زیتون-احسان نادرپور: در روزهایی که اینستاگرام و تلگرام جای تلویزیون و رادیو را گرفته و صفحات سلبریتیها و اینفلوئنسرها جایگزین رسانههای رسمی شده است، سخت میشود از مجاری رسمی و معتبر چیزی را آموزش داد. با فرض اینکه مجاری رسمی و در کنترل حاکمیت خود منبع معتبری برای آموزش در میان بحرانهایی مانند پاندمی کرونا باشند، این منابع کوچک و بزرگ غیررسمی و خودمختار میتوانند خطرساز باشند.
سلبریتیهایی که بدون داشتن سواد مرتبط در مورد نحوه برخورد با اتفاقات مختلف، از کرونا گرفته تا روانشناسی کودک «لایو» برگزار کرده یا مصاحبه میکنند در کنار ناکارآمدی حاکمیت یکی دیگر از چالشهای جدی جامعه امروز ایران در مقابله با کرونا هستند و در این میان کروناست که پیروزمندانه و به سرعت از مردم، مسئولان و سلبریتیها پیشی گرفته و از همه اقشار قربانی میگیرد.
از فریاد سحر تا انکار بهروز
این روزها جشنواره فیلم فجر در ایران در جریان است و بحثها حول رعایت شدن یا نشدن پروتکلهای بهداشتی در این فستیوال فیلم داغ است. در میان اظهار نظرهای گوناگون اما بهروز افخمی، کارگردان، تیر خلاص را زده است. افخمی با اظهارنظرش در مورد جدی نبودن ویروس کرونا موجب تعجب تعداد زیادی از مردم شد.
او پس از بالا گرفتن انتقادات در اجرا نشدن پروتکلها در جریان جشنواره فیلم فجر، ویروس کرونا را «یک برنامه جهانی وحشت» خواند که از سوی آمریکا و انگلیس طراحی شده است و ادعا کرد که این برنامه جهانی با اهداف سیاسی شکل گرفته و ما در ایران «کاسه داغتر از آش» شدهایم. افخمی در مصاحبهی دیگری مدعی شد که در کاخ جشنواره فجر فقط جلوی ماموران انتظامات از ماسک استفاده میکرده تا آنها ناراحت نشوند! و به محض رفتن آنها دوباره ماسکش را در میآورد و بدون ماسک به سالن سینما میرفت. او البته در این میان تنها نبود و مسعود فراستی هم گویا با او هم نظر است و برای همین در سالن سینما و کاخ جشنواره از ماسک استفاده نمیکند.
تقریبا همزمان با افخمی و در تضاد کامل با او، «فریادِ» سحر زکریا، بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه اینستاگراماش بلند شد. زکریا در لایو اینستاگرام خود روز ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ به تعلل مسئولان در خرید واکسن کرونا واکنش نشان داد و از آنان خواست برای جلوگیری از مرگ بیشتر هموطنان، زودتر واکسن کرونا تهیه شود. او در ویدیویی با فریاد و اشک خطاب به مسوولان گفت: «کی میخواهید واکسن بخرید؟ اون واکسن کوفتی که از هر قبرستانی میخواهید بخرید که روی ما امتحان کنید را زودتر بخرید.»
از آن سو در روزهای برگزاری جشنواره هم اتفاقات زیادی افتاد که تعجب کاربران شبکههای اجتماعی را به همراه داشت. سلبریتیهایی که بعضی از آنها پیش از این از مردم خواسته بودند در خانه بمانند و برای کارهای غیرضروری از خانه خارج نشوند؛ اکنون در محل جشنواره فجر با ماسکهایی نیم بند یکدیگر را به آغوش میکشیدند، در کنار هم عکس میگرفتند، فیلم میدیدند و کنفرانس مطبوعاتی برگزار میکردند. از آن سو رسانههایی که باید خط مقدم اطلاعرسانی در رابطه با رفتار درست مردم در روزهای کرونایی باشند هم دوشادوش آنان، بدون رعایت فاصله اجتماعی عکاسی میکردند و برای گرفتن مصاحبههای اختصاصی با هم در رقابت بودند.
یکی دیگر از حواشی جشنواره فجر، مربوط به دیدار پرویز پرستویی و عادل فردوسیپور بود. انتشار فیلمی از دیدار و در آغوش گرفتن این دو نفر، بدون ماسک، انتقادات زیادی را برانگیخت که در نهایت منجر به معذرتخواهی عادل فردوسیپور از مردم شد. او طی یادداشتی اعلام کرد: «در تمام مدت ماسک روی صورتم بود به جز زمانی که عکاسان برای عکس گفتند که ماسک را برداریم و منم برای چند لحظه ماسکم را برداشتم. درست این بود که این کار را نمیکردم. مدتها پرویز خان پرستویی را ندیده بودم یک لحظه ناخوداگاه پروتکلها فراموش شد از این بابت عذرخواهی میکنم.»
شاید در نگاه اول مقصر این قضایا هنرمندان، اهالی رسانه و مسئولان جشنواره باشند اما در نهایت به نظر میرسد یکی از عواملی که این فضا را برای رفتارهای دوگانه در اختیار آنان قرار میدهد، چند صدایی و گاه بلاتکلیفی مسئولان در ایران است که اجازه نمیدهد سیاست هماهنگی برای برخورد با این شرایط شکل بگیرد.
شخص رهبر جمهوری اسلامی هر چند این روزهای بر زدن ماسک و رعایت پروتکلها برای کاهش آثار مخرب تاخیر در خریدن واکسن تاکید دارد، اما در روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا طی اظهارنظرهایی باعث شد تا ویروس کرونا جدی گرفته نشود و قرنطینه در ایران بر خلاف اکثر کشورهای پیشرفته انجام نشود.
او ابتدا اعلام ورود ویروس کرونا به ایران در اوایل بهمن سال گذشته آن را بهانهای از سوی دشمنان انقلاب، برای عدم شرکت مردم در انتخابات مجلس دانست و با افتخار اعلام کرد که بر خلاف تبلیغات دشمنان صف شرکت در انتخابات در شهر قم شلوغ بود و مردم توجهی به این حرفها نکردند. پس از آن هم در روز درختکاری اعلام کرد که مساله کرونا را خیلی بزرگ نکنیم. از این دست اظهارات آیتالله خامنهای باعث شد تا مدتها سیاست منسجمی برای سازماندهی برخورد با ویروس کرونا وجود نداشته باشد و با وجود دست بسته رسانهها و دولتمردان بی اختیار و ناکارآمد، این تعداد فالوور افراد شناخته شده در اینستاگرام بود که مشخص میکرد برخورد درست با این ویروس کدام است و غلط چیست .
سلبریتیها از ابتدای کرونا تا به امروز
هنرمندان و شخصیتهای سینما و تلویزیون و حتی به اصطلاح شاخهای اینستاگرامی با ضریب نفوذ بالای خود در میان اقشار مختلف به محل ارجاع در این بحران فراگیر بدل شدند. گروهی البته با بازپخش دستورات بهداشتی تایید شده و موثق تاثیر مثبتی بر روند آموزش عمومی داشتند. اما آثار مخرب این آموزش غیررسمی هم کم نبود.
بهنوش بختیاری، بازیگر سینما با حدود ۹میلیون فالوور در صفحه شخصی خودش تبلیغ شربتی را میکرد که مدعی بود مردم با خرید این محصول گیاهی میتوانند از ابتلا به ویروس کرونا جلوگیری کنند. از آن سو شایلی محمودی، بازیگر سینما و همسر بنیامین بهادری خواننده پاپ، مدعی شده بود که واکسنها اهداف غیرانسانی را دنبال میکنند و در نتیجه از مادران خواسته بود راضی نشوند به فرزندانشان واکسن تزریق کنند.
در روزهایی هم که واکنشهای منفی نسبت به تولید واکسن کرونای ایرانی و انتقاد از تعلل در نخریدن واکسن تایید شده خارجی در پی سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی بالا گرفت بعضی از بازیگران با مصاحبههایشان در مورد واکسن ایرانی سعی کردند فضا را تا حد امکان تعدیل کنند.
شیرین یزدان، بخش بازیگر فیلم ابد و یک روز در گفتگویی در این باره گفت: «هر واکسنی خطرات خود را دارد و نمیتوان گفت که نمونه های خارجی بی خطر هستند، اما ترجیح من استفاده از نمونه داخلی است.»
سیروس میمنت، بازیگر سریالهای تلویزیونی هم از واکسن ایرانی دفاع کرد و مدعی شد تزریق واکسن ایرانی نشانه حمایت از تولید ملی است و از واکسن ایرانی استفاده میکند.
اما وبسایت افکارنیوز با تیترِ «بازیگر محبوب: از واکسن ایرانی کرونا استفاده میکنم»، سعی کرد اینگونه حمایت سید جواد هاشمی بازیگر فیلمهای ژانر جنگی از واکسن ایرانی را پوشش دهد. سیدجواد هاشمی هم اعلام کرد که از واکسن ایرانی کرونا استفاده میکند؛ زیرا به آن اطمینان کامل دارد.
اما جدای از این اظهارنظرها، در عملکرد سلبریتیها هم، مانند آنچه در جشنواره فجر رخ داد جای انتقاد هست.
در فاجعه اخیر مرگ دو فوتبالیست سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس، علی انصاریان و مهرداد میناوند هر دو در یک برنامه تصویری مربوط به اپلیکیشن پرسپولیس شرکت کرده بودند و علاوه بر این دو نفر تعدادی از عوامل پشت صحنه هم به ویروس کرونا مبتلا شدند. این استودیو متعلق به شبکه پرس تی وی از زیر مجموعههای صدا و سیما است و شنیدهها حاکی از آن است که در این استودیو پروتکلهای بهداشتی رعایت نشده است و عکسهای پشت صحنه آن برنامه هم نشان از حضور افرادی بدون ماسک و عدم رعایت فاصله اجتماعی دارد.
حسین کرمانپور، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل و سازمان نظام پزشکی ایران نیز پس از مرگ مهرداد میناوند در رابطه با عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در استودیوهای تلویزیونی گفت: «میناوند آخرین نخواهد بود! روی استودیوهای ضبط برنامه و تهیه فیلم و سریال نظارت چندانی نیست! من خود در چندین برنامه شرکت کرده و ملاحظه کردهام! برای این عزیزان موضوع چندان جدی نیست!»
پس از انتقال این دو نفر به بیمارستان هم شخصیتهای ورزشی و هنری بسیاری به بیمارستان رفتند و تجمع آنها در بیمارستان و در کنار هواداران و خبرنگارانی که برای دیدن آنها و به دست آوردن آخرین خبرها از وضعیت میناوند و انصاریان به آنجا آمده بودند؛ همگی دست به دست هم داد تا یکبار دیگر اصل ماجرا که قطع چرخه انتقال این ویروس است به فراموشی سپرده شود. این اتفاق در مراسم ختم مهرداد میناوند هم ادامه پیدا کرد.
عدم وجود سازو کار مناسبی برای آموزش و نبود عزم جدی از سوی حاکمیت در اجرای پروتکلهای بهداشتی میدان را برای بازیگران مجازی این عرصه خطیر بازکرده. عرصهای که هر چند در آن ۲۰ ثانیه شستن دستها و زدن ماسک هم گاهی آموزش داده میشود اما از تبلیغات روغن بنفشه تا ضد تبلیغ برای واکسن هم یافت میشود. با طولانی شدن این پاندمی حالا گاه به نظر می رسد که نه تنها مسئولیت اجتماعی آموزش و رفتار صحیح که حتی غریزه حفاظت از جان خود هم از یاد بعضی از این افراد تاثیر گذار که چشم دهها هزار نفر به آنان دوخته شده رفته است.