سخن هفته ٣

سه شنبه, 2ام خرداد, 1391
اندازه قلم متن


ذوب شدگان در ولایت مطلقه محمدرضا شاه (آریا مهر) و عاشقان سینه چاک دوران طلائی جشن های تاج گذاری و ۲۵۰۰ ساله وغیره هم برای خودشان یک معجونی هستند. ۵۸ سال است دارند به ما مصدقی ها و مصدق میتازند و ما را ازدشنام و تهمت و زندان و اعدام بی نصیب نگذاشته اند و هنوز هم دست بر نمیدارند. هرجا فرصتی پیدا میکنند زهر خودشان را می ریزند و از آن هم بدتر با گذاشتن انگشت روی زخم کهنه ۲۸ مرداد داغ ما و ملتی را تازه میکنند. بعدهم وقتی گاهی به استبداد آن دوران هم اشاره ای میکنیم، گرد و غبار بپا میکنند که: مصدقی ها کینه شتری دارند وبعد از این همه سال هنوز نمی خواهند دست از صحرای کربلای ۲۸مرداد بردارند.

رادیوفردا (رادیوی مرتبط با دولت ایالات متحده آمریکا) اخیرا مصاحبه ای را تحت عنوان «۲۸ مرداد را نمی توان کودتا دانست» پخش کرده که حتی درمیان صدها کتاب و مقاله دستوری، فرمایشی و سفارشی که در حکومت شاه و اصولا دراین پنجاه وهشت سال درشرح «شکوهمند بودن قیام ۲۸ مرداد» منتشرکرده اند در نوع خود بی نظیر است.

ابتدا از مقدمه مصاحبه کننده شروع میکنیم. خبرنگاررادیو فردا میگوید:
«کودتا یا قیام ملى؛ این پرسش همچنان یکى از مسائل مورد بحث در میان گرایش‌هاى سیاسى و صاحب‌نظر در خصوص رویدادهاى ۲۸ مرداد است». که البته منظور ایشان از صاحب نظرو گرایش های سیاسی گروهی است که بعنوان سلطنت طلب و شاه الهی معروفند. و ادامه میدهد:
«ایرج امینى، پژوهش‌گر و نویسنده و فرزند على امینى، از رجال دوران پهلوى، بر این عقیده است که وقایع ۲۸ مرداد را نمى‌توان کودتا نامید و استدلال‌هاى خود را در این زمینه نیز مطرح مى‌کند…. او درباره‌یِ وقایع ۲۸ مرداد نیز هم از این طریق و هم با شناختى علمى نظر دارد و در عین حال که در باره اتفاق‌هاى آن دوران موضعى سیاسى نمى‌گیرد آن را کودتا نیز نمى‌داند».
بسیار خوب، پژوهشگر موضع سیاسی نمیگیرد ولی دلیل علمی که برای این ادعا ارائه میدهد چیست؟
آقای ایرج امینی (پژوهشگر) با برداشنی غلط از کودتا میفرمایند: «کودتا به معنى این است که ارتش، یک حکومت قانونى را سرنگون مى‌کند. مسئله این است که ما باید ببینیم که آیا حکومت دکتر مصدق بعد از انحلال مجلس، آن جنبه قانونى را داشته یا نداشته است؟ به عقیده من، اسم این واقعه را کودتا نمی‌گذارند. من این را یک حرکت ناشیانه مى‌دانم.»
از ایشان می پرسیم «حرکت ناشیانه» یعنی چه؟
می فرمایند: «به این دلیل مى‌گویم ناشیانه، براى این‌که کافى بود که دو یا سه روز قبل از۲۸ مرداد یا همان روز، پادشاه وزیر دربار را – که اتفاقاً عموى من ابوالقاسم امینى که کفیل دربارهم بود – با فرمان عزل مى‌فرستاد و ایشان هم خیلى محترمانه مى‌رفت و تقدیم آقاى دکتر مصدق مى‌کرد».
ولی مشکل اینجابود که ایشان قبلا (قبل از اقدام به «حرکت ناشیانه») از ایران فرارکرده ودر بغداد و رم منتظر نتایج «حرکت ناشیانه» بودند.
در ادامه میگوید:« ولى دلیل این‌که من نام این اتفاق را یک اقدام نا شیانه مى‌گذارم، طرح این نکات مبهم است که چرا صبح روز ۲۵ مرداد باید آقاى فاطمى و آقاى زیرک ‌زاده را بگیرند و بعد هم نصف شب با زره پوش، و حتّى چند سرباز، آقاى (چرا عنوان نظامی جناب سرهنگ را فراموش میکند؟) نصیرى برود و حکم عزل دکتر مصدق را تسلیم وى کند؟»

اما «اقدام ناشیانه» فقط به نصیری منحصر نمانده که نصف شب با زره پوش و سرباز به خانه نخست وزیروقت رفته تا حکم عزل راتسلیم وی کند. ارتشیان کودتا چی هم بوده اند که به رهبری زاهدی، عوامل سی آی ا برای اجرای«حرکت ناشیانه» منتظراین بودند تا دست بکار شوند. شعبان بی مخ و اراذل و اوباش وی، عوامل آیت الله کاشانی و آیت الله بروجردی، برادران رشیدیان و گروهی که مرکز رادیو ایران را اشغال کردند و بالاخره کسانی که به خانه مصدق حمله ور شدند تا وی را به قتل برسانند و خانه وی را غارت و خراب کردند همگی در این «اقدام ناشیانه» نقشی داشتند که بصورت حرفه ای به اجرا در آمد.

آیا بکار بردن اصطلاح من در آوردی «اقدام ناشیانه» به جای واژه «کودتای نظامی» مشکل آقای ایرج امینی را حل میکند؟ خود وی ادامه میدهند:
«من فکر مى‌کنم که اگر سابقه‌ی ۳۰ تیر نبود که در اثر تغییر دولت و رفتن دکتر مصدق و آمدن قوام السلطنه، شلوغى و تظاهرات شود که دکتر مصدق را برگردانند، اگر ترس و وحشت در آن زمان در شاه وجود نداشت، شاید حوادث جور دیگرى رقم مى‌خورد و این جنبه‌ی کودتا و به خصوص این تضادى که بین طبقات مردم به‌وجود آمده، پیش نمى‌آمد (ومجددا تا کید می کنند) همانطور که عرض کردم به عقیده من این موضوع به سابقه روز ۳۰ تیر برمى‌گشت. اگر اتفاق ۳۰ تیر نیفتاده بود که بالاخره قوام‌السلطنه مانده بود و جریان تاریخ عوض مى‌شد. ولى چون مردم، آن موقع دکتر مصدق را به قدرت برگرداندند، به عقیده من یکى از نگرانى‌هاى شاه که منجر به این تصمیم شد که رأساً مصدق را عزل کند، این بود که نکند دوباره همان اتفاق ۳۰ تیر تکرار شود و مصدق احتمالاً با قدرت بیشترى نسبت به قبل به حکومت برسد».

پس اقدام شاه چندان هم ناشیانه نبوده و با دقت زیاد برنامه ریزی شده بوده. خود پژوهشگر بر این نکته صحه میگذارد. میگوید: «… اگر کتاب آقاى بایندر وهمچنین جدیدترین کتابى که راجع به ۲۸ مرداد نوشته شده است را مطالعه بفرمایید، خواهید فهمید که فقط نقش آمریکا در این میان مؤثر نبوده و به‌خصوص متوجه مى‌شوید که در ۲۸ مرداد، نقش روحانیون، و به قول آقاى بایندر – نقش آیت‌الله کاشانى و آیت‌الله بروجردى – خیلى مؤثر بوده است، که مردم را برگرداند و خودشان، طلب بازگشت شاه را به مملکت کردن».

دخالت انگلیس و آمریکا دریک «اقدام ناشیانه»؟
« من اطلاعى در مورد این موضوع ندارم، اما قطع (کذا) مسلم این است که آمریکا و انگلیس از نفوذ کمونیسم و شوروى در ایران نگران بودند و اگر از طریق آمریکا و انگلیس در آن موقع اقدامى شده، بیشتر براى جلوگیرى از این خطر بوده است».

سوال: بالاخره آمریکا و انگلیس درکودتای نظامی علیه حکومت ملی شرکت داشتند یا نه؟
علاوه بر اینکه پژوهشگر عملیاتی را که به این وسعت یکسال تمام برنامه ریزی شده با اقدامی ناشیانه «طرحی ناشیانه» میداند، به اثرات موفق شدن آن و آنچه که طی بیست و پنج سال از طرف رژیم کودتا رخ داد (سرکوب، دستگیری و اعدام مخالفان رژیم، ممنوع ساختن احزاب غیر خودی، سانسور مطبوعات، ممانعت از برگزاری یک انتخاب آزاد و…) نیزتوجه نمی کند. باید از خود بپرسد با گذاشتن اصطلاح «اقدام ناشیانه» بجای «کودتا» آیا تغییری در ماهیت امر که ساقط کردن حکومت ملی و استقرار یک رژیم کودتائی بوده، آن هم برعلیه مشروطیت و قانون اساسی آن بوجود می آید؟
آیا بهتر نیست گربه را به اسمش صدا بزنیم، کودتای نظامی را محکوم کنیم و از عواقب بیست و پنج ساله آن فاصله بگیریم تا ادعای دمکراسی و آزادیخواهی ما باور شود؟
و درآخر سوالی از خبرنگار رادیو فردا.
آیا بعد ازمصاحبه یک لحظه بفکرش نرسید نزد خانم اولبرایت (وزیر خارجه سابق آمریکا) و آقای اوباما (رئیس جمهورفعلی این کشور) برود و از ایشان بپرسد، برای چه از مردم ایران معذرت خواسته اند؟ بخاطر دخالت آمریکا در یک کودتای نظامی و یا شرکت در یک «اقدام ناشیانه»؟
حمید صدر
۲۲ مه ۲۰۱۲


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.