مهران رفیعی – چه نادانی، چه بدنامی

پنجشنبه, 25ام دی, 1399
اندازه قلم متن

اعتراض به دخالت مجرمانه خامنه‌ای در تندرستی جامعه

‌ای اسیرِ نفسِ شهوانی،
‌ای رفیقِ طوسِ قرآنی،
تو از واکسن چه میدانی؟
که گفته خیر ملت را تو میدانی؟
چه نادانی! چه بدنامی!
*
به یک فتوا، چه بی پروا،
ستانی جان ِ انسان‌ها!
در این عهدِ پر از نکبت،
چه کردی جز جفا با ما؟
چه جانکاهی! چه خودخواهی!
*
نگه کن تو اینک بر اندامِ خویش
بجز خون چه بینی توی‌ای گرگ کیش؟
فرومایه گشتی تو هر روز بیش،
دل مردمان کرده‌ای ریش ریش.
*
کنونت بپرسم به بانگ بلند،
چه دانی تو از مردمِ دردمند؟
بگوشت رسید آن پیام از شریف؟
همه شاکی از این بساط کثیف،
ز جمعی خردمندِ بر تاخته،
درفشی چو کاوه برافراشته.
خروشان مشو، درنگی بکن، خرد پیشه کُن.
که اینک تو پیری و جفتت نحیف،
تو هرگز نباشی به میدان حریف.
*
مهران رفیعی
۲۴ دی ماه ۱۳۹۹

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.