خاورمیانه در حال یک پوست اندازی تاریخی است. جنبش سبز در ایران، بهار عربی و نا آرامی های اجتماعی در ترکیه، حکایت از این جابجایی عظیم تاریخی دارند.
در این مقاله تلاش می شود به اختصار، تغییرات جامعه شناختی در ساختار سیاسی-اجتماعی خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد. به نظر این نگارنده نسل دیگری از کنشگران اجتماعی در کشورهای خاورمیانه پا به میدان نهاده است که: نماد گفتمان تغییر و نیز تغییر گفتمان (دیسکورس) درتاریخ و سیاست خاورمیانه اند، و با نسلهای پیشین مبارزین سیاسی تفاوت های اساسی دارند.
این نسل به لحاظ هویت اجتماعی، شیوه زندگی و جهان نگری از پیشینیان خود متمایز می شود، از مهمترین ویژگیهای این نسل می توان به موارد زیر اشاره کرد:
یکم. نادیده گرفتن ارزشهای بومی و داشتن نگاه گلوبال به جهان: فرهیختگان نسل جدید در خاورمیانه ارزشهای گلوبال و جهان شمول را جایگزین تحلیل بومی گرا از روابط اجتماعی کرده اند. همانطور که طبقه تحصیل کرده این نیروی سوم به همه جهان به عنوان بازار کار می نگرد و مهاجرت پدیده ای مرسوم در میان آنان است، در شیوه زندگی و رفتار اجتماعی نیز با هم نسلان خود در قاره های دیگر تفاوت اساسی ندارند. به دلیل آنکه بحران تجدد و سنت در ایران شدیدتر از دیگر کشورها در خاورمیانه است، تقابل با ارزشهای سنتی در جوانان ایران به نسبت کشورهای دیگر خاورمیانه وضوح بیشتری دارد.
پدیده ای که جمهوری اسلامی با استیصال از آن به عنوان هجوم غرب گرایی یاد می کند: بیان دیگری از میدان نبرد میان مدرنیته و سنت است. جمهوری اسلامی ناتوان از فهم منطق اپیستمه مدرن به سرکوب عریان آن روی آورده است. اما سرکوب جز آنکه ژرفش بحران ارزشهای سنتی را عمیقتر کند، حاصل دیگری نخواهد داشت.
دوم. نسل سوم که خود را به عنوان متفاوت با گرایش سنتی و مذهبی تعریف می کند توهم بازگشت به اصل اسلام یا هیچ اتوپیای ایدئولوژیک دیگری را در سر نمی پروراند. آنها به جستجوی زندگی و آزادی هستند و برخلاف نسل پیشین که تحت تاثیر روشنفکرانی مانند حسن نصر، محمد عبده، شریعتی و آل احمد، نسبت به گذشته ای موهوم برخوردی نوستالژیک داشت، نسل جدید بنا بر منافع عینی خود رو به آینده دارد. از این رو پذیرش ارزشهای جهان شمول را جایگزین تفسیر ایدئولوژیک از جهان کرده است.
سوم. باور به ارزشهای سکولار و اینجهانی به جای متافیزیک، این گرایش سکولار منافاتی به داشتن باور مذهبی ندارد اما باورهای مذهبی نیز از نگاه شخصی و در جهت اسطوره شکنی جمعی از دین است. به تعبیر دیگر برای مذهب قائل به وظایف جمعی نیست.
چهارم. نسل جدید مبارزان اجتماعی با بهره گیری از اینترنت و دیگر وسایل ارتباط جمعی شیوه های سازماندهی بسیار متفاوتی را بوجود آورده اند که به نسبت شیوه های کلاسیک سازماندهی متمرکز کمتر ضربه پذیر است. شیوه سازماندهی در سطح، نیاز به رهبری متمرکز و کاریزماتیک را از بین برده است. سازماندهی افقی رهبری را در سطح روابط اجتماعی بازتولید می کند و به دلیل شفافیت در شعارها و خواسته های اجتماعی، گفتمانی را بوجود آورده است که حکومتهای استبدادی قادر به سرکوب آن نیستند. این گفتمان پس از هرسرکوب اجتماعی گسترده تر از پیش خود را بازتولید خواهد کرد.
می شود چنین استدلال کرد که به دلیل تغییر بافت جمعیتی در خاورمیانه، ما شاهد به میدان آمدن نسل جدیدی هستیم که تجربه جمعی و فردی متفاوتی از نسلهای پیشین دارد.
خاورمیانه پسا استعمار همچنان از دخالت قدرتهای بزرگ در امور اجتماعی و سیاسیش رنج می برد، با این وجود نسل جدید بر خلاف نسل پیش از خود، جهان را سیاه و سفید نمی بیند. این نسل در ایران، مصر، ترکیه، اسرائیل، لبنان، بحرین، و دیگر کشورهای خاورمیانه سنتهای استبدادی و مذکررا به نقد می کشد و به تولد جامعه چند صدایی کمک خواهد کرد. مهمترین پدیده در هزاره واپسین تاریخ خاورمیانه، فعال شدن زنان در عرصه های اجتماعی است که با وجود حملات اسلامگرایان، کنشگران زن قصد خالی کردن میدان مبارزه برای احقاق حقوق خویش را ندارند. زنان در خاورمیانه، خصوصا در ایران به آگاهی نوینی از حقوق خویش رسیده اند که برخاسته از تجربه طولانی مبارزاتی آنهاست، نظام استبداد و تبعیض به هیچ عنوان توان از میان بردن یا حتی نادیده گرفتن جنبش زنان را ندارد
جنبش جوانان و جنبش زنان کانون اصلی انقلاب اجتماعی در خاورمیانه را تشکیل می دهند و در طول چند دهه جغرافیای سیاسی و فرهنگی منطقه را دگرگون خواهند کرد. در خاورمیانه زنان در صف اول مبارزه برای دمکراسی هستند از آن رو که مهمترین چالش اجتماعی در خاورمیانه- نقد تاریخ مذکر و ارزشهای برخواسته از آن است، عبور از تاریخ تبعیض آمیز مذکر به تولد آزادی در خاورمیانه خواهد انجامید. این عبور از دل نقد سنتهای مرد محور یهودی-اسلامی خواهد گذشت.
در سراسر کتاب مقدس تنها یکجا به صدای زنانه برمی خوریم: “مریم کلماتش را در قلب خویش پنهان کرد” و انجیل مریم مجدلیه نیز توسط کلیسا منسوخ اعلام شد، احکام قران و بهشت موعود ان نیزسراپا آرکتیپ های مذکرند. تاریخ مردسالار در خاموشی و غیاب زنان نوشته و پرداخته شده است اما در آغاز این هزاره جدید زنان آزاده خاورمیانه، کلمات مقدس برابری حقوقی را بر تارک تاریخ خاورمیانه خواهند نوشت. الهه های آب و آفتاب و آزادی به تخیل کهنسال خاورمیانه بازگشته اند تا اخلاق و حقیقت را در سبزترین باورهای زنانه تفسیری دوباره کنند.
مارکس در مانیفست از شبح کمونیسم در آسمان اروپا خبر می داد: در مورد خاورمیانه باید گفت شبحی زنانه و برابری خواه بر فراز آسمان ایران و سراسر خاورمیانه می چرخد، شبحی که خواب حزب الله، طالبان، سلفی ها، جهادیست ها، اخوان المسلمین، و همه داینوسورها ی پیش از تاریخ را آشفته می کند. دایناسورها در ایران و عربستان سعودی همه ثروت و توان خود را بکار می برند که صدا و تصویر زنانه را ببند کشند. اما نه نور، نه آب، و نه صدای زنانه را نمی توان به زنجیر کشید. فسیل های پیش از تاریخ، حتی با کشتار میلیونها آزاده نمی توانند تولد آزادی در خاورمیانه را متوقف کنند.
در خاورمیانه نبرد میان مدرنیته و سنت بسیار دردناک و طولانی خواهد بود از آنرو که خاورمیانه کانون سنت های مذکر (پاتریوتیک) در تاریخ بشر است بر این معضل، مسئله نفت و دخالت قدرتهای بزرگ را نیز باید افزود. اما جوانان و زنان شجاع خاورمیانه سرانجام پیروز این میدان خواهند بود زیرا افق تاریخ در دهکده گلوبال، در مسیر مبارزات آنها تاویل و رمز گشایی خواهد شد.
سعید پورعلی راهداری
(مهر انشان)
anshanmehr@gmail.com
جولای۲۰۱۳