زمانی که جمهوری اسلامی سرانجام با چند هفته تاخیر، شیوع ویروس کرونا و مبتلا و قربانی شدن تعدادی از هموطنان را رسما اعلام کرد، حسن روحانی اعلام کرد که از شنبه آینده وضع به حالت عادی و نرمال باز خواهد گشت، یعنی مدارس گشوده خواهند شد و کارمندان نیز باید به کار خود بازگردند. اما واقعیت شتاب گسترش ویروس کرنا در سرتاسر کشور و آمار رو به فزونی مبتلایان و جانباختگان آن اندازه جدی بود، که مقامات مسئول و عمدتا متخصصین بخش بهداشت و درمان کشور، و بدون توجه به صحبت رئیس دولت خود مبنی بر اینکه از شنبه همه چیز عادی خواهد شد، برخی اقدامات پیشگیرانه را به اجرا گذاشتند، هر چند بسیار با تاخیر و کند. بسیاری از والدین نیز فرزندان خود را به مدرسه نفرستاند و البته بسیاری از مردم نیز بعد از این صحبتهای حسن روحانی متاسفانه خطر کرونا را جدی نگرفتند.
در ۲۵ اسفند ماه گذشته نیز حسن روحانی گفت: “ما چیزی به نام قرنطینه که شایع شده در تهران (و اینکه) برخی از فروشگاهها و مشاغل مورد قرنطیه قرار میگیرند، اصلاً وجود ندارد؛ نه امروز، نه در ایام نوروز، نه قبل و نه بعدش وجود ندارد. همه در کسب و کار و فعالیت خودشان آزادند.”
اما پس از نامه هشدار دهنده پنج وزیر بهداشت دولتهای قبلی و ۱۷ استاد علوم پزشکی به حسن روحانی که “لازمه کنترل موثر روند شیوع ویروس کرونا محدود کردن ترددها و مسافرتها و تعطیلی صنوف زنجیره غیرضروری و مراکز خرید بزرگ و پر ازدحام و کنترل مبادی ورودی و خروجی شهرها است”، دولت با فوریت اعلام کرد از همین امروز حداقل به مدت ۱۵ روز کلیهی دستگاههای غیر اضطراری و کسب و کارهای غیرضرور بطور کامل تعطیل شوند و “با قاطعیت” جلوی ترددها و مسافرتهای غیرضروری شهری و بینشهری گرفته شود.
روحانی اما پس از این اعلام تصمیم دولت در صحبتهای دیگری گفت که ما از نقطه اوج گسترش ویروس کرونا گذشته ایم و اضافه کرد مقررات کاری برای پس از پانزدهم فروردین بعدا اعلام میشوند. وی بعدا در صحبت دیگری گفت که در بسیاری از استانها وضع رو بهبود است.
پس از ماهها کتمان، سادهسازی و وعدههای توخالی که اوضاع خوب خواهد شد و همه چیز تحت کنترل است، حسن روحانی سرانجام در صحبتهای اخیر خود گفته است “ممکن است کرونا تا ماههای آینده یا تا آخر سال با ما باشد، ما همیشه باید در چارچوب دستوالعملهایی که وزارت بهداشت صادر میکند، عمل کرده و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم”.
علی خامنهای اما از همان ابتدا شیوع کرونا را به توطئههای دشمن نسبت داد و احتمال یک حمله بیولوژیک به ایران را داد و در روزهای بعد پای اجنه را نیز در توطئه علیه جمهوری اسلامی به میان کشید. وی در ۲۲اسفند، همزمان با ادامه بحران شیوع ویروس کرونا در ایران با صدور فرمانی خواستار اقدامات نیروهای مسلح برای مقابله با بیماری ناشی از این ویروس و همچنین آمادگی آنها برای «دفاع بیولوژیک» شد. البته پیش از این حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران ایران، بدون ارائه شواهدی گفته بود که ویروس کرونا شاید «محصول تهاجم بیولوژیکی آمریکا باشد.
در برخی کشورهای دیگر نیز عکسالعملهای اولیه برخی از رهبران سیاسی ابتدا انکار خطر گسترش این ویروس در محدوده مرزهای کشور خود و سپس سادهسازی و وعده که این مشکل بزودی حل خواهد شد و یا نسبت دادن شیوع ویروس کرونا به عوامل خارجی بودند.
ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان با استفاده از شرایط ناشی از خطر گسترش ویروس کرونا در کشورش سعی میکند علت شیوع این ویروس را فرایند جهانی شدن معرفی و دستور بستن مرزهای مجارستان را سریعا صادر میکند. بعقیده ناظران وی در پی پیش برد سیاستهای پوپولیستی خود با استفاده از شرایط موجود است تا با حذف مخالفین خود و محدود کردن رسانههای آزاد قدرت خود را بیشتر تثبیت نماید.
رهبر جبهه ملی فرانسه مارین لوپن در اولین واکنش خود پس از شیوع ویروس کرونا میگوید که گسترش این ویروس در سرتاسر اروپا از عوارض بسیار منفی “اعتقاد به اروپای بدون مرز” است. رهبر فراکسیون حزب راستگرای “آلترناتیو برای آلمان”، آلیس ویدل، نیز مقصر اصلی شیوع ویروس کرونا در آلمان را “دگم مرزهای باز” میداند. رهبر حزب برگزیت انگلستان نیز اعلام میکند که از “هم اکنون معلوم است که ایده اروپای واحد به پایان رسیده است”.
رئیس جمهور آمریکا نیز در ابتدا مشکل ویروس کرونا را مشکل دیگر کشورها میدانست و میگفت که وضع امریکا خوب است؛ وی حتی کرونا را ویروس چینی مینامید و در اولین اقدامهای خود پروازهای کشورهای اروپایی (اتحادیه اورپا) بهجز انگلستان را به امریکا ممنوع اعلام کرد. دونالد ترامپ نیز مانند برخی رهبران اروپایی ابتدا با گسترش ویروس کرونا ساده برخورد کرد و آن را مشکل خارجیها دانست و سپس فرمان بستن مرزهای هوایی و زمینی را داد.
همانطور که در بسیاری از موارد سیاستها و برنامههای رهبران پوپولیست مشابه یکدیگر هستند، در رابط با گسترش ویروس کرونا نیز واکنشها و اقدامات مشابهی در بین این رهبران دیده میشوند. این رهبران در درجه اول سعی کردند مشکل و خطر ویروس کرونا به خارج از مرزهای کشور خود و عوامل بیکانه نسبت دهند. اما پس از تحمیل واقعیت بسیار خطرناک ویروس کرونا و قطعیت گسترش آن در میان مردم، بتدریج اقدامات جدی علیه گسترش این ویروس آغاز کردند، که معمولا با بستن مرزهای هوایی و زمینی آغاز شدند.
اما اینهایی که تا کنون پشت به نخبگان و متخصصان میکردند و رو به مردم شعارها وعدههای پوپولیستی میدادند، در اثر تحمیل سنگین واقعیت کرونا مجبور میشوند به پیشنهادات متخصصین گوش دهند، و البته همواره با تاخیر این پیشنهادات را به اجرا بگذارند و لحن صحبتهای خود را تا حدودی تعدیل نمایند.
اما آنچه که شاید کمتر مورد توجه قرار میگیرد سیاستها و اهدافی است که این نوع رهبران همواره در پی عملی کردن آنها بودهاند و اکنون در شرایطی که عمده توجهات به مبارزه با ویروس کرونا معطوف است، در پی تحقق آنها برآیند. از جمله ایزوله کردن بیشتر خود از جامعه بین المللی و در رابطه با اروپا جدا کردن کشور خود از این اتحادیه و یا محدود کردن آزادی بیان و بستن روزنامهها.
در انتها بابد اضافه کرد که اگرچه واکنش مقامات مسئول جمهوری اسلامی تشابهات بسیاری با واکنش رهبران پوپولیست دارند، اما برای رهبر و مقامات مسئول جمهوری اسلامی، بر خلاف تاکید رهبران پوپولیست بر ملیت و ارجحیت ملت خود بر ملتهای دیگر، ملیت و ملت ایران معنایی ندارد و آنها سیاستهای عوامگرایانه خود را بر مبنای اعتقادات مذهبی عقب افتاده و پوسیده تنظیم میکنند و به همین خاطر نیز حاضر نمیشوند تا مرکز اصلی شیوع کرونا در ایران، قم، را قرنطینه کنند.
برای رهبر جمهوری اسلامی ملت ایران وسیله و گروگانی است برای دستیابی به اهداف ایدئولوژیک خود در جهت گسترش شیعه در منطقه و تحقق یک حکومت اسلامی است. در واقع رهبر و رئیس دولت جمهوری اسلامی از نوع رهبران پوپولست مذهبی و ارتجاعیاند که خوشبختانه اکثریت غالب مردم ایران راه خود را از آنها جدا کردهاند و نه تنها اعتمادی به سخنان انها ندارند، بلکه مورد تمسخر قرار میدهند.
حمید آقایی
فروردین ۱۳۹۹
از: ایران امروز