ضیاء مصباح
گندم و تامین نان یکی از مهمترین و حساسترین نکات اداره جوامعی مانند کشورمان میباشد – البته درشرایطی که درتمامی موارد بطول ۴ دهه بناچار این کالای نسبتا ارزان غذای اصلی مردم این دیار را چنانکه افتد و دانی تشکیل میدهد.
بقرار اطلاع امسال گندم را کیلوئی ۷ هزارو پانصد تومان «در سر زمین» حکومت از کشاورز می خرد…به سیلوها حمل و نگه داری، تدریجا در آ سیاب های اغلب خصوصی آرد، بصورت گونی بسته بندی، نهایتا به نانوائی ها تحویل میدهند، آنهم بعد از تبدیل به نان و محاسبه کلیه هزینه ها اعم از مکان و سوخت – از همه مهمتر نیروی انسانی شاغل با نرخ امروز بعنوان مثال: از نوع سنگک با وزن حدود ۴۰۰ گرم نان گرم (بدون خشخاشی که اگر می بود با کار آمدی که هر دانه خشخاش می داشت صدها هزار تومان ارزش میداشت !؟) ۳ هزار تومان بفروش میرود (البته اگر با همین وزن و با روی خوش تحویل مشتری بدهند) …. در حالیکه کارشناسان این مبحث بصورت نسبتا دقیق بر آورد کرده اند که:
متوسط قیمت تمام شده عدد نان با این شرایط، رقمی حدود «ده هزار تومان» و سوبسید نان روزانه هر نفر با مصرف یک نان در ۳ وعده غذا ۷ هزار توان و در ماه همین یک قلم ۲۱۰ هزار تومان میباشد.
چنانچه اقلام اصلی را فقط ۵ مورد بدانیم سوبسید نفر ماه بیش از یک میلیون تومان میشود آنهم با جمعیتی معادل ۷۰ درصد ساکنین این دیار خاموشان گرفتار معیشت که از مهمترین دست آوردهای نظام میباشد که در اوایل می خواست با در اختیار گرفتن اوقاف تمامی نیازها را تامین و همه چیز را مجانی عرضه خاص و عام نماید و ساکنین را به دویست میلیون نفر ارتقاء بخشد.
دیگر راه چاپ اسکناس بدون پشتوانه بشرحی که در همین مکتوب مختصرا خواهید خواند و یا در اختیار گذاردن کوپن و فرمولهائی که طی ۴دهه با آزمون و خطا با تقلید از سالهای جنگ که راه قدس را گشود.
اشاره به نحوه محاسبات اهالی این حرفه، بنظر نگارنده مفید: ۳ کیلو آرد محصول ۴ کیلو گندم بقیمت خرید بدون محاسبه هزینه حمل، سیلو، حمل تا کارخانه، آرد کردن، گونی، حمل مجدد تا نانوائی و هزینه های پخت (۲۵ در صد کاهش در مرحله آردشدن ) معادل ۳۰۰۰۰۰ریال.. خمیر کردن آرد و آماده سازی برای چونه گیری با ۴۰ در صد افزایش وزن و درصد ۲۵ افت وزن (درمرحله بخار چونه ها در تنور) ماحصل ۳۲۰۰ گرم خمیر معادل ۸ عدد نان ۴۰۰ گرمی بقیمت ۲۴ هزار تومان.
در حالیکه حداقل ۵۰۰۰۰۰ریال علاوه بر قیمت خرید گندم به دلایلی که آمد هزینه برده، یعنی هر عدد نان ۱۰ هزار تومان تمام میشود و ۷۰ در صد سوبسید بابت آن در شرایط فعلی پرداخت می گردد.
مجلس نشینان منتصب شورای سالمند نگهبان مجهز به ایزی لایف که حداقل ماهانه ۳۵ میلیون تومان دریافتی تحت عناوین مختلف دارند و بخش اعظم آن هزینه محافظت و حاصل عملکرد نا مردمی بودن آنان که قرار بود عصاره ملت باشند ومحبوب خاص و عام و منتخب واقع جامعه….
میخواهند با ارائه طرحی «سوبسید ها را در تمامی موارد حذف» و به پرداختهای نقدی ماهیانه خانوارها بیفزایند یا اینکه تامین ارزاق عمومی و خدمات را با توجه به در آمد ها بر اساس سوابق در دست به آ نان بطریقی بر گردانند که در هر حال «این گل به سبزه نیز اراسته» خواهد شد.
این نمونه رابه مواد پروتئینی، برق، آب، گاز، حمل و نقل، سوخت و دهها مورد دیگر، حاصل آوردن نفت به سفره ملت، بعادت دیرین که موضوع تامین معاش را به اولین و مشکلترین مشغولیت ذهنی مردمان این دیار فلک زده تبدیل کرده تسری دهید….
بیقین از رقم وعده داده شده بوسیله «مدیر توانمند و متخصص غیر رانتی، داوطلب پیوسته تکیه زدن بر صندلی سپید کاخ نخست وزیری سابق، ضمنا همراه معاون اول – متولی تیم اقتصادی دولت کریمه »بمراتب بیشتر از رقم « ۴۵۰ هزار تومانی نفر ماه » خواهد بود.
هر چند بقول مفسرین سیاسی -اقتصادی: دولت یکدست فعلی که با برنامه ریزی و مهندسی خاصی، واقعا هنر مندانه که در تعاریف حکومت داری نمی گنجد، با ادعای هماهنگی و بقصد خدمت با دوری از گروه گرائی و انتصابات بر مبنای شرایط احراز و سوابق مطلوب، همچنین بدون کارشکنی دولت موازی (در عین وابستگی به گروه و جریانات خاص…) متولی سامان دادن به امور ملک و ملت شده…
میخواهد (با همه ناتوانی علمی ونداشتن روابط معقول بین المللی با تفکر دشمن پنداری که دقیقا باور و عملکردی برخلاف آن لازمه بهبود شرایط زیستی، سلامت رفتار و گفتار برای مصون ماندن از تعرضات اجتماعی در بودن رفاه و ارامش می باشد) با تکیه برشعار دست بکاری زنند که غصه سر آید و فلک را سقف بشکافند و طرحی نو در اندازند «مشابه تزریق روزی ۲ میلیون واکسن آنهم از هر نوع، بدون داشتن خطوط قر مز بگفته سخنگوی وزارت امور خارجه (ارتباط را ملاحظه میفر مائید !؟) و در اختیار گذاردن فیلم های مراکز هسته ای در مسافرت اخیرآ قای گروسی برخلاف قانونی که نماینگان انتصابی وضع فر موده بودند و شهردار اسبق مرتبا بر خلاف آن در عرایض قبل و بعد از دستور، تاکید داشت»
در این میان دوستی می پرسید: چگونه بر خلاف تمامی اصول ابتدائی تعریف شده علم اقتصاد (که در اوایل بفر موده متعلق آدمیان نمی بود !؟) این جماعت بهر مقدار که بخواهند و با تعاریف خود لازم داشته باشند، آنهم بدون پشتوانه که در واقع پشتیبان ارزش وجه رایج میباشد… به بانک مرکزی دستور چاپ پول میدهند و…
پاسخ عوامانه به روال تصورات و توهمات پیوسته و تمام نشدنی حکومت اینکه: مطمئنا پشتوانه لازم را دارد… ! مگر نه اینکه مثلا سکه طلا در آن روزگاران که مردمان فاقد (استقلا ل نسبی، رفاه، سلامت فکر و روان، روابط بین المللی مطلوب، آرامش و…) آنهم در اوج تهید ستی بودند….. حدود ۳هزار تومان (سی هزار ریال )ارزش داشت و امروز« ۴ هزار برابر معادل ۱۲ میلیون تومان » پس ۴هزار برابر پشتوانه ها با کمک از امدادهای غیبی قوی تر شده.. در حالیکه برابرتعاریف علمی و اصولی ارتباط پشتوانه پولی با میزان پول در گردش رابطه مستقیمی با ارزش واقعی پیشرفت صنعتی، تولید و میزان ارزو طلا دارد..
به این معنا که بعنوان مثال: اگر قیمت اتومبیلی مناسب و مدرن در کشورهای مترقی اروپا معادل در آمد یکسال فرد شاغلی باشد (متوسط و شاید بتوان گفت حد اقل حقوق فرد با دارا بودن تحصیلات دانشگاهی ۳۰ دلار ساعت با ۵ روز کاری یعنی ۴۰ ساعت کار در هفته بیش از ۵۰۰۰دلار در ماه و در یکسال برابر ۶۰هزاردلار میشود) که میتواند اتومبیل تا حدودی دلخواه را ابتیاع نماید…
این فرمول را خوانند گان گرامی با فرض در آمد ماهانه فرد همانند در تهران( معادل ده میلیون تومان ماه) محاسبه وبرای خرید اتومبیل مشابه مقایسه بفر مائید تا – برابری پشتوانه پولی واقعی را بتوان تشخیص داد.
مدیر مالی یکی از موسسات خصولتی بزرگ در نسشت هیات مدیره که نگران ورشکستگی و ناتوان از پرداخت تعهدات کارخانه حتی خرید مواد اولیه و پرداخت دست مزدها بودند معجزه وار(در بودن نگارنده بعنوان مشاور مدیریت منابع انسانی) البته بروش متداول عنوان نمود: نگران نباید بود.. چون مقدار نسبتا وسیعی زمین حتی اضافه بر نیاز در اختیار و در تملک کارخانه است…
آنرا بقیمت حداقل روز (که دهها برابرارزش اسمی ثبت شده در دفاتر میباشد و سالها به نرخ روز تبدیل نشده) محاسبه و از نظر روحی و روانی هر چند بطور کاذب، خود و کارخانه را در اوج توانمندی بشمارید…. و تا دلتان میخواهد پاداش مخصوصا به افراد حاضر اختصاص دهید…
حتی میتوانید فضای سبز بلا مصرف را آنهم در این بی آبی و هزینه های نگه داری! با پیش فروش تبدیل به ساختمان و واحدهای مسکونی بنمائید.. واین گونه داستانها «برآمده از نگاه فرصت طلبانه و زود گذر» حتی در میان کارشناسان « به اعتبار جابجائی ستونهای فرج » ادامه دارد.. توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..
یادمان باشد اینگونه روش و منش ها بمانند آنچه در بسیاری زمینه ها، این روزها برخلاف تهدید و تحدید حرمت دولت نسبتا مقاوم دوازدهم – در همین نزدیکی ها مشاهده و استنباط میشود، مجموعه حکومت با نبودن معارض درونی ؟ در صورتی میتواند پاسخ مناسب به جامعه متوهش – معترض ضمنا سخت در تکاپوی معاش با نادیده گرفتن نکات اولیه اخلاقی – اجتماعی، ناامید از آینده و نا توان از هر گونه برنامه ریزی – حتی کوتاه مدت، بدهد که حقوق انسانها و مفاد همین قانون اساسی را با همه اما و اگرها – بمرحله اجرا بگذارند… که آرزو بر نوجوانان عیب نیست…