سبک مناظرهای که نامزدهای نظام نیز آن را نمیپذیرند
مغازهداران در تهران در حال تماشای صحبتهای مهرعلیزاده در مناظره دوم-ATTA KENARE / AFP
پس از حملات همتی و مهر علیزاده به رئیسی، تلویزیون حکومتی جمهوری اسلامی ایران ساعت قبل از مناظره دوم را به درس اخلاق دادن به این دو برای حمله نکردن به نامزد مدنظر «نظام» اختصاص داد. تلویزیون دولتی نه تنها با پوشش سفرهای استانی رئیسی، از ماهها قبل از بیعت در خدمت کارزار وی بوده، بلکه در حمایت و پشتیبانی از وی در برابر حملات هم دریغ نکرده است. تلویزیون حکومتی به رئیسی وقت اضافه داد تا فراتر از وقت معمول به این حملات پاسخ دهد؛ اما او برای نشستن در جایگاه بالاتر، از این وقت استفاده نکرد. چنین امکانی به شش تن دیگر داده نشده است.
در بر همان پاشنه میچرخد
در این مناظره نیز مقدمات برنامه حدود ۱۲ دقیقه طول کشید که نسبت به مناظره اول، مخاطب را کمتر رنج میداد اما همچنان با قواعد حرفهای کار رسانهای برای میلیونها بیننده منافات داشت. در جهان آزاد و دموکراتیک، مناظرههای سیاسی از ثانیه اول آغاز میشود، نه در دقیقه سیام یا دوازدهم.
هیچیک از مشکلات مناظره اول نیز رفع نشده بود. در مناظره دوم، نامزدها حتی نسبت به نوع مناظره هم شکایت داشتند (همتی، جلیلی، قاضیزاده و زاکانی و رضایی). این مناظره نسبت به مناظره اول کسالتآورتر و خستهکنندهتر بود؛ چون بسیاری از مطالب نامزدها و رویکردهای آنان تکراری بود و با وجود آنکه برای مخاطب، موضوعات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی از موضوعات اقتصادی جذابتر است اما چنین امری در مناظره مشاهده نمیشد. با این کیفیت، بهاحتمال زیاد میزان تماشای مناظرهها از اولی به دومی هم افت داشته است. بسیار بعید است که بیننده معمولی که میزان توجهش حداکثر ۳۵ دقیقه است، بتواند این مناظره را حتی تا پایان بخش اول دنبال کرده باشد.
پیامهای به زبان ترکی همتی و مهر علیزاده در مناظره اول تا حدی موثر بود که رضایی و رئیسی سخنان خود را با سخن گفتن از ترکزبانان آغاز کردند. مهر علیزاده عنوان مندرآوردی «آذری زبان» را رد کرد تا قشر ترکزبان را بیشتر به خود متوجه کند. این واکنشها نشان داد که مسئله اقوام، یک مسئله جدی است که با به زیر قالی فرستادن کنار نمیرود.
همانند مناظره اول، رئیسی که خود را در مقام ریاستجمهوری و رهبری میبیند، با همتی و مهر علیزاده و محسن رضایی مناظره چالشی آغاز نکرد تا بیش از این مورد حمله قرار نگیرد ودر دو مقام موردنظر خود، به جایگاهی بیچالش دست یابد. رضایی نیز برای باقی ماندن در مقامی که دارد، رئیسی را به چالش نکشید.
بنا بر یک نظرسنجی دولتی، میزان رای بالقوه به رئیسی از مناظره اول تا دوم کاهش یافته است و این امر از ضعف رئیسی در عملکرد و مناظرهها حکایت دارد. تنها نامزدی که چند بار به خمینی و خامنهای ارجاع داد، ابراهیم رئیسی بود. مشخص است که بقیه میدانستند ذکر نام خمینی یا «مقام معظم رهبری» برای اکثر مخاطبان چندشآور است و از این رو، از آن پرهیز کردند. محسن رضایی نیز که میداند شانسی ندارد، به بذلهگوییها و وعدههایش ادامه داد.
جلیلی با انتقاد نکردن از دیگر نامزدها و سخنرانی در مورد کارکرد رئیسجمهور و فرهنگ سیاسی و مبانی روابط بینالمللی (که در واحدهای ابتدایی دانشگاهی آموزش داده میشوند) نشان داد که شورای نگهبان او را برای پر کردن یک صندلی در مناظرهها و خستهکنندهتر کردن آنها انتخاب کرده است، چون در این دوره، هیچ برنامهای برای افزایش مشارکت وجود ندارد. او همچنین وظیفه داشت که در باب قدرت جمهوری اسلامی ایران اغراق و تبلیغ کند. قاضیزاده نیز مثل مناظره قبل، به نصیحت دیگر نامزدها پرداخت و بود و نبودش در مناظره یکسان بود.
رئیسی در این مناظره هم سخن یا طرحی ارائه نکرد که در یاد مخاطب بماند. ظاهرا مشاورانش به او گفتهاند که با نور پایین حرکت کند تا خبط و خطای بزرگتری مرتکب نشود. از رئیسی نمیتوان عملکرد ویژهای انتظار داشت و از این جهت، برنامه وی پرهیز از خطا بود. رئیسی برای انتقاد از دولت روحانی همچنان در سال ۱۳۹۶ زندگی میکرد. البته او نتوانست از خطاهای لفظی بپرهیزد تا آنجا که به سفرا و سرکنسولهای ایران در «سراسر کشور» پیام داد.
موضوع مناظره چه بود؟
موضوع مناظره مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اعلام شده بود که دامنه گسترده و آشفتهای دارد. اما سوالات به این سه موضوع نیز محدود نماند و مسائل سیاست خارجی (برجام و تحریمها) نیز به میان آمدند؛ اما نامزدها چون میدانند در این موضوعات تصمیم گیر نیستند، سوالات مربوط به سیاست خارجی را پاسخ ندادند. دامنه بحثها آنچنان گسترده بود که مناظره از لحاظ موضوعی به آش شلهقلمکار تبدیل شد.
اسمشو نبر
در همه پرسش و پاسخها، نقش دو امپراتوری سپاه و بیت و انحصارات آنها، قدرت فراقانونی، نظارتناپذیر و غیر پاسخگوی رهبر جمهوری اسلامی ایران، منابع بیحدوحساب اختصاص داده شده به نهادهای دینی و مالیات نپرداختن امپراتوریها در مشکلات، کاملا در سکوت برگزار شد؛ به عنوان مثال، زاکانی از ۲۵ میلیارد دلار قاچاقی که ۹۵ درصد آن از مبادی رسمی وارد میشود سخن میگوید اما نمی گوید که سپاه متولی بخش عمده آن است. در بحث مالیات، به فرار مالیاتی نهادهای نظامی زیر نظر رهبر اشارهای نمیشود. در بحث منابعی که باید چترهای اجتماعی را تامین کنند، از هزینه کردن برای جاهطلبیهای منطقهای نامی به میان نمیآید. در بحث اشتغال هیچ نامزدی از موانع سرمایهگذاری خارجی (گسترش طلبی و برنامههای هستهای و موشکی) سخن نمیگوید؛ محسن رضایی بهدرستی سخنان ارائه شده در مناظره را «حرفهای مفت» نامید.
اقشار حذف شده جامعه ایران مثل بهائیان، دگراندیشان، دگرباشان، اقلیتهای قومی و مذهبی و ایرانیان خارج کشور در این دو مناظره نیز هیچ انگاشته شدند؛ گویی وجود خارجی ندارند.
چرا فرافکنی و فرار از پاسخگویی
نامزدها بیشتر مشکلات کشور را مدیریتی میدانند اما ظاهرا «مدیران نظام» تازه متولد شدهاند. به سه دلیل هیچ مقامی در جمهوری اسلامی از جمله نامزدها، مسئولیتی را نمیپذیرد که اگر میپذیرفت رئیسی باید به سوالات مربوط به کشتار سال ۶۷ پاسخ میداد:
۱- نهادهای موازی و نهادهای بالاسری (شوراهای عالی) و احکام حکومتی پیدا و پنهانی که فرار از پاسخگویی و مسئولیتپذیری را برای همه امکانپذیر کرده است
۲- دولت پنهان یا دولت پادگانی که رد پای آنها همهجا دیده میشود اما نباید از آنها نامی برده شود؛ وقتی نامزدها از مافیا و سلطانها و رانتخواران و کاسبان تحریم سخن میگویند، هم ادای انتقاد از وضعیت موجود را درمیآورند و هم مرجع این اشاره را پنهان میکنند؛ اگر آنها پشت دوربین به همین سوالات پاسخ دهند، به شما از دخالتهای مقامهای عالی و فرماندهان نظامی و مقامهای امنیتی سخن خواهند گفت.
۳) جنایاتی که نظام انجام داده است تا قوای قهریه را سر پا نگاه دارد و مقامهایش آن را برای شکلگیری، تحکیم و تداوم رژیم انجام دادهاند. (در همین مناظره محسن رضایی به وقایع آبان ۹۸ بعد از گران شدن بنزین اشاره کرد اما از کشتهها و نهادهای سرکوبکننده نامی نیاورد)
از: ایندیپندنت