مراسم یادبود پروانه و داریوش فروهر در سالگرد قتل فجیع آنها (اول آذر ۱۳۷۷) در تهران و در منزل فروهرها در تهران برگزار شد. این مراسم به دلیل شرایط پاندمی کرونا به صورت محدود و در حیاط منزل فروهرها برگزار شد.
پرستو فروهر پیشتر در اطلاعیهای اعلام کرده بود: سال پیش شر کرونا چنان بر زمین و زمان چیره شده بود که تلاش برای برگزاری سالگرد به روال گذشته نه ممکن بود و نه درست. پس این خانه خالی ماند… امسال نیز هنوز بلای مهلک کرونا در ایران مهار نشده است و وظیفهی همگی ما ــ که جان انسان را حرمت میگذاریم ــ همچنان این است که جلو پیشروی آن را بگیریم. از همین رو، بایسته است که امسال نیز از گردهمآیی در فضای بستهی درون خانه چشم بپوشیم. اما اگر من در روز سالگرد حق بودن در این خانه را دارم، پس تمامی همراهانی که در این مسیر دشوار بیستوسه ساله برای ماندگاری سنت این سالگرد پافشاری کردهاند و با وجود تمامی ممانعتهای حکومتی پا پس نکشیدهاند نیز محق حضورند.»
در ادامه اطلاعیه پرستو فروهر آمده بود: «در روز یکم آذرماه از ساعت ۵ تا ۶ و نیم عصر، درِ حیاط خانه فروهرها و قتلگاه آنها، به روی همراهان دادخواه گشوده است تا در فضای باز این حیاط لَختی گرد هم بایستیم، به یاد آنان که برای آزادی و آبادی ایران جان باختند.»
پروانه و داریوش فروهر اول آذر ۱۳۷۷ در خانه شخصی خود در تهران در خیابان سعدی، خیابان هدایت، کوچه مراد زاده، پلاک ۱۸، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. قاتلان ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بودند و به عنوان دانشجو-خبرنگار و برای «مصاحبه برای نشریه دانشجویی» به خانه فروهرها رفته بود. ماموران وزارت اطلاعات در اعترافهای خود گفتند قتل فروهرها از طرف وزارت اطلاعات به آنها ابلاغ شده بود و آنها بر اساس دستور و روال از پیش مشخصشده عمل کردهاند.
یادداشت نسرین ستوده درباره سالگرد قتل فروهرها
نسرین ستوده پس از شرکت در مراسم یادبود فروها، در یادداشت کوتاهی در فیسبوک نوشت:
«امروز سالگرد زخمی کهنه بر پیکر ایرانیان است، زخمی که از قتل پروانه و داریوش عزیز بر قلب های یکایک ایرانیان زده شد. زخمی که التیام نیافت اما به یمن استمرار دادخواهی دختر برومندشان و پسر گرامیشان به بستری برای آموختن دادخواهی، تهی از کینهجوییهای فردی تبدیل شد، چه خوب به خاطر دارم که پروانه ی عزیز در زمستان ۱۳۷۰ با شرح برخی از ناملایمات سیاسی که بر ایشان رفته بود، بر اجتناب از کینه و نفرت تاکید کرد، او گفت کینه و نفرت از وجودمان می کاهد. اکنون دخترش با به جان خریدن همه ی مخاطرات احتمالی، هر سال رنج سفر را بر خود هموار می کند تا از یک حق مدنی خویش برای استمرار دادخواهیاش استفاده کند تا “داد بخواهد این بیداد را “و در خانهای که روزی خانهی امید هزاران ایرانی بود آتش امیدی را روشن کند. این آتش را پرستوی عزیز امسال در حیاط خانهی پدری و مادریاش روشن کرده است، ببینید….»
از: ایران امروز