- مسعود آذر
- بیبیسی
زیر پوست خبرهای سیاسی ایران در یک ماه اخیر اتفاقی افتاده که در روال جمهوی اسلامی کمسابقه است. در این سالها به طور مشخص، عنوان روحانی روسای دستگاه قضایی را از “حجتالاسلامی” به “آیتاللهی” ارتقا دادهاند اما غلامحسین محسنیاژهای به عنوان رئیس جدید این قوه همچنان حجتالاسلام خطاب میشود. ابراهیم رئیسی هم که حدود دو سالی “آیتالله” خطاب میشد مجددا در اکثر رسانهها به خصوص رسانههای اصولگرا و نزدیک به حکومت حجتالاسلام خطاب میشود.
با نگاهی به اخبار رسانههای ایران این پرسش پیش میآید که چرا مثل گذشته رئیس جدید قوه قضاییه آیتالله خطاب نمیشود و چرا مرتبه و جایگاه حوزوی آقای رئیسی دوباره کاهش یافته و حجت الاسلام خطاب میشود.
“آیتالله” یا “حجتالاسلام”
از روزی که ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور منتخب معرفی شد، آرام آرام در نوع پوشش خبری و القابی که برای او به کار میرود، شاهد تغییراتی هستیم و به طور مشخص از حدود سه هفته پیش، در همان مراسم خداحافظی از قوه قضاییه این دوگانگی شروع شد.
نگاهی به اخبار مراسم تودیع و معارفه رئیس قوه قضاییه، گویای این است که رسانههایی مثل شبکه خبر صدا و سیما و خبرگزاری ایرنا آقای رئیسی را “حجتالاسلام” خطاب میکنند و این روند در سایر رسانههای مکتوب و خبرگزاریها بازتاب دارد و آرام آرام شمار لقب “حجتالاسلام” به “آیتالله” پیشی میگیرد و رسانههای بیشتری او را به شکل دوران قبل از ریاست بر دستگاه قضایی معرفی میکنند و اگر هم در خبری از او به عنوان آیتالله یاد میشود، در سطور دیگر خبر بیشتر از کلماتی مانند “رئیسی” یا “رئیس جمهور منتخب” استفاده شده است.
نکته قابل توجه در این است که در وب سایت آقای رئیسی و اخباری که به طور مستقیم از دفتر او به رسانهها ارسال میشود با همان عنوان “آیتالله”، “آیتالله دکتر” یا “دکتر”معرفی میشود و بعضی از رسانهها همان را بدون دست بردن در آن منتشر میکنند یا القاب او، بخصوص “دکتر” را حذف کردهاند و از “حجتالاسلام” استفاده کردهاند.
در خبر مربوط به نشست ویژه برای بررسی مسایل صنعت برق در روز یکشنبه، پایگاه اطلاعرسانی آقای رئیسی او را “آیتالله دکتر” معرفی میکند اما بیشتر خبرگزاریها مثل مهر و ایرنا و روزنامههای روز دوشنبه مثل وطنامروز، رسالت و کیهان که نزدیک به حکومت هستند، همان خبر را تقریبا بی کم و کاست منتشر کردهاند اما او را حجتالاسلام میخوانند و در روز سهشنبه روزنامه کیهان خبر نشست آقای رئیسی درباره مسکن را به نقل از د فتر رئیس جمهور منتخب، با عنوان آیتالله معرفی میکند.
روزنامه جوان، روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران در خبری از هر دو عبارت استفاده میکند مثلا در تیتر اول روزنامه روز سه شنبه با عنوان “پرونده دلالان مسکن روی میز رئیسی و قالیباف” در ابتدای گزارش او را آیتالله و در پاراگراف آخر حجتالاسلام میخواند یا همین روزنامه، خبر از دیدار ” حجتالاسلام رئیسی” با نمایندگان مجلس میدهد.
امروز پنجشنبه نیز خبر دیدار آقای رئیسی از مرکز نگهداری کودکان کار با سه رویکرد متفاوت منتشر شد. این خبر که از دفتر رئیس جمهور منتخب به رسانهها منتشر شده، در خبرگزاری فارس با عنوان آیتالله، در خبرگزاری ایسنا با عنوان حجتالاسلام و در خبرگزاری مهر بدون این دو لقب و بیشتر به عنوان رئیس جمهوری منتخب آمده است.
این دوگانگی در اکثر خبرگزاریها و رسانهها هست و به نظر میرسد تکلیف بعضی از رسانهها روشن است و بعضی مثل ایسنا هنوز روشن نیست که آقای رئیسی را چگونه خطاب کنند و این پرسش مطرح میشود که اگر رئیس سابق قوه قضاییه از نظر سوابق حوزوی در جایگاه آیتاللهی است چرا دوباره از او پس میگیرند و اگر چنین جایگاه علمی ندارد، چرا این لقب را در دوره ریاست قوه قضاییه به او دادهاند؟
از سوی دیگر انتظار این بود که رسانهها و خبرگزاریهای حکومتی، بیشتر از رسانههای اصلاحطلب و مستقل، به پیشوند جدید برای آقای رئیسی وفادار باشند اما آنها او را دوباره حجت الاسلام خطاب میکنند، گویی که عنوان آیتالله عاریتی و قرضی بوده و لازمه نشستن بر کرسی قاضیالقضاتی است اما در جایگاه ریاست جمهوری چنین نیازی نیست.
به نظر میرسد دستورالعمل مشخصی برای چنین معرفی وجود ندارد و بسیاری از روحانیون دل خوشی از به کار بردن این القاب حکومتی ندارند. از سوی دیگر گمان میرود نقد و انتقاد از دستورات و عملکرد یک “حجتالاسلام” راحتتر باشد تا فردی که در جایگاه آیتاللهی بخواهد بر صندلی ریاست جمهوری بنشیند. رسانهها به صورت نانوشته ترجیح میدهند به سیاق گذشته آقای رئیسی را حجت لاسلام خطاب کنند اما نزدیکان رئیس جمهور منتخبف بخصوص دفتر اقای رئیسی حاضر نیستند از لقبی که به نوعی از طرف حکومت به او اعطا شده، دست بکشند و تلاش دارند او را در همان مرتبه علمی حفظ کنند.
تکیه حجتالاسلام بر صندلی مجتهد
براساس اصل یکصد و پنجاه و هفت قانون اساسی رئیس قوه قضاییه باید “مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبر” باشد. براساس نص صریح قانون اساسی، قرار داشتن در مقام مرجعیت، لازمه ریاست بر دستگاه قضایی است و حضور کسانی مثل عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمد بهشتی و محمود هاشمی شاهرودی در مقام ریاست قوه قضاییه نمونهای از افراد مشمول این بند از قانون اساسی است. سوابق صادق لاریجانی هم نشان میدهد اگرچه او در زمان انتصاب به ریاست قوه قضاییه،حجتالاسلام خطاب میشد اما دورههای عالی حوزه را سپری کرده است.
براساس خبرهای رسمی و وب سایت ابراهیم رئیسی گفته شده که او خارج فقه را در کلاس کسانی مثل آیتالله علی خامنهای گذارنده و در جایگاه آیتاللهی قرار دارد.
براساس گزارش رسمی مرکز رسانه قوه قضاییه، در سوابق علمی و اجرایی غلامحسین محسنی اژهای هیچ اشارهای به تحصیلات عالی حوزوی او نشده و گفته شده او تحصیلات عالی و دروس معمول حوزه را خوانده و فوق لیسانس حقوق بینالملل از دانشگاه دارد.
مرکز رسانه قوه قضاییه به گذراندن سطح خارج یا اینکه آقای اژهای در کدام دانشگاه و چه سالی فارغالتحصیل شده، اشاره نکرده. با وجود این بعضی از خبرگزاریها میگویند او “چند سالی در قم درس خارج خوانده ” هرچند توضیح بیشتری نداده و مشخص نکردهاند که پای درس کدام مجتهد و استاد حوزه نشسته است.
براساس گزارش قوه قضاییه، آقای اژه ای یک مقام قضایی و امنیتی است که بیشتر با پروندههای مشهوری مثل فاضل خداداد، غلامحسین کرباسچی و مهدی هاشمی شناخته میشود.
سوابق دو رئیس اخیر دستگاه قضایی نشان میدهد آن دو از ۱۹ و ۲۲ سالگی وارد دستگاه قضایی شدند و بیش از آنکه در حوزه علمیه مشغول تحصیل و بحث و درس باشند، در دستگاه قضایی در مسئولیتهای مهم و کلیدی مشغول به کار بودهاند.
از این رو شاید یکی از دلایلی که آقای آژهای “آیتالله” خطاب نشده به خاطر نداشتن سوابق عالی حوزه باشد. اگر او چنین سوابق حداقلی برای ریاست بر قوه قضاییه ندارد چرا بر مسندی تکیه زده که براساس اصل صریح قانون اساسی باید مجتهد باشد.
به نظر میرسد در این انتصاب، بخشی از اصل قانون اساسی یعنی “مجتهد” بودن کنار گذاشته شده و ” آگاه به امور قضایی ” و ملاحظات سیاسی و امنیتی در اولویت قرار گرفته است.
آقای اژهای برای نخسین بار نیست که در جایگاهی مینشیند که اجتهاد لازمه آن است. او سابقه دادستانی کل کشور را دارد و در سال ۱۳۸۴ در دولت نهم وزیر اطلاعات ایران بود. یکی از شرایط اصلی نشستن بر کرسی وزارت اطلاعات هم تحصیلات در حد اجتهاد است اما تفاوت این دو پست در این است که یکی صندلی وزارت است و دیگری صندلی قاضیالقضاتی.
سابقه “آیتالله” شدن
با اینکه دروس حوزههای علمیه “ترمی” شده و هر طلبهای میداند در چه مقطعی است، اما کم نیستند کسانی که مقاطع درسی خارج را خواندهاند و به مرتبه آیتاللهی رسیدهاند اما حجتالاسلام خطاب میشوند. برای بسیاری از کسانی که هدفشان تحصیل علوم دینی است شاید چنین القابی کم اهمیت باشد ولی این القاب و الفاظ در مناصب سیاسی و حکومتی جایگاه و اهمیت ویژهای پیدا کرده است و رسانههای حکومتی نیز در جا انداختن این القاب نقش مهمی ایفا میکنند مثلا بلافاصله پس از انتصاب حجتالاسلام صادق لاریجانی به ریاست قوه قضاییه در سال ۸۸، او را آیتالله خطاب میکنند و همین روال هم برای ابراهیم رئیسی تکرار شد.
مشهورترین نمونه تغییر عنوان حجتالاسلام، به آیتالله علی خامنهای بر میگردد. او در مراسم انتخاب جانشین آیتالله خمینی در ۱۴ خردادماه ۱۳۶۸ خود را در مقام مرجعیت نمیداند و اکبر هاشمی رفسنجانی، اعضای مجلس خبرگان رهبری را قانع میکند که در وهله نخست انتخاب آقای خامنهای به عنوان رهبر موقتی است و در وهله دوم میگوید اگر آقای خامنهای در موضوعی فقهی با مشکلی برخورد کند “با یک مقدار کار کردن، یا یک مقدار کمک گرفتن” میتواند مشکل را حل کند.
نکته حائز اهمیت در آن مقطع تاریخی این بود که همزمان یا کمی بعد از تغییر عنوان آیتالله خامنهای، القاب شماری از روحانیون سیاسی از جمله اکبر هاشمیرفسنجانی نیز تغییر کرد و طرفدرانشان و بعضی از رسانهها،آنها را آیتالله خطاب میکردند و بعضی خود را ملزم به رعایت چنین عنوانی نمیدانستند یا گاهی میگفتند و گاهی نمیگفتند.
خبرگزاری رسا که اخبار حوزه علمیه و روحانیت را بیشتر دنبال میکند در گزارشی میگوید در یک دهه اخیر استفاده از لقب آیتالله رواج بیسابقهای داشته و بسیاری روحانیون به تشخیص خودشان یا شاگردانشان آیتالله خطاب میشوند.
خبرگزاری ایرنا نیز در فروردینماه سال گذشته در گزارشی از سبقت گرفتن اهل حوزه در به کار بردن القاب نوشت و آن را خطرناک خواند. این خبرگزاری از قول ناصرالدین انصاری قمی نوشت: ” از وقتی پای ما روحانیت به تلویزیون و مجلات باز شد بسیاری از این القاب بازیچه دست افرادی قرار گرفت”.
رواج این القاب در حکومت ایران در حالی است که در مردادماه ۱۳۹۳ آیتالله علی سیستانی از مراجع بزرگ تقلید شیعه نام “آیتالله” را از سایت اطلاعرسانیاش حذف و به نوشتن ‘حضرت آقای سید علی حسینی سیستانی’ بسنده کرده است.
از: بی بی سی