زیتون ـ یلدا امیری: رهبر جمهوری اسلامی صحنه انتخابات ۱۴۰۰ را به دقت آراسته است، آیتالله خامنهای این بار تعارف را با همه طیفهای سیاسی و مردم کنار گذاشته و به نظر میرسد قصد دارد انتخاباتی برگزار کند که نامزد مورد نظرش بی زحمت چندانی برنده آن باشد. اعلام اسامی نامزدهای مقبول و رد صلاحیت گسترده و نامتعارف توسط شورای نگهبان با اعتراض و تعجب افراد و احزاب و حتی دولت و خود اعضای شوراینگهبان مواجه شده است؛ شورایی که با تایید تلویحی رهبر جمهوری اسلامی نامزدهای انتخابات را برگزیده و تمامی اعضای آن مستقیم و غیرمستقیم منصوب او هستند.
صدای تحریم که همیشه در میان ایرانیان هواداران محدود اما پر و پا قرصی داشت، در انتخابات مجلس اسفند ۱۳۹۸ بلند و فراگیر شد، حال در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، به نظر میرسد تحریم، یا به تعبیر فاصلهگذارانه عدهای «رای ندادن»، به عنوان گزینه اصلی خودنمایی میکند.
جدای از قهر رایدهندگان پیشین که از مجلس ۹۸ به صندوقها پشت کردند، با کار شورای نگهبان در رد صلاحیت گسترده و میدان دادن به گروه خیلی کوچکی از خودیها، به نظر میرسد بخشی از افرادی که پای ثابت رای دادن بودند هم دیگر دست و دلشان به برگه رای نرود.
البته در این دوره، برخلاف دفعات پیشین که لااقل در سخنرانیها و پشت تریبونها بر مشارکت حداکثری پافشاری میشد، برای حاکمیت هم عدم مشارکت بالا چندان اهمیتی ندارد. خامنهای جملات انگیزاننده پیشین را خطاب به هوادارن و مخالفان نمیگوید و عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان هم ۲۹ اردیبهشت گفت که از منظر حقوقی مشارکت پایین تاثیری در مشروعیت انتخابات نخواهد گذاشت.
با وجود این تحریم انتخابات و به قدرت رسیدن یک رئیس جمهور انتصابی چه در داخل و چه در خارج مرزهای کشور برای نظام بدون هزینه نخواهد بود. همان هزینههای که هزینههایی که باعث شد طی ۴ دهه اخیر نظام زحمت برگزاری انتخاباتها و در عین حال مهندسی آنان را بر خود هموار کند.
تحریم از گذشته تا امروز
بخشی از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی، از احزاب مخالف، هواداران سلطنت گرفته تا افراد و گروههای آسیب دیده در دهه ۶۰ و ۷۰ چند دهه است که شرکت در انتخابات را بلاموضوع میدانند. گروههایی هم پس از ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، از یک سو به دلیل عملکرد او و از سوی دیگر به دلیل برخورد حاکمیت با دولت اصلاحات، عطای صندوق رای را به لقای آن بخشیدند، بخش عمده ای از این افراد در میان فعالین دانشجویی بودند. اما خرداد ۸۸ که عده زیادی از تحریمیهای ۸۴ به ستادها برگشتند.
دوازده سال پیش میرحسین موسوی پس انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و اعلام نتایج به نفع محمود احمدی نژاد، در بیانیهای گفت که «تسلیم این صحنه آرایی خطرناک» نخواهم شد. موسوی از کودتایی انتخاباتی سخن می گفت که به اعتراضاتی گسترده و کشته و زندانی شدن بسیاری از مردم و فعالین سیاسی منجر شد. این اتفاقات اعتبار صندوق رای برای بسیاری از هواداران موسوی که کم نبودند زیر سوال برد. زمزمههای تحریم انتخابات پس از تقلب انتخاباتی و سرکوب گسترده مردم فراگیر شد.
در انتخابات سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ اما با حضور گسترده سیاسیونی که تازه از زندانهای طولانی مدت آزاد شده بودند، دعوت سید محمد خاتمی که هنوز بدنه ای اجتماعی داشت و البته وعدههای حسن روحانی، بار دیگر مرددها پای صندوقهای رای رفتند، با این امید که حاکمیت از اتفاقات پیشین درس گرفته و صحنهآرایی تازهای نخواهد کرد.
حسن روحانی نتوانست و گاه نخواست وعدههای خود را محقق کند. وضعیت به شدت نابسامان اقتصادی، سرکوبهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ و شلیک به هواپیمای اکراینی، دخالتهای گسترده رهبر جمهوری اسلامی در تمامی امور و اختیارات بی حد و حصر سپاه، بسیاری از مردم و فعالین سیاسی را به این نتیجه رساند که نه نمایندگان مجلس و نه رئیس جمهور قدرت و اختیاری ندارند و صندوق رای موضوعیت خود را از دست داده است. علاوه بر اینها حال حاکمیت نیز بر آتش قهر مردم بنزین ریخته و رد صلاحیتهای گسترده بسیاری را وارد دایره تحریمکنندگان انتخابات کرد.
نامهنگاری حسن روحانی و رایهایی که آب رفت
اگرچه نامزدهای انتخابات ۱۴۰۰ به دلایلی گه برشمردیم اقبال چندانی در میان مردم نداشتند، اما رد صلاحیتهای شورای نگهبان واکنشهای گستردهای به دنبال داشت. حال اما کار به جایی رسیده که چینش هدفمند نامزدهای تایید صلاحیت شده حتی برای گروهی از کارگزاران نظام نیز غیرقابل قبول است.
حسن روحانی، رئیس دولت جمهوری اسلامی روز ۵ خرداد در جلسه امروز هیات دولت گفت: «درباره تصمیم شورای نگهبان به ناچار به رهبری نامه نوشتهام و آنچه در ذهنم بود به ایشان منتقل کردم.»
اگر چه متن نامه روحانی به آیت الله خامنه ای منتشر نشده اما او در این مورد گفت: «مردم باید با آزادی و آگاهی کامل پای صندوق آرا بیایند و ملاک هم تشخیص ملت است و انتخابات باید با تشخیص مردم به ثمر بنشیند. این انتخابات عظیم باید وحدت و انسجام ملی باشد، انتخابات شکوهمند در کشور ضامن مشروعیت نظام است اما ما این مسئله و هدف اساسی را فراموش کرده ایم.»
روحانی با لحنی هشدار آمیز «حضور کمرنگ مردم» در انتخابات را بر خلاف «مصلحت و انسجام ملی و امنیت کشور» دانست و پرسید که «حیثیت نظام در جهان چگونه خواهد بود؟» و گفت که باید به «ابعاد این مساله» فکر شود. رئیس دولت در بخشی از سخنان خود با نقل قول از آیت الله خمینی که مردم ولی نعمت ما هستند، گفت: «مردم آمدند پای صندوق و ۹۸.۲ درصد به نظام جمهوری اسلامی ایران رأی دادند؛ این ۹۸ درصد کجا رفت، چرا دائم آب میرود؟»
او گفت اما در نهایت این موضوع به رهبر ایران مربوط است تا اگر «مصلحت» میداند، اقدام کند. «کاری که میتوانستیم انجام بدهیم درخواست و تقاضا از رهبری بود.»
بیانیه اعتراضی جبهه اصلاحات
یکی از آخرین گروههایی که در حال دست کشیدن از صندوق است جبهه اصلاحات است. این جبهه در اعتراض به رد صلاحیتها بیانیهای خطاب به مردم ایران صادر کرد و تلویحا از تحریم انتخابات سخن گفت. در این بیانیه آمده است که این جبهه تمام تلاش خود را برای انتخابات پرشور به کار گرفته اما فرآیند رسیدگی به صلاحیتها «ضربه شدیدی بر اعتماد و امید مردم برای اصلاح امور از طریق انتخابات و صندوق رای» زده است.
در ادامه این بیانیه آمده که شورای نگهبان در اقدامی «از پیش زمینه سازی شده» نمایندگان همه جریانهای سیاسی مختلف کشور را به غیر از یک جریان مشخص حذف کرده است. این جبهه اعلام کرد که تمامی ۹ نامزد پیشنهادیاش رد صلاحیت شدهاند.
جبهه اصلاحات در انتهای این بیانیه نوشتند: «این اقدام از نظر ما فقط به معنای حذف اصلاح طلبان نیست، بلکه پیام اصلی آن حذف مردم از فرآیند تصمیم گیری در امور کشور است. اصلاح طلبان با معرفی طیف گستردهای از افراد و گرایشها کوشیدند تا از هرگونه تنش در جریان انتخابات جلوگیری کنند اما مشخص شد که گروهی مصرانه میخواهند کاری کنند که شما مردم و صاحبان سلائق مختلف سیاسی در انتخابات شرکت نکنید و انتخابات با حضور حداقلی شرکت کنندگان و یک سلیقه خاص برگزار شود.»
تاجزاده: ۲۸ خرداد رأی ندهیم. حسن خمینی: اگر من بودم انصراف میدادم
مصطفی تاجزاده هم که یکی از منتقدترین نامزدهای ریاست جمهوری بود، بعد از رد صلاحیتاش توسط شورای نگهبان در بیانیهای با عنوان «در اعتراض به مهندسی انتخابات و ردصلاحیتهای فلهای» نوشت که شورای نگهبان او و سایر کاندیداها را از «حق قانونی خود برای کاندیداتوری محروم کرد و انتخابات را غیررقابتی و بیمعنا کرد.»
تاجزاده وضعیت موجود را «کودتای انتخاباتی» نامید و تاکید کرد که «من ایران را مهمتر از جمهوری اسلامی، اصلاح امور را مهمتر از حضور اصلاحطلبان در قدرت و نهاد انتخابات را مهمتر از تک تک نامزدها میدانم. شرکت در انتخابات را مشروط به تایید صلاحیت خود نمیخوانم، ولی هرگز کودتای انتخاباتی را برنمیتابم.» تاجزاده شب گذشته هم در گفتگوی خود در کلاب هاوس تاکید کرد که در روز ۲۸ خرداد رای نمیدهد.
حسن خمینی، نوه آیت الله خمینی هم که پیش از این به «توصیه پدرانه» رهبر از نامنویسی در انتخابات منصرف شده بود، واکنش نسبتا تندی به رد صلاحیتها نشان داد و از نامزدهای تایید صلاحیت شده خواست که انصراف بدهند، او گفت که «هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوریت باشد یک حرکت ضدانقلابی است.» او در واکنش به سخنان کدخدایی، بدون نام بردن از او گفت: «اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است. این فکر ناشی از اندیشه تحجر یا اندیشه غربگراست.»
حسن خمینی گفت: «در این میان رقبای انتخاباتی هم که سالم از گردنه عبور کردند آسیب دیده اند و من اگر جای آنها بودم، انصراف می دادم چرا که دولت برآمده از این انتخابات توان حل هیچ مشکلی را ندارد و خود را هم در مقابل مردم و هم در مقابل خدا مسئول خواهند یافت و ناتوان در حل مسائل صحنه را ترک خواهند کرد.»
احتمالا حسن روحانی و بخشی از چهرههای سیاسی منتظر حکم حکومتی آیتالله خامنهای برای تایید صلاحیت تعدادی از نامزدها هستند،اما با توجه به انصراف لاریجانی و جهانگیری از پیگیری رد صلاحیتشان به نظر نمیرسد دیگر حتی باز گرداندن افرادی به میدان هم تغییر چندانی ایجاد کند.
تعداد افرادی که گزینه تحریم را انتخاب کردهاند با اقدامات پیاپی نظام بیشتر میشود. به نظر میرسد که در این دوره از انتخابات قرار است گروه بزرگی از مردم تنها تماشاچی باشند و البته حاکمیت نیز علی رغم ادعای تلاش برای افزایش مشارکت، نشان داده که ترجیح میدهد در این دوره تنها صحنه گردان این نمایش باشد. صحنه بر اساس منویات آقا آراسته شده است، اگر چه آیت الله خامنه ای هرگز عواقب اشتباهات خود را نپذیرفته است اما این بار همه میدانند مسئول پیامدهای این «صحنه آرایی خطرناک» تنها شخص اوست.