دو برداشت راهبردی از مواضع آیه الله خمینی برای سیاستگذاری در کشور و جای خالی نظر آزاد ملت

چهارشنبه, 20ام شهریور, 1392
اندازه قلم متن

hossein montazer haghighiسیاست های ویرانگر و کشور بر باد ده هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که با حمایت بسیار. بسیار استثنائی آیه الله خامنه ای همراه بود کا ر را بجائی رسانده که آیه الله خامنه ای نیز ادامۀ آن سیاست را بصلاح موقعیت خویش ندیده واجبارا” با روندی که بر انتخابات یازدهمین دورۀ ریاست جمهوری ایران حاکم شد، موافقت کرد.(۱)

شاید به زعم عده ای از ناظران و مفسران سیاسی ، نتیجۀ روند طی شده در انتخابات اخیر، بر خلاف انتظار و بر خلاف رضایت قلبی آیه الله بوده باشد ولی از قدیم گفته اند خود کرده را تدبیر نیست.

اکنون با بررسی آنچه که از سخنان ایشان بدست می آید چنین پیدا است که موافقت آیه الله با روندی که در انتخابات اخیر بکار گرفته شد بطور طبیعی و ساده نبوده بلکه حاصل گفتگوهای سخت و طولانی در پشت در های بسته بوده است که اکراها” و یا اجبارا” به آن تن داده است

بررسی سخنان آیه الله خامنه ای در شرفیابی اعضای فرتوت مجلس خبرگان رهبری به حضور ایشان، پرده از روی این مباحثات بر می دارد و نشان می دهد که به زعم آیه الله خامنه ای، این همه ویرانگری و ایجاد بن بست های داخلی از یکطرف و، بن بست هائی که درسیاست خارجی بوجود آمده و امان را از مردم سلب کرده از طرف دیگر، نتیجۀ بکار گیری آموزه های ایشان از راهبردهای سیاسی آیه الله خمینی بوده است که در دوران حیات وی و در سالهای اولیۀ استقرار جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است.

به بریده هائی از این سخنان توجه فرمائید (۲) :

آیه الله خامنه ای می گوید : « وجود برخی واقعیات تلخ که همچون مانعی در برابر ما قرار دارند، نباید ما را از ادامۀ » « مسیر منحرف کند بلکه باید با نگاه صحیح آن مانع را بر طرف و یا از آن عبور کرد.»

«امام خمینی (ره) همان کسی است که گفت، رژیم صهیونیستی یک غدۀ سرطانی است که باید از بین برود و هیچگاه» « نیز در مورد رژیم صهیونیستی تقیه نکرد »

« این عبارت که تسخیر سفارت آمریکا، انقلاب دوم و شاید مهمتر از انقلاب اول است نیز جملۀ امام ( ره ) است »
«در همان زمانی که همه شعار « جنگ جنگ تا پیروزی » سر می دادند امام فرمود « جنگ جنگ تا رفع فتنه »
این ایستادگی های امام بزرگوار ( ره ) بود که پایه های نظام اسلامی را مستحکم نمود»
« وضعیت افراد یا کشور هائی که به خاطر بدست آوردن دل مستکبران، ازاصول خود گذشتند، در مقابل دیدگان ما» «است »
« اگر در مصر شعار مبارزه با اسرائیل وجود داشت و در مقابل وعده های آمریکا کوتاه نمی آمدند قطعا” اینگونه » «نمی شد که دیکتاتور ذلیل کنندۀ مردم مصر از زندان آزاد شود و منتخبان مردم مصر به زندان بروند و محاکمه شوند»

« اگر در مصر بر اصول ایستادگی می شد، معترضانی که در مقابل منتخبان مردم ایستاده بودند بطرف آنها می آمدند.»

اینها بخش هائی از سخنان ایشان در مقابل نمایندگان خفتۀ مجلس خبرگان بود که نشان می دهد منتقدان و مخالفان وی در بالاترین سطوح حاکمیت، در پشت در های بسته، وضعیت بحرانی کشوررا نتیجۀ پافشاری های ایشان در سیاست های مخالفت و دشمن گونۀ وی با کشور های آمریکا و اسرائیل دانسته و به ایشان یاد آوری کرده اند و بیشترین مشکلات داخلی و خارجی کشور را ناشی از چگونگی ابراز این مخالفت ها می دانستند و حالا وی فرصتی یافته است تا در برابر افکار عمومی و در مقابل آن انتقادات، بدون آنکه به آن بگو مگو ها اشارۀ مستقیمی کند بدفاع از خود بپردازد و بگوید که اگر آن سیاست ها را که مأخوذ از راه و شیوۀ کار آیه الله خمینی بود اتخاذ نمی کرد، الان مسؤلین رده بالای جمهوری اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در کجای تاریخ قرار می داشتند؟. در زندان، در برابر دادگاه، و یا. .. در کجا ؟

اما استدلات آیه الله خامنه ای، بسیاری ازمنتقدین وناراضیان سیاست ها و عملکرد های دو دورۀ ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که از حمایت های ویژۀ وی برخوردار بوده است ، از جمله آیه الله هاشمی رفسنجانی را قانع نکرده و در برابر سخنان وی که از برخی موضع گیری های آیه الله خمینی استفاده کرده تا سیاست های راهبردی خود را توجیه نماید، آقای هاشمی نیز از همان منبع اما از موضعگیری های دیگر وی از جمله تأکید آیه الله خمینی بر روی « تشخیص مصلحت » استفاده کرده تا روشن کند که راهی که در ۸ سال گذشته طی شده و شایستۀ سرکشیدن جام زهر تازه ای نیز بوده است باید با تشخیص مصلحت و بخاطر حفظ نظام، حفظ جایگاه ولایت فقیه و حکومت جمهوری اسلامی، دستخوش تغییرات بنیادی و اساسی گردد . به بخش هائی از مصاحبۀ آیه الله هاشمی رفسنجانی (۳) که دو روز پس از سخنان آیه الله خامنه بر روی سایت شخصی خود قرار داده است توجه کنید:

« مسئله مصلحت همیشه اینگونه است. یعنی وقتی که انسان به خاطر مصلحت یک کار خلاف مسیر عادی انجام می » «دهد یا سخنی مخالف نظرات غالب می گوید درآن لحظه حتما” مشکلاتی دارد، خیلی ها را هم ناراحت می کند. ولی» «این دلیل آن نمی شود که انسان وقتی مصلحت مردم و نظام و کشور را تشخیص داد، در گفتنش تردید کند، هرگز» «در اینباره تردید جائز نیست، غفلت از مصلحت بسیار عوارض سخت و جبران ناپذیری دارد. توجه امام (ره) را به» «این موضوع ببینید، چقدر به جایگاه رفیع مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید دارند و می فرمایند غفلت از مصلحت» «موجب خسارت جبران ناپذیری به اسلام عزیز می شود.»

و باز می گوید:

« این آموزه بزرگ امام راحل (ره) به ما در زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بود که چگونه حتی لحظه ای در تأمین» «مصلحت مردم و نظام اسلامی تردید نکردند و در حالی که تا ۲۰ روز قبل شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه می فرمودند» «وقتی به کشف مصلحت مردم رسیدند بدون آنکه یک لحظه به آبروی خویش فکر کنند بدان عمل کردند و با آن» «هوشی که داشتند جملۀ « جام زهر را می نوشیم » را درست بکار بردند، یعنی انتخاب کردیم که بنوشیم. یعنی بر»
« ایشان تحمیل نشد که بنوشند. حالتی بود که بخاطر مصلحت انتخاب کردند. ایشان با تفکر و پیش بینی شرائط آن» «جمله را بکاربردند. هم مصلحت را رعایت کردند و هم ناراحتی خودشان را به مردم نشان دادند که دلشان »
« نمی خواست اینگونه شود و هم آینده را در آن جمله نهادند که مردم در آینده خواهید دید که چه فتحی کردیم؟»

و اضافه می کند:

« آنهائی که تحلیل های غلط از عمل به مصلحت ارائه می کنند همیشه در طول تاریخ بوده و هستند و با عدم درک» خود و طرح نظرات بی پایه فتنه می کنند، نمونه های تاریخی بسیاری هم در این زمینه داریم. همین تفکر عاری از »
مصلحت بود که در صلح حدیبیه بر کشف و عمل به مصلحت از سوی پیامبر خدا (ص) متعرض شدند و گفتند که ما »
« را خوار و ذلیل کردی ! ولی خدای متعال پاسخ آنان را با نزول سورۀ فتح دادند. دربارۀ امام حسن (ع) هم اینها تا »
«جائی پیش رفتند که به ایشان لقب مذل المؤمنین دادند! دربارۀ پایان جنگ تحمیلی هم دیدند که کشف مصلحت » «وعمل به آن از سوی امام راحل (ره) چگونه بر عزت و اقتدار جمهوری اسلامی افزود و راه سقوط دشمنان ما»
« را هموار کرد. این درسهای بزرگ از تاریخ است که اگر آن را فراموش کنیم و یا در عمل به مصلحت نظام»
،« کوتاهی کنیم ضررهای جبران ناپذیری خواهیم دید.»

نظریات راهبردی فوق از سوی دو شخصیتی بیان می شود که علیرغم مسؤلیت های حکومتی، از باقیمانده های نزدیکان آیه الله خمینی در پیکار علیه استبداد شاهنشاهی و از پایه گذاران دیوار کج جمهوری اسلامی بشمار می روند این آقایان بخوبی آگاهند که آیه الله خمینی هنگام بازگشت از تبعید درتاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ در گورستان بهشت زهرای تهران سخنرانی کرد و در آن سخنرانی چنین گفت : «…حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند، در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر»(۴) اما پس از آنکه جای خود را در صندلی قدرت حکومتی محکم کرد نتنها خود او به آن سخنان عمل نکرد بلکه آیه الله خامنه ای به عنوان جانشین وی و آیه الله هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از معماران اصلی بنای جمهوری اسلامی، هیچگاه از آن سخنان بعنوان راهبرد حکومت داری سخن نگفته و عمل نکردند و اگر نخواهیم بگوئیم که آیه الله خمینی دروغ گفته است باید گفت که ایشان به اصطلاح « خدعه اسلامی » کرده اند !!۱.

بنابراین ملاحظه می گردد که اینان اگر از نظریات راهبردی آیه الله خمینی چیزهائی آموخته اند اما متأسفانه بخود اجازه نمی دهند کاستی های نظریات وی را نیز بر طرف نمایند و آن کاستی ها هم چیزی نیست جز« تسلیم حکومت در برابرخواست و رأی ملت »، « احترام گذاشتن به قانون و تسلیم در برابر حاکمیت آن »

حال ممکن است که اینان مدعی شده و بگویند درجمهوری اسلامی، مردم بطور متوسط، سالی یکبار بپای صندوق های رأی رفته و مسؤلین و سیاست های مورد نظر خود را بر گزیده اند. و این شیوۀ کار در سراسر دنیا منحصر بفرد است. می گویند آگر این شیوه دخالت مردم در سرنوشتشان نیست، پس چیست ؟ در حالی که این حضرات بخوبی می دانند که « هر گردی گردو نیست » . انتخابات، انتخات مردم است که کاندیداهای خود را خود تعیین و انتخاب کند، در حالی که در جمهوری اسلامی شش نفر از منصوبین آیه الله خامنه ای، کسانی را تعیین کرده و به مردم می گویند اگر می خواهید رأی بدهید می توانید به آنها « آری » و یا « نه » بگویید !! این انتخابات نیست!!.

اگرانتخابات ایران، انتخابات بود اینان باید از خود سؤال می کردند که چرا هر چند سال یکبار ، جمهوری اسلامی با بحرانی درونی مواجه می شود که مجبور می گردد پس از هزینه های انسانی و مالی زیادی که بر مردم و کشور تحمیل می کند نیرو ها را به « خودی و غیر خودی » تقسیم کرده بخشی از ملت را از دخالت در تعیین سرنوشت خود محروم می نماید؟ و چرا هر روز از تعداد خودی ها کاسته و به غیر خودی ها افزوده می شود؟

اینان باید از خود سؤال کنند که چه زمانی ملت ایران به « بلوغ عقلی » خواهد رسید و رشد خواهد کرد که دیگر به نظارت استصوابی که رسما” قانون اساسی خود جمهوری اسلامی را نیز نقض می کند، نیازی نباشد؟. چه کسانی غیراز همین هائی که حاضر نیستند دست از تجاوز به حقوق مردم بردارند می گویند که این شش نفر به اصطلاح فقیه که از سوی ولی فقیه منصوب می شوند، صلاح مردم را بیش از خود مردم تشخیص می دهند؟ این توهین به ملت را چگونه می توان توضیح داد؟

اگرآیه الله خامنه ای و دیگر دست اندر کاران جمهوری اسلامی واقعا” به رشد ملت ایران باورداشتند کافی بود موانعی را که مردم را از دستیابی به حقوق شهروندی خود محروم می سازند از پیش پای آنان بردارند آنگاه می دیدند که حضور خلاقیت های فرهیختگان جامعه با همکاری مردم چنان چرخ امور کشور را به پیش خواهد برد که نیازی به راهبرد های از مد افتاده آیه الله خمینی نبود.

اگر اینان واقعا” به حقوق ملت باورداشتند ، نیازی نبوده و نیست که دولت جدید برای بهره مند شدن مردم از حقوق شهروندی خود، نیرو و وقت صرف نماید. کافی است به نیرو های پلیس و سپاه و امنیتی خود دستور دهند دست از مزاحمت های غیر قانونی بردارند.

مگر تحقق برخی از اصول مندرج در فصل سوم قانون اساسی به اولویت بندی و برنامه ریزی دولت نیاز مند است که عده ای در داخل و یا خارج از کشور دائما” منتقدین و مخالفین جمهوری اسلامی را از پیگیری مطالبات خود به دلیل اولویت های سیاست خارجی و وضعیت معیشتی مردم، منع می کنند؟

اصل ۲۳ قانون اساسی، می گوید « تفتیش عقائد ممنوع است و هیچکس را نمی توان بصرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد»
اصل ۲۶ می گوید « احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی و یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسللامی را نقض نکنند هیچکس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت »

بنابراین دولت فقط باید به زیر مجموعه های خود از جمله نیروهائی که وظیفۀ ذاتی شان حفظ امنیت مردم است، دستور دهد برای کسانی که می خواهند از حقوق خود در قانون اساسی استفاده نمایند، مزاحمت ایجاد نکنند. وبر عکس با کسانی که بخواهند بر خلاف قانون، امنیت شهروندان را مختل نمایند بشدت برخوردکند. صدور چنین دستورهائی نتنها وقتی از دولت نمی گیرد بلکه تحقق حقوق شهروندی مردم، می تواند دولت را در پیشبرد برنامه هائی که در جهت تعالی و رشد جامعه و کشور طراحی شده است. یاری نماید.

آیه الله خامنه ای و آیه الله رفسنجانی بجای اینکه سرنوشت مردم و کشو را به سیاست های راهبردی آیه الله خمینی که نزدیک به سه دهه از عمر آن می گذرد، و نا کار آمدی خود را در استقرار آزادی و دخالت مردم به ثبوت رسانده است گره بزنند باید جای شایستۀ رأی واقعی و آزاد ملت ایران و انتخاب نمایندگان واقعی آنان را به عنوان مهمترین عامل در میان سایر کاربرد ها و راهبرد ها که جای آن خالی است برسمیت شناخته و بپذیرند تا هم چرخ امور کشور به خوبی بچرخد و هم دشمنان مردم و کشور ناکام گردند.

حسین منتظر حقیقی
۱۹.۰۶.۱۳۹۲ = ۱۰.۰۹.۲۰۱۳
Hossein.montazer@hafenstadt.net

پانویس ها:
۱ – برخلاف انتخابات های گذشته، در انتخابات یازدهمین دورۀ ریاست جمهوری، آیه الله خامنه ای، طی بخشنامه های جداگانه ای ، نیروهای بسیج و سپاه و امامان جمعه را از جانبداری بنفع هریک از کاندیدا ها منع کردند.
برخلاف روال انتخابات گذشته، آیه الله خامنه ای دستور اکید دادند تا آرائ ریخته شده به صندوق های رأی همانگونه که هست شمرده و نتایج آن اعلام گردد.
برخلاف روال گذشتۀ انتخابات ها اینبار از ترغیب کاندیداهای اصولگرا، برای حرکت به سمت تک کاندیدائی خودداری کردند. و به این ترتیب انتخابات بصورتی برگزار گردید که هیچ یک از کاندیداها، هیچگونه شکایتی نسبت به صحت روند انتخابات، ابراز نکردند.

۲ –رهبر معظم انقلاب: همه باید به دولت کمک کنند/امریکایی ها در حال خطا و اشتباه در سوریه هستند
http://khabaronline.ir/detail/311670/Politics/leader
۳ – هاشمی رفسنجانی: گاهی مصلحت این است که خلاف جریان عادی سخن گفته شود
http://www.kaleme.com/1392/06/16/klm-157462/

۴ ـ متن سخنرانی آیت الله خمینی در بهشت زهرا در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷
www.tvpn.de/sa/sa-337.htm


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. سلام اقا اگه کسی به حسین اقای منتظر حقیقی درسترسی داره بهشون بگه یادش بخیر مشهد دوران سربازی و محبتهای شما.عباس را یادتون هست توی مشهد؟ یادتونه اواخر زمان شاه توی تهران اخرین دیدارتون با عباس که گفتین این ساواکیا چریکن ما هم باید چریک باشیم.(من پسر عباسم شبی نیست که پدر من از دوست عزیزتر از برادرهاش یعنی حسین اقا منتظرحقیقی برام خاطره ای نگه و یادشون نکنه) کاش حد اقل اینستاگرامی چیزی داشتن.پدرم همین عکس بالای این صفحه رو هر وقت که دلتنگتون میشه رو نگاه میکنه و یادتون میکنه حسین اقا.