیر بهداشت سپس خواستار جلوگیری از رواج این ادعا شد و آن را خطری برای سلامت جامعه عنوان کرد.
به آتش کشیدن کتاب مرجع پزشکی، موجی از مخالفتهای جامعه پزشکی را برانگیخت. رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، طی یادداشتی، آن «کتابسوزان» را اقدام «مشمئزکننده» افراد جاهل و افراطی دانست و تاکید کرد که عباس تبریزیان از نظر تحصیلات علمی و حوزوی در مقامی نیست که بخواهد مدعی استادی در «طب اسلامی» شود. رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها نیز این اقدام را موجب وهن روحانیت و خدشهدار شدن ساحت علم و عقل خوانده است.
با بالاگرفتن جنجال کتابسوزی عباس تبریزیان، دکتر عباس کامیابی، رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران، از شکایت این انجمن از عامل آتش زدن کتاب پزشکی هاریسون خبر داد. خبرگزاری ایسنا از قول این مقام نوشت: «بدبین کردن مردم به دانش پزشکی، حتی اگر فقط روی یک نفر تاثیر داشته باشد و او را از پیگیری درمان بازدارد، تهدید علیه سلامت جامعه به شمار میرود و مستوجب برخورد قانونی است.»
دکتر کامیابی افزود که چیزی به نام «طب اسلامی» وجود ندارد و ساختگی است و پافشاری بر اعمال جاهلانه نیز قطعا عملی مجرمانه است: «از دستگاه قضایی توقع داریم با رسیدگی سریع، عادلانه و قاطع به این پرونده نشان دهد که سلامت مردم در اولویت قرار دارد.»
از سوی دیگر، محمدرضا ظفرقندی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران نیز از طرح شکایت نزد مراجع قانونی و قضایی خبر داد و از وزارت بهداشت و درمان خواست در برابر این «فجایع انسانی و علمی» ساکت نماند.
در بیانیه رئیس نظام پزشکی آمده است: «تصور انعکاس چنین صحنهای در داخل و خارج از کشور و در بین مردم و جوانان و عالمان، مقارن تصور جهل مقدس و خانمانسوز داعشیان و کتابسوزی جاهلانی است که در دنیای توهم و خرافات خویش غرق شدهاند.» آقای ظفرقندی از مقامات حوزههای دینی نیز خواسته است که بیش از این اجازه اشاعه چنین خرافاتی را ندهند و «به داد باورهای مردم و جوانان» برسند.
طب ایرانی در محاصره طب خرافی
تحریمها، گرانی و نبودن دارو و شرایط سخت اقتصادی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، موجب روی آوردن مردم به استفاده از روشهای سنتی و گیاهان دارویی شد. به همین دلیل، بسیاری دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد را همزمان با افزایش توجه به طب سنتی و گیاهی و طب مکمل میدانند. در این دوران، معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت شکل گرفت و آقای احمدینژاد در آخرین روزهای دوره ریاست جمهوری خود، سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی را در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رساند.
طب سنتی و طب مکمل، تا سالها بعد از انقلاب ۵۷ در نظام بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ایران جایی نداشت. اما طب سنتی (طب اخلاطی) از اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد مورد توجه قرار گرفت و در سال ۱۳۸۷ رسما به عنوان یک رشته دانشگاهی ثبت و وارد بدنه نظام آموزش پزشکی ایران شد، و اکنون چند دانشگاه علوم پزشکی در ایران، دانشکده، مرکز تحقیقات، یا دورههای طب سنتی دارند.
برای ورود به این دورهها و کار درمانی بر اساس آن، افراد باید حداقل دارای مدرک دکترای عمومی پزشکی باشند. این نهادها رسما عنوان طب سنتی و مکمل دارند، اما خود را معمولا با عنوان «طب سنتی ایرانی» و «اسلامی» توصیف میکنند. دردهه هشتاد، کار برخی از پزشکان عمومی با تجویز داروهای گیاهی و دم نوشها، با عنوان «طب بوعلی»، رونق عجیبی گرفت. در سال ۱۳۸۳، با لغو ممنوعیت «حجامت» به عنوان گونهای درمان سنتی، مراکز حجامت در کشور تأسیس شدند یا برخی پزشکان در مطب خود کار حجامت انجام دادند، که آنهم چند سال بعد منحل شد.
اما سالها قبل از آن، کسانی که در عطاریها داروهای گیاهی به مردم تجویز می کردند، به نام «دکتر علفی» در میان مردم عامه شهرت داشتند. «عطار»ها کسانی بودند که بعضا تبحری در شناخت انواع گل و گیاه و خاصیتهای درمانی آن داشتند و در دکانهای عطاری خود، به فراخور شرح حال مراجعان یا بیماران، داروهای گیاهی به آنان میفروختند.
به گفته وزارت بهداشت ایران، حدود ۱۵ هزار عطاری در ایران مشغول کار هستند که یک سوم آنها مجوز ندارند.
در سال ۹۶ نیز مدیرکل اداره نظارت بر فرآوردههای غذایی سازمان غذا عنوان کرد که ۹۰ درصد عطاریها پروانه کسب ندارند، و یک عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی نیز با استناد به آن اظهارات، خواهان تعطیل کردن آن مراکز شد. اما اقدام هماهنگ و یکسانی در آن زمینه رخ نداد. پس از روی کار آمدن حسن روحانی و تغییر رویکرد در وزارت بهداشت ایران، معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت منحل شد و با تبدیل شدن آن به اداره کل، شورایعالی طب سنتی نیز منحل شد.
برای چند مثقال علف
گذشته از وجود برخی اختلافنظرها در خصوص طب اسلامی و طب ایرانی، بیشترین کشمکش در پیوند با این موضوع را وزیر بهداشت سابق در دولت حسن روحانی و مشاوران او داشتند. وزیر بهداشت پیشین، سیدحسن هاشمی، گفته بود:«دخالتهای بیجای برخی افراد در طب با نام طب اسلامی، خطرآفرین است، دخالتهای برخی افراد غیرکارشناس در امور تشخیصی و درمانی، به سلامت مردم آسیب وارد میکند و این، سوءاستفاده از باورهای آنها است. »
دکتر هاشمی عنوان کرده بود که آقای ری شهری نیز در مورد طب اسلامی معتقد است:«بسیاری از روایات در حوزه طب، سندیت متقنی ندارند و آنچه در قالب طب اسلامی گفته شده، توصیههای بهداشتی است. بنابراین نمیتوان بیماریهای صعب العلاج، سرطان و بیماریهایی را که نیاز به جراحی دارند، با تجویزهای غیرپزشکی درمان کرد و سوءاستفاده از نام اسلام در طب برای درمان، کلاهبرداری و موجب وهن کشور و ملت مسلمان ایران است.»
هاشمی در آن زمان عنوان کرده بود که برخی از این افراد که تخصص ندارند، برای بیماران بدحال که امیدی به زنده ماندنشان نیست، داروهای خاص خود را تجویز میکنند، و در واقع این کار را شیادی دانسته بود.
در اسفندماه ۹۶، در پی اوج گرفتن تبلیغات در خصوص طب اسلامی که بیشتر نیز از طریق رسانههای منسوب به دولت و تلویزیون دولتی ایران صورت میگرفت، سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت وقت، نیز طب ایرانی را مکمل طب مدرن خواند و درباره مباحثی مبنی بر «طب اسلامی» گفت: «روحانیت خود اعلام کرده است که چیزی به نام طب اسلامی نداریم. تنها طب سنتی داریم که در ایران همان طب ایرانی است و خوشبختانه این روزها رو به گسترش است.»
در عین حال، دکتر محمود خدادوست، مشاور وزیر وقت بهداشت در سال ۹۶ و مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، با آیتالله اعرافی، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور، دیدار کرد و در نشستی با حضور معاون دادستان ویژه روحانیت و معاون دادستان عمومی و انقلاب قم، چگونگی ورود روحانیون به عرصه آموزش و درمان طب سنتی با عنوان طب اسلامی، و خطرات و آسیبهای وارده به نظام سلامت جامعه و باورهای دینی و اعتقادی مردم از این ورود غیر تخصصی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
آقای خدادوست بعد از آن جلسه عنوان کرد:«متاسفانه یکی از مواردی که امروزه در حوزه طب سنتی و با عناوین مختلفی مانند طب اسلامی، طب روایی، طبالصادق و طبالرضا با آن مواجه هستیم، سوءاستفاده برخی از افراد از این عناوین است.»
کرونا گرفتار «طب اسلامی»
به تازگی ایرج حریرچی، قائم مقام وزیر بهداشت، در پاسخ به سوالی درباره موضع وزارت بهداشت در خصوص طب سنتی اسلامی، با بیان این نکته که در این زمینه بررسیهای کامل و جامعی انجام شده است، به سیاستهای ابلاغی به رهبری جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: «در سیاستهای کلی سلامت، طب سنتی با عنوان «طب سنتی ایرانی» آورده شده و کلمه اسلامی وجود ندارد. متاسفانه عدهای هم میگویند که طب روایی دارند و بر اساس روایتها افراد را درمان میکنند. این که تعدادی فکر کنند میتوانند از یک سری نوشته استفاده کرده و به قداست ائمه ما ضرر بزنند، درست نیست. باید توجه کرد که در بند ۱۲ سیاستهای کلی سلامت، عنوان طب سنتی ایرانی آمده و کلمه اسلامی را به دنبال نداشته است و چنین کاری سهوا انجام نشده، بلکه با علم انجام شده است.»
از دیگر سو، دکتر محمود خدادوست نیز پیشتر گفته بود که طبق قانون اساسی ایران «طبابت افراد غیرپزشک خلاف قانون است» و «بر اساس مبانی فقهی، خلاف شرع هم خواهد بود.» وی گفته بود:«نباید به نام و با سوءاستفاده از دین، به مردم داروی امام کاظم، بُخور حضرت مریم، و داروی امام رضا تجویز کنیم. »
در عین حال، رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۳ با ابلاغ سیاستهای کلی سلامت که گویا پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تنظیم شده بود، بر بازشناسی، تبیین، ترویج، توسعه و نهادینه کردن طب سنتی ایران تاکید کرد.
از: ایندیپندنت