اینبار بارش باران مسئولیت خاموش کردن کامل آتشسوزی گسترده در تالاب انزلی را بر عهده گرفت. آتشسوزی در این تالاب ۲۰ هزار هکتاری از روز دوشنبه ۸ شهریور آغاز شد و تا صبح روز جمعه توامان با تلاش نیروهای آتشنشانی و سایر نهادهای مرتبط، توسط باران خاموش شد. گفته شده که هفت هکتار از نیزارهای این تالاب طی این روزها به طور کامل در آتش سوخته است. مقامات قضایی وقوع آتشسوزی را عمدی دانسته و پنج نفر را تحت پیگرد قضایی قرار دادند. هرچند نگاهی به تاریخچه تالاب انزلی نشان میدهد که دلیل آتشسوزی در واقع خشک شدن این تالاب زیستی و تفریحی واقع در شمال کشور طی سالهای اخیر بوده است.
***
هالهای از دود از سمتی که پیش از این پرندگان مهاجر دستهدسته به سوی آسمان پرواز میکردند، انزلی را در آغوش گرفت. طولی نکشید که به دلیل کمبود تجهیزات اطفاء حریق و مشکلات مرتبط به صعبالعبور بودن مسیر آتشسوزی، خطی از آتش نیزارهای سبز رنگ این تالاب را سیاه و خاکستری کرد.
یک شهروند ساکن بندرانزلی در خصوص موقعیت جغرافیایی محل آتشسوزی به «ایرانوایر» میگوید: «روز دوشنبه آتشسوزی از منطقه روستای چراغ پشتان تالاب انزلی شروع شد. با توجه به اینکه در حال حاضر سطح آب تالاب خیلی کم شده، بخشهای زیادی از تالاب را نیزارها، سنبله آبی و سایر گیاهان پوشاندهاند. برای همین سرعت آتشسوزی بالا بود و از طرفی ماشینهای آتشنشانی با توجه به نرم بودن سطح تالاب امکان پیشروی نداشتند.»
این شهروند ادامه داد: «یک بالگرد آبپاش از مازندران آوردند و چند روزی هم هواپیمای آبپاش (وزارت دفاع) در آسمان انزلی به پرواز درآمد؛ اما چون امکان خاموش کردن شبانه آتش وجود نداشت و سطح تالاب مه گرفته بود، هر بار آتش جانی دوباره میگرفت که در نهایت باران روز جمعه، به این غائله پایان داد.»
تالاب مانند هیزمی آماده سوختن است
پیش از این نیز در روزهای ابتدایی شهریور، پنج هکتار از نیزارهای روستای «شانگهای پرده» انزلی در آتش سوخت. در سال ۱۳۹۸ نیز حدود ۱۰ هکتار از نیزارهای این تالاب در آتش سوخته بود.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست و مقامات قضایی استان گیلان، در خصوص دلیل آتشسوزی اخیر گفتهاند، ۵ نفر از ساکنان محلی که برای تغییر کاربری اراضی مرتکب این اقدام شدند، دستگیر و برای دو نفر از آنها پس از اقرار، پرونده قضایی تشکیل شد.
هرچند مقامات قضایی مقصر آتشسوزیها را شهروندانی میدانند که برای تصرف اراضی اطراف تالاب دندان تیز کردهاند؛ اما کارشناسان، آتشسوزی عمدی را کوچکترین علت برای معلولِ رخداده میدانند.
یکی از فعالان محیط زیست استان گیلان که به طور تخصصی پدیدههای تالاب انزلی را رصد میکند، در خصوص دلایل آتشسوزیها به «ایرانوایر» میگوید: «سیاستهای غلط دولتها باعث شد کشاورزی در گیلان تقریبا نابود شود. نتیجه اینکه طی دو دهه اخیر میل به بایر کردن زمین از سوی کشاورزان و تغییر کاربری آن به امری متداول تبدیل شود. اینکه بگوییم آتشسوزیها عمدی است، حرف درستی نیست؛ مگر پیش از این اقدامات اینچنینی رخ نمیداد؟ آنچه در سالهای اخیر باعث شده آتش به جان تالاب بیفتد، عمدی بودن آن نیست؛ بلکه خشک شدن تالاب عامل به وجود آمدن چنین وضعیتی است. نیزارها و علفهای خشک شده سالهای گذشته کف تالاب جمع شده و محیط تالاب مانند هیزمی شده است که با اولین وزش باد گرم و کوچکترین اشتباه انسانی از جمله پرتاب یک فیلتر سیگار روشن، تبدیل به آتشسوزی جبران ناپذیری میشود.»
این فعال محیط زیست از رهاسازی زباله از جمله بطریهای آب معدنی و شیشهها در محیط تالاب که در زمان شدت آفتاب نقش عدسی را بازی کرده و تبدیل به شعله میشود از دیگر دلایل وقوع آتشسوزی ریز و درشت در این تالاب یاد کرد.
دنبال دزد کبریت میگردند
«رضا»، شهروند جوان ساکن بندرانزلی در خصوص این آتشسوزی به «ایرانوایر» میگوید: «تالابی که من از پدرم شنیدم با تالابی که در حال حاضر میبینم یک دنیا فرق دارد. میگفتند یک زمانی آنقدر تالاب بِکر و بزرگ بود که وقتی برای ماهیگیری میرفتند، در آن گم میشدند. شبانه در تالاب میماندند و ماهی میگرفتند. آب تالاب هم قابل استفاده بود و ماهیگیران از آب شیرین آن برای نوشیدن استفاده میکردند. چنین چیزهایی دیگر وجود ندارد. تالاب انزلی هم اگر در شمال کشور نبود و بارانهای شش ماه دوم سال را نمیدید، حال و روزی مثل هورالعظیم (خوزستان) و سایر تالابهای خشک شده و فراموش شده ایران داشت.»
این شهروند با اشاره به بازداشت چند نفر در پی آتشسوزی اخیر تالاب گفت: «اینها دنبال دزد کبریت میگردند؛ اما خودشان بهتر از هرکسی میدانند که ریشه این آتشسوزیها بر میگردد به همانها که دست روی دست گذاشتند تا تالاب خشک شود. آب که آتش نمیگیرد؛ این تالاب اگر آب داشت که اینطوری در آتش نمیسوخت.»
دلایل خشک شدن تالاب قابل شمارش نیست
بنا بر آماری که پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی اعلام کرده است، وسعت تالاب انزلی در فصل های زمستان و بهار، حدود ۲۱۱ کیلومتر مربع و در فصل تابستان به ۱۹ کیلومترمربع می رسد. همچنین در خصوص عمق آب، در گذشته عمق تالاب انزلی ۱۰ متر و امروزه در برخی از قسمتها حتی به کمتر از نیم متر رسیده است.
«محمدرضا محبوبفر»، کارشناس حوزه بحرانهای محیطی در گفتوگو با «ایرانوایر» با اشاره به اینکه دلیل آتشسوزی در تالاب انزلی عمدی نیست و دلایل طبیعی بسیاری دارد، گفت: «افزایش سه تا پنج درجهای دما و کاهش رطوبت تالاب انزلی از جمله دلایل افزایش شکلگیری آتشسوزی در این منطقه است. کاهش رطوبت هر چند عاملی طبیعی است؛ اما خود این عامل در پی عواملی انسانی اتفاق میافتد؛ یعنی در ابتدا محیط زیست توسط انسان تخریب میشود، اراضی تبدیل میشود به بیابان و کویر و وقتی این اتفاق افتاد، ما شاهد هجوم عوامل طبیعی از جمله درجه حرارت و کاهش رطوبت هستیم. اینکه عنوان شده عدهای قصد تصرف اراضی در این منطقه را داشتند؛ بله، مسبوق به سابقه است؛ اما نه اینکه بیش از هفت هکتار در آتش بسوزد.»
او در خصوص دلایل خشک شدن تالاب انزلی توضیح داد: «حجم برداشت آب از مناطق بالادست تالاب به صورتی بوده که حجم آب این تالاب کاهش پیدا کرده و در آستانه خشک شدن قرار دارد. علاوه بر کاهش آب در تالاب انزلی ما شاهد ورود پسآبهای کشاورزی شهری و صنعتی هستیم. همچنین در سالهای اخیر در قسمتهایی از تالاب انزلی اسکلههایی ساخته شده با هدف کشتیرانی و افزایش توریست که موجب قطع ارتباط بخشهای مختلف تالاب شده است و اینها تنها بخشی از دلایل خشک شدن این تالاب است.»
پیش از این پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی، آلودگی و تراکم کاربری ها به همراه ورود فاضلاب های کشاورزی، خانگی، رسوبات، کاهش سطح آب، تبدیل زمین های حاشیه تالاب به زمین های کشاورزی، صید و شکار پرندگان آبزی، افزایش میزان فلزات سنگین به ویژه سرب در آب و تجمع زیاد زباله های غیر قابل تجزیه در تالاب را که توسط رودخانه های منتهی به تالاب و بازدیدکنندگان به آن وارد می شود، از بزرگترین مشکلات تالاب انزلی عنوان کرده بود.
براساس همین آمارها، فاضلاب دستکم ۶۰۰ روستا در حوزه گیلان وارد تالاب انزلی میشود. همچنین سرریز شدن ۱۱ رود اصلی و ۳۰ رود فرعی به تالاب باعث افزایش میزان حجم بالای رسوبات به این تالاب شده است. این در حالی است که در سال های اخیر، گونه بیگانه «سنبل آبی» افزایش چشمگیری در سطح تالاب داشته و تمام نقاط تالاب را درگیر کرده است.
به گفته محبوبفر بخش زیادی از نیزارهای تالاب انزلی به دلیل خشک شدن آب سطح آن، از دست رفته است. او در اینباره توضیح داد: «به عبارتی تالاب عقبنشینی کرده؛ نتیجه این عقب نشینی میشود رشد برخی درختچههای بوتهای یا نیزار مانند که سطح تالاب را میپوشانند. تکثیر آنها روی سطح خاک به مرور به خشکی زمین میانجامد و به آنجا میرسد که تالاب انزلی محلی میشود برای بیابانزایی. در نهایت ما شاهد گسترش و توسعه بخش بیابانی یا بهتر است بگوییم گسترش سطح خشک شده تالاب، به سمت مناطق مسکونی و روستایی مجاور آن هستیم.»
مرگ کالبد فیزیکی تالاب انزلی
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه باید با مردم شفاف بود، گفت: «مردم باید بدانند در اثر تغییر اقلیم کشور و مجموعه اتفاقاتی که در حوزه محیط زیست رخ داده، خشکسالی در حال افزایش است. مواردی چون پروژههای انتقال آب، سدسازیها، مسائلی همچون توهم توسعه و توسعه صنایع آببر در گوشه و کنار کشور باعث این خشکسالیها شده است. همه اینها منجر به این شده که جنگلها از بین برود و مصرف آب افزایش پیدا کند.»
او در خصوص احیای تالاب انزلی توضیح داد: «ما وقتی از تالاب، جنگل و رودخانه و … صحبت میکنیم، در واقع داریم از میراث طبیعی حرف میزنیم که طی هزاران یا میلیونها سال تبدیل به میراث طبیعی ما شده است. باید مثل چشم خودمان از آنها محافظت کنیم. اینکه بگوییم با چند بارندگی مشکل حل شود، اصلا اینطور نیست. آب باران نهایتا وارد کف تالاب شود و در فصل گرم اثری از این آب باقی نمیماند. متاسفانه کالبد فیزیکی، ماهیت و اکوسیستم تالاب انزلی از بین رفته است.»
محبوبفر ادامه داد: «برای احیای این میراث طبیعی شما نمیتوانید انتظار داشته باشید در کوتاه مدت یا طی چندین دوره ترسالی احیا شود. باید کالبد فیزیکی این تالاب احیا شود و همزمان دخل و تصرفات انسانی صورت گرفته، مرتفع شود. از همه مهمتر حقآبه تالاب باید پرداخت شود. باید همه برداشتهای تعریف شده و در حال تعریف، سریعا از این تالاب متوقف شود. در این صورت است که نهتنها در این تالاب بلکه سایر منابع آبِ سطحی کشور نیز ما شاهد احیای تدریجی و آهسته منابع آبی خواهیم بود.»
به گفته این کارشناس، بحرانیهای محیطی وضعیت آب در ایران به گونهای است که حداکثر تا ۱۰ سال دیگر منطقه تهران و شمال کشور شاهد خشکی کامل خواهد بود.
پیش از این پروفسور «پرویز کردوانی»، پدر کویرشناسی گفته بود، مناطقی از تهران، کرج و شهرهای اطراف آن تا ۵۰ سال آینده به دلیل بیابانی شدن، قادر به سکونت نخواهند بود.