کانون نویسندگان ایران طی بیانیه ای به مناسبت کارگر با اشاره به مشکلات جامعه کارگری مانند: وضعیت بد معاش، فشار بیکاری، فقر و دستمزدهای ناچیز و تعویق در پرداخت دستمزدها، سرکوب نظاممند آزادی بیان کارگران و فعالان کارگری خواهان به رسمیت شناختن عملی و رسمی حق آزادی بیان و اعتصاب برای همهی گروههای اجتماعی و آزادی زندانیان کارگری و سیاسی شده و روز اول ماه مه را به کارگران ایران شادباش گفت.
متن کامل این بیانیه چنین است:
“گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!
بیش از یک قرن است که کارگران سراسر جهان در اول ماه مه هر سال، روز جهانی کارگر را گرامی میدارند. روز جهانی کارگر، روز طبقهای است که آفرینندگان اصلی ارزشاند اما تنها از بخش ناچیزی از این ثروت کلان بهره میبرند. اگرچه این روز در دوران معاصر در اکثر کشورهای جهان تعطیل رسمی اعلام شده و کارگران به خیابانها میآیند و فریاد اعتراض خود را بر ضد استثمار و ستم بلند میکنند، در کشورهایی چون ایران، فقط به ذکر روز جهانی کارگر در تقویم بسنده شده است و هرگونه گردهمایی مستقل با سرکوب و زندان و پروندهسازی پاسخ داده میشود.
امسال کارگران ایران در شرایطی به استقبال اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) میروند که در سال گذشته روز به روز سفرههاشان کوچکتر شده، تورم لگام گسیخته زندگی میلیونها کارگر و زحمتکش را به مرز فروپاشی رسانده و فشار بیکاری، فقر و دستمزدهای ناچیز و تعویق در پرداخت همین دستمزدها، آنها را بیش از پیش از حداقلهای اولیهی زندگی محروم کرده است.
گذشته از مشکلات اقتصادی و سرکوب نظاممند آزادی بیان کارگران و فعالان کارگری، در سالی که گذشت شیوع کرونا نیز آنها را با ابعاد جدیدی از ستم روبهرو کرد. در شرایطی که بسیاری از نهادهای غیرتولیدی و تشریفاتی را به دلیل خطرات ناشی از کرونا تعطیل کردهاند، کارگاهها و کارخانهها نه تنها تعطیل نشدهاند، بلکه همچنان یکی از کانونهای اصلی بحران کرونا هستند. اگر سیاستی مردمی در میان میبود، باید کارگران را مرخص و نهادهای تولیدی را دست کم برای مدتی معین تعطیل میکردند، پرداختها به طور سراسری ادامه مییافت و نیازهای اولیهی کارگران از سوی دولتی که تمام منابع ثروت را در تصاحب دارد تأمین میشد؛ چنین رویکردی همراه با واکسیناسیون سراسری جامعهی کارگری و بازنشستگان میتوانست از همان ابتدا مانع از شیوع گستردهی ویروس کرونا شود. با این همه، در مدتی که از این همهگیری میگذرد، کارکنان زحمتکش بخش بهداشت و درمان بودهاند که نه تنها به مبارزهای مرگبار فراخوانده شدهاند بلکه بار اصلی ناشی از بیتوجهی متولیان حکومتی به جان مردم را به دوش کشیدهاند.
کارگران ایران که در هر شرایطی ناگزیر از حضور در محل کارند، از حق تشکیل سازمانهای مستقل محروماند و پاسخ اعتراضشان به این بیحقی و ستم، پروندهسازی و حبس است. شمار بازداشتها و احکام صادره برای کارگران و فعالان کارگری ظرف یکی دو سال گذشته گویای همین حقیقت تلخ است. در این میان، مسئلهی دیگری که مایهی نگرانی روزافزون است وضعیت کارگران و فعالان کارگری محبوس در زندانهاست که به رغم رخنهی کرونا به بندهای عمومی، از هیچ گونه حق مرخصی یا آزادی موقت برخوردار نشدهاند. کارگران و زحمت کشانی که معاش و آیندهی خود را ازدست رفته میبینند و هرگونه چشمانداز بهبود در وضعیت نیز از آنها گرفته شده است، به پخش برنامههای حکومتی که شب و روز از وخامت اوضاع اقتصادی دم میزنند، نیاز ندارند. نیاز آنها محو سایهی شوم و مرگبار فلاکت و فقر گستردهای است که گریبانشان را گرفته و زندگیشان را به مرز نابودی کشانده است. از این جاست که کارگران نیز مانند همهی گروههای اجتماعی برای بیان خواستههای برحق و رسیدن به مطالبات خود بیش از هر چیز نیازمند آزادی بیان و حق تشکل آزاد و مستقل هستند.
کانون نویسندگان ایران خواهان به رسمیت شناختن عملی و رسمی حق آزادی بیان و اعتصاب برای همهی گروههای اجتماعی و همچنین آزادی بیدرنگ و بی قید و شرط تمام زندانیان سیاسی از جمله کارگران و فعالان کارگری زندانی است، و ضمن تأکید بر این خواستهها، روز اول ماه مه را به کارگران ایران شادباش میگوید.
کانون نویسندگان ایران
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰”