رضا فرمند: زن

جمعه, 15ام اسفند, 1399
اندازه قلم متن

به پیشواز روز جهانی زن

*
گذشت آن زمان سختی که مَرد
دستِ راست خدا می‌نشست!
گذشت آن زمان سختی که مرد
گاو‌اش را به نیروی‌اش، اسب‌‌اش را به شتاب‌اش،
و بلندای شمشیرش را به درازای دستان‌اش می‌افزود
*
اکنون که توانایی از بازوان به واژگان کوچیده است
در میدان‌های بزرگ اندیشه
زنان هر پرسشی را پشت سر می‌گذارند
*
اکنون اگر زنی دستِ مردی را می‌گیرد
برای آن نیست که نیافتد
برای آنست که چُنین می‌خواهد
*
از زن، راه‌های بزرگ می‌گذرد
زن، کهربای آزادی‌ست!
در زن است که آزادی
نازکترین پُل‌های‌اش می‌آزماید
در زن است که انگاره‌های زیبایی
بی‌مرز می‌شود
*
زن است که زندگی را با کهربای اندام‌اش
از میدان‌های مرگ به خویش کشیده است
صلح هوشمند پیکر زن است که بارها
جنگ را شکست داده است!
*
اکنون چه کسی می تواند به آزادی زن چیزی بیاموزد؟
اکنون چه کسی می تواند به زیبایی زن چیزی بیاموزد؟
اکنون چه کسی می تواند پرسش‌های رخشان زن را نشنود؟
*
وه! وه!
چه زیباست که زن، امروز
شاهپرهای زندگی‌اش را باز یافته است
و در تِراس دلگشای اندام‌اش سربلند می‌نشیند

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.