حکومت ایران به جان مردم زهر میریزد. اعدام مثل زهر سالهاست که قطره قطره به زندگی ما ریخته شده و ما را فلج کرده است.
اگر مرده متحرک نیستیم در برابر این همه ستم حتما کار دیگری میکردیم! حکومت در روز روشن آدمربایی کرد، #روحالله_زم را فریب داد و از کشوری دیگر دزدید و به ایران برد. محاکمهای ناعادلانه کرد، به او حکم اعدام داد و در آخر هم اعدامش کرد.
در هر کدام از این مراحل دنیا به جز تماشا چه کرد؟ ما چه کردیم؟ جز هشتگ #اعدام_نکنید در برابر این همه خشونت و نقض صریح حقوق یک انسان چه کردیم؟!
#اعدام_روحالله_زم نشانه جدیت #جمهوری_اسلامی و اصلاحناپذیری آن در مواجهه با مردم معترض است.
اتهام #روحالله_زم چه بود؟ خبرهایش نادرست بود؟ اگر ملاک درستی و نادرستی خبر باشد، که در این صورت حکومت باید نیمی از خبرنویسان صدا و سیما را که هر روز خبر نادرست منتشر میکنند اعدام کند! بالاتر از آن مسوولانی که هر روز با گفتن دروغ و آمارهای نادرست مردم را میفریبند چطور؟!
آیا زم مردم را به اعتراض و آشوب تحریک میکرد؟ در این صورت که باید دنبال محرک اصلی اعتراض مردم میگشتند. چون عامل فقر و بدبختی مردمی که به خاطر گرسنگی به خیابانها آمدند که روحالله زم نبود!
روحالله زم اعدام شد زیرا حکومت ایران میخواهد نشان دهد از آنچه که همه میپندارند جنایتکارتر و خطرناکتر است. تا مردمی که روزبهروز فقیرتر میشوند بدانند که در صورت اعتراض، سرنوشت زم در انتظار آنها خواهد بود. خبرنگاران بدانند که باید بیشتر از همیشه سانسور کنند. این راهی است که پیش از آن قذافی و صدام حسین و دیگران هم پیمودهاند. نتیجه چنین استبدادی را هم تاریخ نشان داده است.
اعدام مخالفان سیاسی حکومت در طول ۴۳ سال، پرونده جنایات حکومت جمهوری اسلامی را به قدر کافی سنگین کرده است. اما اعدام وبلاگنویس و فعال رسانهای و خبرنگار آنهم وقتی در کشور دیگری زندگی میکرده وجه تازهای به این چهره خشن آدمکش میدهد. زیرا نشان دهنده این است که این حکومت راه دیگری برای فرار از مشکلاتی که در آن غرق میشود ندارد. در این بنبست مثل یک زنجیری مست به جان مردم افتاده.
از: گویا