آینده تباه کودکان بازمانده از تحصیل؛ کولبری، سوختبری و زبالهگردی - چهارشنبه, 22ام دی, 1400 اندازه قلم متن ثمانه قدرخانهر هفته چهارشنبه، ساعت هشت شب به وقت ایران درباره یکی از مسایل مربوط به حقوق کودکان با کارشناسان متخصص مربوط به هر موضوع صحبت میکنیم. این برنامه به این پرداخته است که کودکانی که از تحصیل باز میمانند، از کجا سر در میآورند؟«سعید پیوندی» جامعهشناس و استاد دانشگاه لورن مهمان این هفته «ایرانوایر» است. او میگوید: «تنها منبع عینی و دقیق که میتواند آمار کودکان محروم شده از تحصیل را نشان دهد، سرشماریها هستند که افراد را بر حسب سن و مکانی که در آن حضور دارند؛ یعنی، مدرسه، خانه یا محل کار شناسایی میکند.» به گفته او دولتها در ایران هیچ برنامه کوتاهمدت یا بلندمدتی برای جلوگیری از افزایش کودکان جامانده از تحصیل ندارند؛ کودکانی که با آینده تباهشده مواجه هستند. ***افزایش نگرانی از شیوع موج ششم کرونا با وجود سویه اومیکرون در روزهای گذشته از یکسو و آلودگی هوا در ایران از سوی دیگر، باز هم تهدیدی برای تعطیلی مدارس در ایران است. همهگیری کرونا در دو سال گذشته، بیش از مشکلات معیشتی و خسارتهای اقتصادی که در جوامع ایجاد کرده، چالشهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز در پی داشته است. یکی از آسیبهای جدی بیماری کووید-۱۹ تاثیر منفی آن بر نظام آموزشی کشورها و بهخصوص کشورهای کمتر توسعهیافته و مناطق محروم بود. در ایران هرچند آمار رسمی از میزان ترک تحصیل کردههای ناشی از تعطیلی مدارس بر اثر کرونا در دست نیست؛ ولی مسئولان دولتی تخمین زدهاند که حدود سه میلیون دانشآموز در این دو سال از تحصیل بازماندهاند. سرنوشت این دانشآموزان که به گفته آمار رسمی بیشتر آنها را نیز دختران دانشآموز تشکیل دادهاند، چه بوده است؟ این کودکان در پی محرومیت از مدرسه چه سرنوشتی پیدا کردهاند؟ دلایل این ترک تحصیل یا بازماندن از تحصیل چه بوده است؟سعید پیوندی، جامعهشناس با اشاره به اعداد تخمینی مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل میگوید: «همیشه کودکان بازمانده از تحصیل در ایران داشتهایم؛ ولی در این فاصله، به اعتراف خود مسئولین، بحران کرونا باعث شده به تعداد کودکان جدا شده از تحصیل اضافه شود. یعنی در حقیقت، این پدیده که البته جهانی است، در خیلی از کشورها موجب شده دانشآموزانِ ضعیفتر، چه به لحاظ طبقه اجتماعی و چه از نظر سطح تحصیلی و آنهایی که وضعیت شکنندهتری داشتهاند، بیشترین آسیب را ببینند. بسیاری از این دانشآموزان هیچوقت به مدرسه برنگشتند. در واقع این یکی از مهمترین آسیبهایی است که به نظامهای آموزشی در دنیا وارد شد.»این جامعهشناس در عین حال به مشخص نبودن سطح دانش محصلان در دو سال گذشته اشاره میکند و میگوید: «در حال حاضر مشخص نیست، به طور واقعی سطح کودکان در چه اندازهای است. یعنی آنچه که از راه دور آموختهاند، چه از راه تلویزیون و چه اینترنت، مشخص نمیکند که تا چه حد در حقیقت توانستهاند با کلاس پیش بروند و همه این مسائل نگرانکننده است. نتیجه را هم باید در آمار جامع و کلان دید و خیلی سریع نمیتوان در مورد آنها اظهار نظر کرد. ولی همان اطلاعاتی که مسئولین وزارت آموزش و پرورش ارائه میدهند، به اندازه کافی نگرانکننده هستند. چرا که در ایران هیچ ارزشیابی مقطعی صورت نمیگیرد. در خیلی از کشورهای دنیا، هر چند ماه یکبار مثلا هر شش ماه یکبار ارزشیابی سراسری انجام میدهند؛ ولی در ایران چنین ارزیابیهایی صورت نمیگیرد.»به گفته سعید پیوندی کشورهایی موفق هستند که توانستهاند اقدامات جبرانی انجام دهند. سرنوشت این طیف از کودکان جامانده از تحصیل چه میشود؟سعید پیوندی میگوید: «کودکان بازمانده از تحصیل به صورت عمومی آینده روشنی در کشور ندارند؛ چون دولت برنامهای برای جذب دوباره آنها به مسیر تحصیل ندارد.»به گفته این جامعهشناس تنها راه حل اجباری کردن آموزش است و میگوید: «دولت درایران باید آموزش اجباری را به سرعت در کشور عمومی کند؛ به این معنا که همه بچهها، اعم از دختر و پسر، به صورت مساوی از حق تحصیل برخوردار باشند. در ایران حدود یکچهارم کودکان هیچوقت به پایان دوره آموزشی اجباری نمیرسند و تعداد آنها بین سه و نیم تا چهار میلیون است. این یعنی دولت در واقع به وظیفهاش عمل نمیکند.»به گفته این جامعهشناس، نتیجه نبودِ آموزش اجباری همگانی برای همه کودکان در ایران موجب شده است که بر اساس آمار دولتی حدود یک و نیم میلیون کودک کار در کشور وجود داشته باشد. سعید پیوندی میگوید: «یک و نیم میلیون آمار رسمی بسیار بالایی است و متاسفانه این رقم در سالهای گذشته افزایش پیدا کرده است. یعنی ما شاهد یک روند مثبت نیستیم که بگوییم از الان تا ده سال دیگر شاید وضع بهتر شود. حدود ۱۵ تا ۲۰ سال است که این رقم ۲۵ درصدی کودکانی که به طور زودرس مدرسه را ترک میکنند، بهبود پیدا نکرده است. سقوط چشمگیری هم نداشته است. البته دوران کرونا را از این بحران جدا میکنیم.»سعید پیوندی با ابراز نگرانی از افزایش کودکان جامانده از تحصیل میگوید: «سرنوشت این کودکان نگرانکننده است. چرا که با افزایش کودکان محروم از تحصیل به تعداد کودکان کار افزوده میشود. وقتی میگوییم کودکان کار، منظور همان کودکی است که در زبالهها در تهران و شهرهای بزرگ میگردد برای اینکه چیزی برای فروش بیاید. این کودکان توسط مافیای زباله با حقوق خیلی کم استخدام میشوند.»کودکان کاری که از مدرسه دورافتادهاند، در سنین مختلفی هستند و مشغول کارهای سیاه متداول در ایران میشوند. سعید پیوندی در این مورد میگوید: «شماری از کودکان کار ۱۴، ۱۵ سالههایی هستند که کولبر میشوند. یا کودک ۱۲ سالهای است که مشغول قاچاق سوخت میشود. فاجعه دیگری که در کنار این وجود دارد، ازدواج دختران کمتر از ۱۵ سال است. به طور متوسط در سال چهل هزار دختری داریم که پیش از رسیدن به سن ۱۵ سال در ایران ازدواج میکنند؛ چون قوانین ایران بر خلاف قوانین بخش بسیار بزرگی از کشورهای دنیا که ازدواج را دستکم تا ۱۸ سالگی ممنوع کرده است، در ۱۳ سالگی و حتی کمتر اجازه ازدواج به دختران دادهایم. این دختربچهها به جای اینکه در مدرسه مشغول تحصیل باشند یا مشغول بازی باشند، مادر میشوند، بیوه یا زن طلاق گرفته میشوند. آیا کودک ۱۴ ساله بیوه هیچوقت ترمیم میشود؟ آیا هیچوقت میتواند در زندگی روی خوشبختی به خودش ببیند؟ همین در مورد کودکان کار نیز صدق میکند. یعنی کودکانی که بدون یاد گرفتن هیچ مهارتی نظام آموزشی را ترک میکنند. در نتیجه همیشه به صورت یک کارگر ساده باقی خواهند ماند و مورد انواع سوءاستفادهها قرار میگیرند. این کودکان زندگی تباهشدهای دارند که تعداد بسیار اندکی از آنها احتمالا از این تله بزرگ امکان رهایی خواهند داشت.» برای جامعه ایران چه آیندهای با کودکانِ کودکی نکرده میتوان متصور بود؟به گفته سعید پیوندی آینده ناخوشایندی در انتظار ایران است. تکتک کودکانی که آسیبدیدگان این وضعیت هستند، یعنی انسانهایی که زندگی آنان تباه شده است. کودکی که زبالهگردی میکند. بچهای که سوختبری میکند یا با کولبری در کوهستانها در برف کیلومترها و کیلومترها میرود، برای اینکه یک جنس قاچاق برای فروش حمل کند تا درآمدی هرچند کم داشته باشد. تمام اینها در حقیقت آسیبها و دردها و زخمهای جامعه ما هستند که در پس آنها تعدادی آدم با زندگی تباهشده وجود دارند. این استاد دانشگاه به پدیدهای مرتبط با آسیب اجتماعی کودکان جامانده از تحصیل اشاره میکند که آینده نظام اجتماعی ایران را در معرض تهدید قرار میدهد. سعید پیوندی میگوید: «در حال حاضر فقیر شدن نیروی انسانی ایران مطرح است که ایران هم با مهاجرت متخصصین و نخبگان جامعه در این میان مشارکت بالایی دارد. گروهی از متخصصان به دلیل وضعیت موجود ایران را ترک میکنند. گروهی هم به دلیل شرایط اقتصادی نیروهای فقیری از نظر آموزشی هستند؛ یعنی کسانیاند که به اندازه کافی تحصیل نکردهاند. میتوان گفت افق توسعه پایدار و توسعه انسانی در ایران متاسفانه روشن نیست و این خبر خوبی برای جامعه ایران نخواهد بود.»به گفته این استاد دانشگاه لورن فرانسه، آسیبهای اجتماعی از جمله کودکان کار، ازدواج زودرس دختران، انواع و اشکال کار بچهها و کارهای خیلی غیرانسانی و بسیار دشواری که به بچهها تحمیل میشود، همه آسیبهایی هستند که مثل وزنه به پای جامعه ایران بسته شدهاند و جامعه را از حرکت رو به جلو باز میدارند.آیا دولت برنامهای برای جلوگیری از این شرایط دارد؟سعید پیوندی میگوید: «دستکم درسیاستهای رسمی ایران هیچوقت دیده نشده آموزش و رسیدگی به این نوع مسائل در اولویت دولت باشد. یعنی آنقدر که با هیجان از اینکه ایران موشک با برد بالا میسازد تا چند هزار کیلومتر برود و اسراییل را نابود کند، صحبت میکنند، هرگز طی پنج سال گذشته اعلام نکردهاند که برنامهای جهت کاهش کودکان کار دارند که مثلا تعداد کودکان کار را از یک و نیم میلیون مثلا به یک میلیون و دویست هزار نفر برساند. در مورد کودکان بازمانده از تحصیل هم همین طور است. وقتی در چنین کشوری زندگی میکنیم که اولویت آموزش برای دولت وجود ندارد، حتی متاسفانه ما امیدی به اصلاح وضعیت هم نداریم.» از: ایران وایر اشتراکگذاری این:برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)برای اشتراکگذاشتن فیسبوک خود کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود) Related به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید برچسبها: آینده تباه کودکان بازمانده از تحصیل؛ کولبری، سوختبری و زبالهگردی, ثمانه قدرخان