فراخوان شماره ی ۳
ستاد نیروهای ملی
برای تحریم نمایش انتخابات
چنان که ما در فراخوان شماره ی ۱ ستاد نیروهای ملی برای تحریم نمایش انتخابات در ۱۵فروردینماه پیش بینی کرده بودیم این بار کارزار تحریم هر روز دامنه ی گسترده تری می یابد. صداهای تحریم کنندگان از خارج از کشور گذشته و در سراسر جامعه ی مدنی در داخل کشور نیز طنین افکنده است. در طی هشت هفته ای که از نخستین فراخوان ستاد نیروهای ملی برای تحریم نمایش انتخاباتی گذشته افزون بر کمیته هایی که در خارج از کشور بدین منظور تشکیل شد و تشکیل بعضی از آنها به ما اطلاع داده شد، و علاوه بر شخصیت هایی که از خارج کشور به اعلام تحریم پیوسته اند، در درون مرز نیز ده ها شخصیت و گروه صدای خود را در جهت تحریم این نمایش ضددمورکراتیک بلند کرده اند و کارزار تحریم به یک امر عمومی و ملی تبدیل شده است. دیگر در واژگان مردم عادی نیز انتصابات جای انتخابات را گرفته و صدای مادران داغدیده ی کشتارهای ۶۷، ۸۸، ۹۶، ۹۸ نیز در تحریم این انتصابات برخاسته؛ صداهایی که می گویند از این پس رأی ما به سرنگونی است!
حتی سازمان هایی که در نخستین روزهای این نظام در پایه گذاری آن شرکت داشته اند و هیچگاه اصول بنیادی و نهادهای قانونی پایه ای آن را مورد سؤال قرارنداده بودند نیز، بی آنکه هنوز به پوچ بودن اصل انتخابات در آن اعتراف کنند، در برابر انبوه صداهای مخالف و محافل گوناگون تحریم کننده خود را ناچار دیده اند که، ضمن تبری جستن از رد اصل انتخابات در این نظام، به این حرکت مردم بپیوندند.
از سوی دیگر تشدید منازعات درونی هیأت حاکمه ی نظام ولایت فقیه بر سر امتیازات و هراس روزافزون رأس نظام از گسترش دامنه ی اعتراضات در درون دستگاه و وحشت از خطر فروپاشی آن سبب شده که هر روز صدای شکستگی های شدیدتری در دستگاه حکومت و در میان قشر حاکمان به گوش رسد. تا جایی که حال دیگر مقامات و مراکز سرکوب نظام دامنه ی فشار را از مخالفان آزادیخواه به معترضان داخل رژیم خود هم گسترده اند و از آنها نیز با تهدید می خواهند تا در برابر آنچه در حال وقوع است خاموشی پیشه کنند.
علی رغم اظهار سخنگوی شورای نگهبان دایر بر عدم تأثیر آمار شرکت کنندگان در «مشروعیت انتخابات…»، احساس خطر از بی اعتنایی وسیع مردم به نمایش انتخاباتی، بلکه تحریم آن از سوی کل جامعه، رژیم را چنان به هراس افکنده که رهبر روان گسیخته ی آن را واداشته تا بار دیگر، و حتی چندین بار، بر «اهمیت رأی مردم» تاکید کند و تحریم کنندگان را «دشمن» و تحریم را «دستور کار تبلیغاتی دشمنان» بخواند. از سوی دیگر نیز قدرت حاکم، در اجرای این اظهارات رهبر خود ارگان های سرکوب بسیاری را برای تهدید مردم و جامعه و حتی رسانه های خبری علیه هرگونه اظهار نظر برضد نمایش انتخاباتی بسیج کرده است.
این مراکز حتی نامزدهای انگشت شمار خودی را نیز، که پس از عبور از ده صافی سرانجام پذیرفته شده اند، تهدید می کنند که «از خط قرمزهای رژیم عبور نکنند.» آنها هم به صراحت و هم بطور ضمنی تهدید می شوند که در صورت عبور از خط قرمزها مأموران سرکوب پس از پایان نمایش به سراغشان خواهند رفت. به عبارت دیگر مسئله ی شرکت یا تحریم به یکی از معضلات رژیم در میان صفوف خود آن نیز تبدیل شده است!
گفته بودیم که یک دست صدا ندارد؛ و اینک می بینیم که بیش از هر زمان همه ی دستها یکدیکر را می فشارند و با هم به صدا درآمده اند.
همصدایی ملی در این کارزار می تواند و باید گامی در راه همصدایی برای برچیدن هرچه سریعتر بساط رژیم توتالیتر حاکم باشد.
به همین دلیل ما بر آنیم که در فرصتی که هنوز باقی است باید همچنان به کوشش در جهت گسترش دامنه ی کارزار تحریم ادامه داد؛ و ستاد نیروهای ملی برای تحریم نمایش انتخابات به سهم خود چنین خواهدکرد.
بدین منظور ما بار دیگر از همه دعوت می کنیم که :
ـ در نه گفتن به جمهوری اسلامی، این شکل مهم عملی آن را که بایکوت بازی انتخاباتی است فراموش نکنند.
ـ به شکل های ابتکاری گوناگون کمیته های دعوت به تحریم را در شهرها و محل فعالیت خود تشکیل دهند و به کمک هم به هر راهی که ممکن می دانند ندای تحریم را به گوش همه ی جامعه، و در درجه ی نخست به اطرافیان خود برسانند.
ـ راه های عملی مناسبی را که برای گسترش تحریم می یابند با ما درمیان گذارند تا به سهم خود آنها را به اطلاع عموم برسانیم.
ـ بطور فردی یا گروهی با ما تماس بگیرند، و در صورت تشکیل کمیته های تحریم جدید نماینده ی کمیته ی خود را به این ستاد معرفی کنند.
نشانی برای تماس با ما:
<setadtah@gmail.com>
جمعه ۱۴خردادماه ۱۴۰۰
دکتر پرویز داورپناه، محمد رضا روحانی، علی شاکری زند، دکتر مهناز شیرالی، پرویز ضرغامی، ناصر کاخساز، دکتر علی گوشه، پروفسور شاهرخ وزیری.