«سپیده قلیان»، فعال مدنی و یکی از محکومان پرونده اعتراضات کارگری «هفتتپه» در کتابی با نام «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت میکشد»، در ۱۹ روایت از بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان «سپیدار» این شهر تصویری دقیق و در عین حال تلخ از تجربه اسارت ارایه داده است. او در این روایتها، علاوه بر دادن تصویری بیواسطه از چهره سرکوب، ما را درگیر سرنوشت نامهایی میکند که اسارت آنها، همچون زندگیشان، به حاشیه انکار و فراموشی رانده شده است.
روایتهای ۱۹گانه کتاب، که پیشتر در این وبلاگ منتشر کردیم، با ده تابلو از زندانیان گمنامی تمام میشود که خانم قلیان در روایتها به نام آنها اشاره کرده است. در ادامه این وبلاگ هر روز یکی از تابلوها را در این وبلاگ منتشر میکنیم. «ایرانوایر» پیشتر نسخه کامل پیدیاف این کتاب را اینجا منتشر کرده است.
***
«مریم حمادی» مادر «ماریا حمادی» است. او هم همراه خانوادهاش در بازداشت به سر میبرد. ماریا شیرخوار بود که بازداشت شد و حالا دارد دومین بهارش را در زندان میگذراند. ماریا درست شبیه مادرش است. صورتش کشیده است، چشمانی کشیده و درشت و موهای صاف و یکدست مشکیای دارد. ماریا همراه دو مادربزرگش همیشه «لی لی» بازی میکند. «معصومه سعیداوی»، خواهر «سوسن» و «فاطمه تونیتزاده»، مادر مریم، دو مادربزرگ داغدار و با محبت ماریا حمادی هستند. ماریا همیشه میپرسد «چرا همه بهم میگن بمب؟ چرا میگن امنیتیام؟ من بچهام که!»
از: ایران وایر