امید منتظری، بی بی سی
حمله به خودروی فریدون عباسی
در هفتهها و ماههای اخیر مجموعهای خرابکاری و ترور در ایران به وقوع پیوسته که یادآور دوران پر تنش در روابط ایران و اسرائیل است که با ترور متخصصان برنامه هستهای ایران به اوج رسید.
طی دو دهه گذشته، مجموعهای از ترورها و عملیات خرابکارانه در ایران رخ داده است که مسئولیت آن در نظر افکار عمومی، رسانهها و کارشناسان، به اسرائیل منتسب شد. اسرائیل اما به ندرت زیر بار مسئولیت اینگونه اقدامها رفته است.
با این حال، پیچیدگی بسیاری از عملیاتها، نیازمند ماهها و سالها برنامهریزی، پشتیبانی لجستیک و مالی و از همه مهمتر شبکهای گسترده از جاسوسان، ماموران امنیتی و تیمهای ضربت بوده است. موضوعی که گمانهزنی درباره حضور یک دولت پشت این حملات را تقویت میکند.
آخرین مورد، ترور پر سر و صدای محسن فخریزاده، از فرماندهان سپاه پاسداران و رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع ایران در دماوند است که ایران بلافاصله انگشت اتهام را به سوی اسرائیل دراز کرده است.
برای بررسی نقش احتمالی اسرائیل در این عملیات، بسیاری بار دیگر نگاهی به پشت سر انداختهاند؛ به فهرست بلندبالایی از خرابکاری در مراکز حساس و ترورهای مرتبط با برنامههای هستهای، نظامی و سیاسی در درون خاک ایران.
در برخی گزارشها، انفجار در پارچین در سال ۱۳۸۶یکی از اولین خرابکاریهایی بود که به اسرائیل نسبت داده شد. اما برخی رسانههای آمریکایی میگویند با دستور باراک اوباما این گونه حملات از شش سال پیش یعنی یکسال قبل از توافق هستهای با این کشور متوقف شد. به نظر میرسد با روی کار آمدن دونالد ترامپ مجددا این گونه عملیاتها از سر گرفته شده است.
قتل چهرههای مرتبط با برنامه هستهای ایران
در فاصله سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ چهار تن از دانشمندان هستهای ایران ترور شدند.
ایران اسرائیل را مسئول ترور مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، مسعود علیمحمدی و داریوش رضایینژاد معرفی کرد.
در این دوران، فریدون عباسی دوانی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی هم مورد سوءقصد قرار گرفت که از حادثه جان سالم به در برد.
چندی پس از کشته شدن آخرین متخصص هستهای ایران، دستگاههای امنیتی و قضایی ایران اعلام کردند مقصران این قتلها که وابسته به اسرائیل بودند، دستگیر شدهاند. صدا و سیمای ایران، هم در مستندی به نام “کلوب ترور”، اعترافات ۱۲ متهم این پرونده را پخش کرد که بعدتر مشخص شد، زیر فشار و غیر واقعی بوده است.
رونن برگمن، روزنامهنگار در امور نظامی-امنیتی در اسرائیل که بیش از یک دهه با دقت عملیاتهای اسرائیل در ایران را دنبال کرده است، اسرائیل را پشت این ترورها میداند.
برخی خبرگزاریهای آمریکایی به نقل از مقامات این کشور گزارش داده بودند که این ترورها با حمایت اسرائیل و توسط نیروهای سازمان مجاهدین انجام شده است.
فرد دیگری که منابع ایرانی معمولا در فهرست دانشمندان هستهای “شهید” ذکر میکنند، داریوش رضایی نژاد نام دارد که دانشجوی رشته برق بود و در مرداد ۱۳۹۰ به ضرب گلوله در تهران به قتل رسید.
ویروس به جان شبکههای کامپیوتری ایران
استاکسنت یک بدافزار ساخت دولتهای آمریکا و اسرائیل بود که در سال ۱۳۸۹ با آن به تاسیسات هستهای ایران و به طور ویژه نیروگاه بوشهر حمله شد.
اما به مرور جزئیات مفصلی از این ویروس به رسانهها درز کرد.
بنابر گزارش مفصلی که سال گذشته وبسایت خبری “یاهو نیوز” منتشر کرد هدف این عملیات موسوم به “بازیهای المپیک” نه تخریب برنامه اتمی ایران بلکه ضربه زدن به آن برای خریداری زمان و به نتیجه رسیدن تلاشهای دیپلماتیک بود.
ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که اسنادی زیادی را در رابطه با فعالیتهای اطلاعاتی آمریکا افشا کرده است، در مصاحبهای با اشپیگل گفته بود این بدافزار با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل ساخته شده است.
مقامهای ایران بعدها اعلام کردند این ویروس در نهایت نتوانست ضربهای به ساختارهای اتمی وارد کند.
در مستند روز صفر، مایکل هیدن، رئیس سابق سیا نیز این موضوع را تاکید کرده است.
کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اما در آن زمان از آلوده و معیوبشدن شمار قابل اعتنایی از سانتریفیوژهای تاسیسات نطنز و اخلال محسوس در روند غنیسازی اورانیوم گزارش دادند.
چند ماه بعد از کشف استاکسنت یک وبسایت اسرائیلی گفت که ایران ممکن است چندین کارگر نطنز را دستگیر و اعدام کرده باشد با این گمان که به آلوده کردن دستگاهها به استاکس نت کمک کرده باشند.
انفجار انبار موشکی سپاه و کشتهشدن حسن تهرانی مقدم
در ۲۱ آبان ۱۳۹۰ انفجاری بزرگ در زاغه مهمات سپاه پاسداران در شهرستان ملارد به کشته شدن دستکم ۱۷ نفر از جمله حسن تهرانی مقدم، رئیس سازمان جهاد خودکفایی سپاه منجر شد.
به گفته مقامهای ارشد سپاه حسن تهرانی مقدم از پیشگامان و مهرههای کلیدی در توسعه برنامه موشکی ایران بود.
این انفجار به قدری بزرگ بود که صدا و لرزش آن در بیشتر نقاط تهران احساس شد.
پس از این انفجار مسئولان ایران حادثه را “تصادف” خواندند و امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، احتمال نقش داشتن اسرائیل در این انفجار را رد کرد.
با این حال، دو روز بعد از حادثه مجله آمریکایی تایم به نقل از یک منبع امنیتی غربی مدعی شد که موساد، سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل، در این حادثه نقش داشته است. این منبع اضافه کرده بود که “نباید ادعاهای حکومت ایران مبنی بر تصادفی بودن این انفجار را باور کرد”.
این مقام امنیتی گفته بود “اقدامات خرابکارانه دیگری برای ضربه زدن به برنامههای هستهای و موشکی ایران طراحی شده و به اجرا درخواهند آمد”.
آتشسوزی عظیم صنایع پتروشیمی ۱۳۹۵
سال ۱۳۹۵ هم رشته آتشسوزیهای گسترده در صنایع پتروشیمی ایران ظن حملات سایبری را افزایش داد؛ هرچند هیچگاه رسما تایید نشد. مقامهای ایران دلیل آن حوادث را فرسوده بودن تاسیسات و گرمای هوا اعلام کردند.
تیر ماه سال ۱۳۹۵ پس از آنکه مجتمع پتروشیمی بندر ماهشهر نیز دچار آتشسوزی شد، خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که آتشسوزی پتروشیمی بیستون، نهمین آتشسوزی صنعت پتروشیمی در آن سال بود.
در آن زمان غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشف “ویروسهای غیرفعال” در چند مجتمع پتروشیمی را تایید کرد. خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران هم در گزارشی از احتمال دست داشتن آمریکا و اسراییل در این آتشسوزیها خبر داد.
این آتشسوزیها خسارتهای مالی و تلفات جانی بر جا گذاشت.
خبرگزاریهای داخلی در ایران اما بعدتر نام ۱۵ واحد پتروشیمی را منتشر کردند که در فاصله فروردین تا شهریور ۱۳۹۵ دچار حریق شده بودند. به نوشته سایت مشرق ظرف ۱۸۰ روز، ۱۵ حادثه در صنعت پتروشیمی ایران رخ داد که به طور متوسط یعنی هر ۱۲ روز یک حادثه.
برخی شبکههای نزدیک به کشورهای عربی این حوادث را به گروههای مخالف عرب در ایران نسبت دادند. اما همزمان گمانهزنیهای قویتری درباره دخالت اسرائیل در این حوادث مطرح شده بود.
پتروشیمی بوعلی سینا، مارون، بندر امام، تندگویان و ایلام از جمله واحدهایی بود که طعمه حریق شدند.
”حمله با نسل جدید استاکسنت ”
در سال ۱۳۹۷ حمید فتاحی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس هیئت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت در توییتی از “حملات پراکنده” به برخی زیرساختهای ارتباطی خبر داد و مدعی شد مبدا این حملات اسرائیل بوده است.
به گفته غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل ایران، این حملات سایبری با استفاده از نسل جدید ویروس “استاکسنت”به “چندین بخش” صورت گرفته بود.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران نیز با تایید این حملات، هدف آن را صدمه زدن به زیرساختهای ارتباطی اعلام کرد. او در توییتر نوشت ایران این اقدام “خصمانه” را در مجامع بینالمللی پیگیری خواهد کرد.
خبر این حمله همزمان با آغاز دوره جدید تحریمهای آمریکا اعلام شد.
انفجارها و آتشسوزیهای سریالی ۱۳۹۹
چند رشته انفجار و آتشسوزی در تاسیسات نظامی و صنعتی ایران در دو ماه گذشته، و به طور متمرکز در دو هفته اول تیرماه ۱۳۹۹ باعث تردیدهایی درباره علت تعدد این حوادث شده است.
نخستین حادثه مشکوک، سوم خرداد، در تاسیسات پتروشیمی در ساحل خلیج فارس رخ داد.
از اوایل تیرماه اما حوادث شدت بیشتری به خود گرفت.
در روز پنجم تیرماه دو حادثه توجهها را به خود جلب کرد:
در ساعات پایانی پنجشنبه ساکنان شرق تهران نور و صدای شدید را گزارش کردند که تا چند کیلومتر قابل مشاهده شده بود. وزارت دفاع ایران گفت این صدا مربوط به انفجار یک مخزن گاز در منطقه عمومی پارچین بوده است. اما تصاویر ماهوارهای نشان میداد که محل اصلی انفجار در خجیر است، جایی که بیش از ۲۰ کیلومتر با پارچین فاصله دارد و محل استقرار چند مرکز توسعه برنامه موشکی ایران است.
درست در همان روز، آتش سوزی در یک پست برق در شیراز، به قطع برق بخشهای بزرگی از این شهر منجر شد و صدای آژیر خودروهای امدادی شهروندان را نگران کرد.
اگرچه انفجار خجیر، ظن احتمالی درباره عمدی بودن آتشسوزیهای سریالی یکماه پیش از آن را تقویت کرد، اما اتفاق بعد، رسما نام اسرائیل را به عنوان عامل احتمالی این حوادث سر زبانها انداخت: انفجار تاسیسات هستهای نطنز.
در ۱۲ تیرماه، انفجاری در تاسیسات هستهای نطنز در یکی از ساختمانها و سولههای مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای ایران رخ داد.
روز بعد از انفجار نطنز، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی مفصل به نقل از یک مقام اطلاعاتی در خاورمیانه جزئیات این حادثه را منتشر کرد و احتمال داد این “عملیات خرابکاری” کار اسرائیل باشد.
ایران در روزهای نخست انفجار در نطنز اعلام کرد حادثه کوچک بوده اما تصاویر ماهوارهای حاکی از آسیب و خسارت زیاد به یکی از ساختمانهای مرکز مونتاژ سانتریفیوژها در نطنز بود.
چند روز بعد اما سازمان انرژی اتمی ایران در برآورد خود اعلام کرد حادثهای که در تاسیسات ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته نطنز رخ داده “خسارتهای مالی قابل توجهی” به جا گذاشته و ممکن است باعث کندی برنامه غنیسازی شود. بنابر ارزیابیها برنامه هستهای ایران با این عملیات یک تا دو سال به عقب افتاد.
کمی پیش از این عملیات گروهی با عنوان یوزپلنگان وطن نیز ایمیلهایی به چند خبرنگار از جمله در بیبیسی فارسی ارسال کردند و مسئولیت این حمله را پذیرفتند. رونن برگمن گفته است اگر اسرائیل را مسئول این عملیات بدانیم، احتمالا کارکرد ایمیلها صرفا اشاره به این نکته بوده که این انفجار اتفاق نبوده بلکه با برنامه قبلی بوده است.
انفجار در تاسیسات هستهای نطنز نقطه پایان انفجار و آتشسوزیهای سریالی نبود و دو روز بعد یعنی ۱۴ تیر ماه، دو حادثه جداگانه در دو نقطه خوزستان خبرساز شد.
ابتدا ساعت ۱۶:۴۵ دقیقه نشت کلر در پتروشیمی کارون ماهشهر ۷۰ نفر را مسموم کرد. ۴۵ دقیقه بعد دومین حادثه در نیروگاه حرارتی زرگان اهواز رخ داد. رئیس آتشنشانی محل، حادثه اهواز را “انفجار” خواند اما سخنگوی صنعت برق ایران آن را “آتشسوزی” توصیف کرد.
ترور نفر دوم القاعده
مرداد ماه امسال در خیابان پاسداران در شمال شهر تهران مردی به همراه یک زن با تیراندازی کشته شد. اواخر آبان ماه روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد که فرد کشته شده ابو محمد المصری، مرد شماره دو القاعده و از مظنونان اصلی بمبگذاریهای سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا بوده است.
یک روز پس از این اتفاق، خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از چهار مقام کنونی و سابق آمریکایی نوشت که آمریکا و اسرائیل برای ردگیری و کشتن مرد شماره دو القاعده همکاری کرده بودند.
بر اساس این گزارش، آمریکا اطلاعات مربوط به محل زندگی و نام مورد استفاده المصری در تهران را در اختیار اسرائیل گذاشت و کیدون، واحدی در داخل موساد این عملیات را اجرا کرد.
ایران حضور نفر دوم القاعده در این کشور را تکذیب کرد اما کمی بعد رسانههای غربی به نقل از القاعده کشته شدن نفر دوم رهبری این گروه در تهران را تائید کردند. در این حادثه مریم، دختر ۲۷ ساله المصری نیز کشته شد.
نحوه کشته شدن این پدر و دختر در رسانههای ایران – که نیویورک تایمز هم آن را همینطور روایت کرده – به این صورت بوده است که دو موتور سوار مسلح به آقای المصری و دخترش که در یک خودرو رنو ال-۹۰ بودند با یک اسلحه کمری مجهز به صدا خفه کن، پنج بار شلیک کردهاند. چهار گلوله به داخل خودرو رفت و گلوله پنجم به خودرویی که در مجاورت آنها بوده اصابت کرد.
بنابر گزارشها، قتل المصری و دخترش همزمان با انفجارهای مرموز و «خرابکارانه» در تاسیسات اتمی نطنز و چند پایگاه نظامی دیگر در ایران روی داد.
ترور محسن فخریزاده
آخرین موردی که شک دخالت اسرائیل در آن مطرح شده است، ترور محسن فخریزاده است.
خبرگزاری فارس در توصیف این حادثه نوشت آقای فخریزاده حوالی ساعت ۱۴:۰۰ با دو خودروی محافظ وارد شهر آبسرد شده است و “یک کیلومتر جلوتر از ورودی شهر آبسرد و نزدیک باغی معروف به باغ سرهنگ خودرو با رگبار متوقف میشود و پس از آن یک نیسان که پر از الوارهای چوبی بوده است منفجر میشود. بعد از انفجار تا شعاع ۵۰۰ متری خیابان پر از تکههای خودرو و چوب دیده شده و بر اثر انفجار آسیب به دکل برقی مجاور نیسان برق شهر آبسرد نیز قطع میشود.”
ظاهرا بعد از انفجار چند نفر که “کمین” کرده بودند، از نقاط نامشخص شروع به تیراندازی میکنند.
در رسانههای ایران و شبکههای اجتماعی تصویر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، دست به دست میشود که در نشست خبری خود برای افشاگری علیه برنامه هستهای ایران، محسن فخریزاده را به عنوان مدیر پروژه آماد معرفی کرده و گفته بود که او به عنوان رئیس سازمان پژوهشهای نوین دفاعی (سپند) بسیاری از چهرههای کلیدی برنامه هستهای ایران را در مجموعه خود داشته است.
وزارت خارجه و مقامهای نظامی ایران، اسرائیل را متهم کردهاند و مقامهای امنیتی وعده “انتقام” دادهاند.
اسرائیل به روال معمول دست داشتن در این عملیات را تایید یا تکذیب نکرده است. اما نیویورک تایمز به نقل از سه مقام امنیتی نوشته که اسرائیل “پشت این حمله” بوده است.
جدال امنیتی ایران و اسرائیل موضوع پنهانی نیست، با این حال اسرائیل هرگز به طور رسمی زیر بار هیچ یک از موارد خرابکاری در ایران نرفته است.
شاید تنها موردی که در سالهای اخیر اسرائیل مسئولیت آن را به عهده گرفته سرقت “اسناد برنامه هستهای ایران” از مرکزی در تهران بود.
با این حال در ماههای گذشته شمار اقدامات منتسب به اسرائیل در ایران افزایش یافته است.
رونن برگمن، روزنامهنگار معتقد است اسرائیل حساب و کتابهایی داشته که اگر ترامپ انتخاب نشود چه رخ میدهد و نگران بوده که با آمدن جو بایدن ممکن است مذاکرات با ایران از سر گرفته و برجام بازسازی شود.
به عقیده او، اسرائیل به نظر دو هدف را دنبال میکند “اولی تاکتیکی است، توقف در برنامه هستهای ایران. دومی ارسال پیام به ایران است که اسرائیل هستهای شدن ایران را نمیپذیرد”.
به عقیده این روزنامهنگار از سال ۲۰۱۷ اسرائیل روی سیاست تهاجمیتر علیه ایران حساب باز کرده است و اکنون تنها تا ژانویه فرصت دارد.
از: بی بی سی