کیانوش سنجری پس از ورود به ایران بازداشت و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با اتهامات امنیتی، به ۱۱ سال زندان و دو سال ممنوع الخروجی از کشور محکوم شد
«ابراهیم رئیسی» در اولین نشست مطبوعاتی خود از تامین امنیت برای ورود «ایرانیان عزیز» خارج از کشور گفت. بخشی از این ایرانیان عزیز، روزنامهنگاران، فعالان رسانهای، هنرمندان و تمام کسانی هستند که به دلیل پروندههای قضایی، فشار و سرکوب، مجبور به ترک ایران شدهاند و سالها است آرزوی بازگشت به وطن یا به قول رئیسی، سرزمین ابا واجدادی خود را دارند اما با واقعیت بازداشت و حکمهای سنگین هم نمیتوانند کنار بیایند.
«عبدالکریم لاهیجی»، از باسابقهترین وکلا و فعالان حقوق بشر و رییس «فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر» میگوید حرف ابراهیم رئیسی، وعده جدید و خاص او نیست اما تکرارش از جانب وی، درجه «بیشرمی» و «گستاخی» وی را نشان میدهد. لاهیجی حرف رئیسی را دروغی میخواند که نظام برای بقایش احتیاج به گفتن آن دارد.
«رضا معینی»، مسوول دفتر ایران و افغانستان «سازمان گزارشگران بدون مرز» نیز میگوید: «هر زمان که مسوولان نظام به تهدیدهای غیرقانونی خود پایان دهند و قوانین حقوق بشری و بینالمللی را اجرا کنند، دیگر نیازی به دعوت آنها برای بازگشت ما نخواهد بود، ما خودمان برخواهیم گشت چون ایران کشور همگی ما است.»
***
رئیسی در مقابل دهها بلندگوی رسانههای داخل و خارج کشور، یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری گفت دولت او ورود «ایرانیان عزیز» خارج از کشور را فراهم میکند: «آنها ایرانی هستند و ما نسبت به آنها هم مسوولیت داریم. لذا باید ورود ایرانیان به داخل از طریق همه دستگاههای مربوط تسهیل شود.»
البته او در ادامه حرفهایش به سرمایههای ایرانیان خارج از کشور اشاره کرد و گفت آنها باید سرمایههای خود را به داخل کشور بیاورند چون به اعتقاد وی، ایران «امنترین» کشور جهان برای سرمایهگذاری است.
کلید واژههای او در اولین سخنرانی خود، «ایرانیان عزیز»، «ایران به عنوان امنترین مکان»، «سرزمین آبا و اجدادی»، «تامین امنیت» و «مسوولیت» بود؛ واژههایی که روسای جمهوری پیش از او نیز تکرار کرده اما هیچکدام نتوانستند امنیت ورود ایرانیان به خاک کشورشان را فراهم کنند.
رئیسی که اکنون در نقش رییسجمهوری از ایرانیان خارج از کشور دعوت به ورود کرده، بیش از ۱۴ سال از عمر کاری خود را در بالاترین پستهای قوه قضاییه گذرانده است. او از مرداد ۱۳۸۳ تا شهریور ۱۳۹۳، معاون اول رییس قوه قضاییه در دوره «محمود هاشمی شاهرودی» و «صادق لاریجانی» بود و از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ نیز در مقام دادستان کل کشور و از اسفند ۱۳۹۷ تاکنون به عنوان رییس قوه قضاییه فعالیت میکند. در تمامی این سالها، دهها روزنامه و نشریه توقیف و صدها روزنامهنگار، فعال رسانهای و مدنی، تحلیلگر مسایل کشور و هنرمند بازداشت شدند و حکم زندان گرفتند یا تهدیدشان به سکوت کردند. بسیاری از ایرانیان هم، از جمله هنرمندان و فعالان رسانهای و مدنی پس از بازگشت به کشور بازداشت شدند.
همچنین او کسی است که در دوره ریاستش بر قوه قضاییه اجازه داد تا یک خبرنگار و شهروند ایرانی، «روحالله زم» در مهرماه ۱۳۹۸ در خاک کشور دیگر ربوده و در ایران اعدام شود.
برای بازگشت به ایران احتیاج به دعوت نداریم
عبدالکریم لاهیجی، وکیلی که در اوایل دهه ۶۰ به دلیل فشارهای زیاد مجبور به ترک ایران شد، میگوید: «وعده ابراهیم رئیسی برای ایجاد فضای امن و ورود ایرانیان خارج از کشور نه باعث شگفتی است و نه موضوع جدید. حرف او تازگی ندارد، فقط درجه بیشرمی و گستاخی او را نشان میدهد که هیچ حد و حصری ندارد. دروغ و فرافکنی خاصیت نظام جمهوری اسلامی و همه نظامهای خودکامه جهان است.»
رضا معینی، مسوول دفتر ایران و افغانستان سازمان گزارشگران بدون مرز میگوید: «امروز ما ۲۵ روزنامهنگار و شهروندخبرنگار در زندانهای ایران داریم. تا زمانی که قانون اجازه میدهد آنها زندانی شوند و در زندان بمانند، عملا این بازگشت غیرممکن است. تجربههای گذشته هم نشان دادهاند کسانی که بازگشتند، با مشکلات فراوانی روبهرو شدند. نکته دیگر این است که حرف رئیسی یک امتیاز به ما نیست. ما ایرانی هستیم و ایران کشورمان است و هیچکس نمیتواند ما را از حق ملیت خودمان محروم کند. به همان اندازه که رئیسی، روحانی، خامنهای و بقیه ایرانی هستند، ما هم ایرانی هستیم.»
او تاکید میکند: «اما فقط زمانی که آنها به تهدیدهای غیرقانونی خود پایان بدهند و حقوق بینالملل و حقوق بشر را بپذیرند و یا دستکم همین قانون اساسی ضد بشری خود را رعایت کنند، دیگر نیازی به دعوت نخواهد بود و ما خودمان برخواهیم گشت چون ایران کشور همگی ما است.»
کیومرث و کیانوش و روحالله زم و بقیه
نمونه اخیر، «کیومرث مرزبان»، طنزنویسی است که در تابستان ۱۳۹۶ برای دیدن مادربزرگ بیمارش به ایران بازگشت و در شهریور ۱۳۹۷ از سوی ماموران حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و بعد در دادگاه انقلاب با اتهاماتی امنیتی، از جمله «ارتباط با دول متخاصم»، به ۲۳ سال و ۹ ماه حبس، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال محرومیت از استفاده از شبکههای اجتماعی و دو سال فعالیت رسانهای محکوم شد.
این حکم سنگین در شهریور ۱۳۹۸، یعنی شش ماه بعد از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی صادر و ابلاغ شد.
«کیانوش سنجری»، فعال حقوق بشر و خبرنگار سابق «صدای امریکا» در سال ۱۳۹۵، پس از ۱۰ سال دوری از ایران، برای دیدار با خانوادهاش به کشور بازگشت. با این حال پس از ورود به ایران بازداشت و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با اتهامات امنیتی، به ۱۱ سال زندان و دو سال ممنوع الخروجی از کشور محکوم شد. از ۱۱ سال حکم زندان، پنج سال آن قابل اجرا بود.
سنجری خرداد ۱۳۹۸ به دلیل بیماری روحی و با تایید پزشک قانونی به مرخصی درمانی فرستاده شد. این روزنامهنگار جوان که به خواست خودش وارد کشور شده بود، به زندان محکوم و دورهای نیز مجبور به بستری شدن در بخش اعصاب و روان «تیمارستان امینآباد» شد.
او در یک پست اینستاگرامی در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۹۸، حدود هشت ماه پس از ریاست رئیسی بر قوه قضاییه نوشت: «برو دوباره بستری شو تا باورت شود که دیوانهای در قفس! تا دیگر هوس عاشقی وطن به سرت نزند! امضا: سوگندخوردگان بقراط.»
همه چیز برای بقای نظام
از سوی دیگر در دوره ریاست ابراهیم رئیسی بر مستند قوه قضاییه، بسیاری از روزنامهنگاران شاغل در رسانههای فارسی زبان خارج از کشور خود و حتی خانوادههایشان در ایران مورد آزار و اذیت نهادهای امنیتی قرار گرفتند. تعدادی از خبرنگاران و کارمندان بخش فارسی شبکه تلویزیونی «بیبیسی»، «ایران اینترنشنال» و «رادیو فردا» در گفتوگوهایی از احضار و بازجویی اعضای خانوادههای خود در ایران و تهدیدهای خودشان پرده برداشتند.
فعالان رسانهای ایرانی در خارج از کشور نیز علاقهمند به ورود به سرزمین اجدادی خود هستند، با این حال ابراهیم رئیسی در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود مشخص نکرد که منظورش دقیقا از ایرانیان خارج از کشور چه کسانی است.
عبدالکریم لاهیجی میگوید: «این اولین بار نیست که یکی از مسوولان نظام صحبت از ایرانیان خارج از کشور و برقراری امنیت برای ورودشان میکند. در گذشته نیز بارها و بارها چنین صحبتهایی شده است و هر ایرانی به اقتضای سن خود آنها را به خاطر دارد. اینها بر خودشان واجب میدانند که به هر دروغی یا حرف اغراقآمیزی برای رسیدن به هدفشان که بقای نظام جمهوری اسلامی است، دست بیاویزند.»
عبدالکریم لاهیجی معتقد است که ساختار جمهوری اسلامی با اجرای این وعده سازگاری ندارد: «یکی از نهادهای مهم در ساختار جمهوری اسلامی، شورای تشخیص مصلحت نظام است که در ابتدا هم در قانون اساسی پیشبینی نشده بود. اما بعد به دستور خمینی تشکیل و سپس در بازنگری قانون اساسی به آن اضافه شد. وظیفه این شورا که اعضایش را خود رهبر تعیین میکند، این است که هر امری که برای بقای جمهوری اسلامی ضرورت داشته باشد را مجاز اعلام کند؛ حتی اگر مخالف شرع یا قانون اساسی باشد. فرض کنید اگر شورای نگهبان طرحی را برخلاف شرع بداند اما تشخیص مصلحت نظام بگوید علیرغم اینکه خلاف شرع است اما اجرایش برای مصلحت نظام واجب است، بی چون و چرا اجرا خواهد شد. میخواهم بگویم تنها یک نکته برای جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل مهم است و آن هم حفظ نظام است. بنابراین رهبرانش، چه خمینی، چه خامنهای و چه بقیه مقامات، بر خودشان واجب میدانند که به هر دروغ یا امر و حرف اغراق آمیزی برای رسیدن به هدفشان دست بیاویزند.»
طی چهار دهه گذشته، صدها هنرمند ایرانی از ترس بازداشت و زندان جرات ورود به سرزمین اجدادی خود را نداشتهاند؛ نمونه آشنا آن، «بهروز وثوقی»، ستاره سینمای پیش از انقلاب است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ مجبور به خروج از ایران شد و تاکنون اجازه ورود به وطن را نیافته است. خرداد ۱۳۹۷، ۱۰۰ سینماگر و هنرمند ایرانی طی نامهای به «حسن روحانی»، رییس جمهوری ایران، خواستار رفع محدودیتها برای هنرمندان قبل از انقلاب، از جمله بهروز وثوقی و اجازه بازگشت آنها به کشور شدند.
از آنجا که حسن روحانی از ابتدای ریاست جمهوری، خود را حافظ حقوق شهروندی و مسوول اجرای قانون اساسی خوانده بود، سینماگران و هنرمندان ایرانی در نامه خود با اشاره به این لقب خواسته بودند او درخواست آنها را عملی کند اما با انتقاد شدید نیروهای تندرو خاتمه یافت.
موضوع ایجاد فضای امن برای ورود ایرانیان به داخل کشور در دولت حسن روحانی نیز بارها تکرار شد. «حسن قشقاوی»، معاون کنسولی و پارلمانی وزارت امور خارجه در آن زمان گفته بود کمیتهای برای بازگشت ایرانیان متشکل از نمایندگان چندین وزارتخانه، از جمله وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه تشکیل شده است.
او حتی گفته بود: «به عقیده من، ترس بسیاری از ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت، یک ترس خود ساخته است و هیچ ریشهای ندارد.»
عقیدهای که دوتابعیتیهای زندانی در زندان اوین آن را نقض میکنند و با حضورشان در زندان نشان میدهند این ترس نه تنها خودساخته نیست بلکه خیلی هم جدی است؛ ترسی که آنقدر جدی است که حتی بخشنامه جدید قوه قضاییه در اردیبهشت ۱۳۹۹ نیز نتوانست وضعیت را تغییر دهد.
خبرگزاریهای ایران در اردیبهشت ۱۳۹۹ از بخشنامه جدیدی با امضای ابراهیم رئیسی خبر دادند که براساس آن، محرومیت شهروندان ایرانی تحت تعقیب قانون در خارج از کشور از خدمات کنسولی لغو شده است. در این بخشنامه آمده که خدمات کنسولی از حقوق مدنی هر فرد ایرانی است و از این پس شهروندان ایرانی، اعم از متهمان و محکومان در خارج از ایران هم از خدمات کنسولی بهرهمند خواهند شد.
اما براساس گفتههای بسیاری از فعالان مدنی، رسانهای و شبکههای اجتماعی که در داخل ایران دارای پرونده قضایی هستند و از طریق قانونی یا غیرقانونی از کشور خارج شدهاند، از ترس بازداشت و ربوده شدن و بازگشت مجدد به خاک کشور، از خیر خدمات کنسولی، از جمله تمدید گذرنامه گذشته و این بخشنامه جدید را باور نکردهاند.
اهمیت باغبانی و زدن علفهای هرز
اگرچه روسای جمهوری قبلی نیز بارها ایرانیان خارج از کشور را به بازگشت تشویق کرده بودند اما پس از ورود و بازداشت آنها، کاری جز وعده پیگیری، رایزنی و تشکیل کمیتههای بررسی، کار دیگری پیش نبردند. شاید تفاوت ابراهیم رئیسی با قبلیها یک مورد باشد که او همزمان که در نشست مطبوعاتی خود ایرانیان را به بازگشت به ایران دعوت کرد، نقش خویش در اعدامهای ۱۳۶۷ را اقدامی حقوق بشری خواند و خود را شایسته تقدیر دانست.
عبدالکریم لاهیجی، وکیل به خاطراتش از صحبتهای روحالله خمینی اشاره میکند و میگوید: «من در سال ۶۰ هنوز مخفیانه در ایران زندگی میکردم و به خوبی به یاد دارم که هر چند روز یک بار صحبتهای خمینی از تلویزیون پخش میشد. خمینی خطاب به مادر و پدرهایی که فرزندانشان وابسته به گروههای سیاسی بودند، میگفت از نظر شرعی بر آنها واجب است بچههای خود را لو بدهند. بعد هم میگفت ممکن است توبه آنها پذیرفته نشود و اعدام شوند اما حداقل با این کار آخرت فرزندانشان را خریدهاند! میخواهم بگویم درجه قساوت و بیرحمی یک رهبر تا این حد بود که از پدر و مادران میخواست بچههای خود را به قید شرع لو بدهند. رئیسی و بقیه هم شاگردان چنین مکتبی هستند. خمینی در یکی دیگر از سخنرانیهایش میگفت افراد نظام مانند باغبانی هستند که وظیفه زدن علفهای هرز را دارند تا به بقیه گیاهان باغ صدمه وارد نشود. منظور او از علفهای هرز هم منافق و معاند و همان اسامی بود که در ادبیاتشان محدود میشود.»
لاهیجی میگوید: «با همین بینش، آنها مخالفان خود را بشر نمیدانند بلکه علف هرزی میدانند که باید حکم مرگشان صادر شود. بنابراین وقتی رئیسی میگوید مجری حقوق بشر بوده، دقیقا منظورش این است که کسانی که به نظام جمهوری اسلامی صدمه زدهاند را از بین برده است تا طرفداران نظام بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. همین بینش، هر ایرانی هم که برگردد و بازداشت شود را توجیه میکند.»
از: ایران وایر