ایندیپندنت فارسی
۷ کتاب تالیفی و ۵ کتاب ترجمهای مهم، از جمله «ایران بین دو انقلاب» با بیش از ۳۰ بار تجدید چاپ؛ بخشی از کارنامه احمد گلمحمدی است
مرگ هر فردی در سنی که به قاعده عمومی کسی گمان مرگ آن شخص را نمیبرد، دردناک و تاسفزاست. اما مرگ چهرههای نخبه و فرهنگی در سنینی که مرزهای پختگی را طی کردهاند و با برنامهریزی برای زندگی شخصی و فرهنگی خود، هنوز کارهای انجام ناشده و نیمهکاره فراوانی در پیش دارند، تاسفی افزونتر و صدباره به دنبال دارد، چرا که این گروه مصداق همان شعر معروفند که:
«از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش»
از این منظر، وقتی هنرمندی و اهل کتاب و استادی برجسته، در سنین بین ۵۰ تا ۶۰ به دلیل بیماریای درمیگذرد که به راحتی و با تدبیری اندک و کوتاه آمدن از برخی لجاجتهای خانمانسوز حکومتی، میتوانست در قید حیات باشد، افسوسها صدبرابر میشود و این پرسش در اذهان جای میگیرد که چرا باید بزرگان و نخبگان فرهنگی و سرمایههای انسانی که پر کردن جای خالی هر یک از آنها تقریبا ناممکن است، چنین قربانی بیتدبیریها و لجاجتهای کور شوند. دکتر احمد گلمحمدی، تاریخپژوه و استاد علوم سیاسی که برخی از آثار خوب تالیفی و ترجمهای در زمینه تاریخ ایران حاصل تلاشهای دانشورانه اوست، نمونه متاخر چنین افرادی است که شنبه ۳۰ مردادماه، بر اثر ابتلای شدید به بیماری کرونا درگذشت. او مورخ و محققی از جمله برجستگان حوزه علوم سیاسی و خاصه مطالعات تاریخی مرتبط با تاریخ معاصر ایران بود و شاید اگر واکسن کرونا بهموقع به او میرسید، امروز و یک ماه مانده به شروع سال تحصیلی جدید، اهالی دانشگاه و دانشجویان و از آن مهمتر، پیگیران جدی کارهای ارزنده او در زمینه علوم سیاسی و تاریخ ایران، میتوانستند همچنان بهرههای معنوی تلاشهای او را شاهد باشند.
احمد گلمحمدی متولد ۱۳۴۷ در ارسباران از استان آذربایجان شرقی است که پس از طی تحصیلات مقاطع ابتدایی، راهنمایی، و دبیرستان، در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. دوره ورود او به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، با حضور برخی از برجستهترین استادان علوم سیاسی همزمان بود؛ استادانی چون دکتر عباس میلانی، دکتر صادق طباطبایی، و دکتر حسین بشیریه که در تربیت نسلی از دانشجویان برجسته این حوزه و موضوع، نقشی ویژه داشتند که گلمحمدی نیز از جمله این دانشجویان بود.
گلمحمدی پس از دریافت دکترا، به عنوان عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی سرگرم تحقیق و تدریس شد.
از برگردان فارسی «ایران بین دو انقلاب» تا تالیف اثری مهم در تاریخ سیاستپژوهی، در کارنامه کاری دکتر گلمحمدی و آنچنان که در زندگینامه علمیاش در سایت دانشکده علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی آمده است، ۷ کتاب تالیفی و ۵ کتاب ترجمه به چشم میخورد. وحدت میان آثار تالیفی و ترجمهای او، نشان میدهد که او با یک هدف و برنامه مشخص و با توجه به نیازهای واقعی فضای فکری ایران و با تمرکز بر مباحث تاریخی، و بهخصوص تاریخ معاصر ایران، دست به انتخاب کتاب برای ترجمه یا تالیف کتاب و حتی نگارش مقاله و یادداشت میزده است.
نام گلمحمدی، نخستین بار در فضای کتابهای تاریخ معاصر ایران با برگردان فارسی کتاب «ایران بیندو انقلاب»، اثر یرواند آبراهامیان، طنینانداز شد. گلمحمدی آن کتاب را او به همراه محمدابراهیم فتاحی برای «نشر نی» ترجمه کرد و نخستین چاپ آن در سال ۱۳۷۷ منتشر شد. در دو دهه اخیر، «ایران بیندو انقلاب» یکی از پرخوانندهترین آثار مرتبط با تاریخ معاصر ایران بوده است که تا کنون بیش از ۳۰ بار تجدید چاپ شده است. گذشته از شهرت و اعتبار مولف کتاب، باید نثر روان در برگردان فارسی و نیز تلاشی که گلمحمدی و فتاحی برای فارسیسازی مفاهیم و نیز افزودن اسناد فارسی و ارجاعات به کتاب انجام دادند، نیز امری ستودنی است. از گلمحمدی در حوزه ترجمه دو کتاب مهم «درآمدی بر فلسفه تاریخ» اثر مایکل استنفورد و«بنیادهای علم تاریخ» اثر سی. بیین مکالا، و نیز در حوزه سیاست و اجتماع، دو کتاب «درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی» اثر کالین های، و «معنا، فرهنگ، و زندگی اجتماعی»، تالیف استوارت هال، نیز از سوی نشر نی منتشر شده است.
او اما تنها ترجمه نکرد، بلکه در تالیف کتاب و مقالههای مرتبط با حوزههای مورد علاقه خود نیز دست به کار نگارش زد. از سال ۸۱ و زمانی که تازه ۳۴ سال داشت، نخستین کتاب تالیفی او با عنوان «جهانی شدن، فرهنگ، هویت» منتشر شد. در آن کتاب او به نقد نگاه سنتی به هویتپردازی پرداخت و نوشت که در فضایی که همه چیز در حال جهانی شدن است، فرآیند جهانی شدن، منابع و شرایط لازم برای هویتسازی و معنایابی سنتی را تا حدودی بسیار زیاد از بین میبرد و همین امر سبب میشود تا افراد با تمسک به شیوهها و مراجع سنتی هویتی، به سمت بنیادگرایی و تکیه بر عناصر ایدئولوژیک کشیده شوند. این کتاب نیز تا کنون ۹ بار تجدید چاپ شده است. یک سال بعد، او «اسناد فداییان اسلام» را در دو جلد منتشر کرد که انتشار آن، برخی اتفاقات پشت پرده و نقش چهرههای سیاسی را در برکشاندن این گروه افراطی نمایان ساخت.
کتاب «چیستی، تحول و چشمانداز دولت»، دیگر اثر مهم اوست که در آن نه تنها به پرسش از چیستی و اهمیت دولت پاسخهای روشن و معتبری میدهد، بلکه تصویری از تحول تاریخ دولت ترسیم میکند تا نشان دهد که «در سالهای آغازین هزاره سوم، دولت چه وضعیتی دارد و چه چشماندازی میتوان برای آن تصور کرد.» (برگرفته از مقدمه کتاب – نشر نی)
اما یکی از مهمترین کتابهای تالیفی گلمحمدی، اثر او در زمینه تاریخ سیاسی است. این کتاب به نوعی آخرین کتاب منتشر شده او است که از سوی پژوهشکده تاریخ منتشر شد. کتاب حاصل پژوهش و دغدغهای ده ساله است که بارها و بارها در طی تدریس آن در کلاس، ویرایش و پیرایش و حک و اصلاح شد تا در نهایت ابتدا به صورت طرحی پژوهشی، و سپس به قامت کتاب درآمد. چنان که مولف در مقدمه اشاره کرده است، «این اثر از لحاظ نظری و کاربردی اهمیت دارد. نتایج پژوهش بیان شده در این کتاب میتواند با رفع نسبی ابهام در تعریف تاریخ سیاسی، این رشته علمی را از نظر مفهومی ارتقاء دهد و … مهمترین دستاورد آن میتواند دستاورد شناختی باشد؛ به این معنا که در کتاب، تاریخ سیاسی تعریف و توجیه میشود و بر اساس آن تعریف، روشی هم برای نگارش تاریخ سیاسی پیشنهاد خواهد شد که در صورت پذیرش و کاربست روش پیشنهادی، نگارش تاریخ سیاسی میتواند نظم و سامان مشخصی پیدا کند.» ( ص ۱۴)
به احتمال قریب به یقین، آقای گلمحمدی در سالهای ۹۵ تا به امروز نیز آثاری را در دست تالیف داشته بوده است و از برخی مقالات او در سال ۹۹، میتوان دریافت که روی جامعهشناسی سیاسی تاریخ معاصر پس از انقلاب تمرکز کرده بود که از جمله، آخرین مقاله او با عنوان «رابطه فضای اجتماعی و عملکرد پارلمان در سالهای ۵۹ تا ۱۳۹۵» بر آن زمینه متمرکز شده بود.
زیدآبادی از همدانشگاهی دیرین مینویسد: «گلمحمدی در زمره نسلی از دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که بسیاری از آنها، چه درحوزه سیاست و چه در حوزه تالیف و ترجمه، از جمله چهرههای برجسته به شمار میروند.»
این گروه که در میانشان نامهایی چون احمد زیدآبادی، علیرضا رجایی، سعید حجاریان، محمدجواد غلامرضا کاشی، اصغر رمضانپور، علیرضا نامور حقیقی، و … به چشم میخورند، اکنون هر یک در میدانی از عرصه فرهنگ و سیاست سرگرم فعالیت هستند. در پی مرگ گلمحمدی، زیدآبادی در یادداشتی در کانال «تلگرام» خود با اشاره به سن او در زمان مرگ (۵۳ سالگی) که اوج شکوفایی علمیاش بود، نوشت: «عضو دیگری از خانوادۀ علوم سیاسی قربانی موج تازۀ شیوع کرونا در کشور شد: زندهیاد دکتر گلمحمدی، استادی زحمتکش و سختکوش و در کارِ ترجمه و پژوهش و تدریس کمنظیر بود. خلق و خو و سلامت نفسش اما فراتر از کار علمی او بود و کمتر نمونهای نظیرش یافت میشد. … در دوران دانشکده با شادروان گلمحمدی آشنا شدم و در سفری دانشجویی در نوروز ۷۹ به ترکیه و سوریه، او را از نزدیک شناختم. ادب و مهربانی و لبخند و تواضع و انصاف از او جدا نشدنی بود. از این رو، فقدانش داغی بر دل دوستانش گذاشته است که تا سالهای سال قابل التیام نیست.»