زیتون ـ سولماز ایکدر: نهم بهمن ماه ویدیو و عکسهایی از مرتضی طلایی، نایب رییس شورای شهر تهران و رییس پلیس سابق تهران بزرگ در شبکههای اجتماعی منتشر شد. این عکسها و ویدئو نشان میداد که او حداقل مدتی را در کانادا به سر برده است.
در این ویدیو مرتضی طلایی در یکی از باشگاههای ورزشی کشور کانادا مشغول ورزش کردن است. این را شاید بتوان نشانه آن گرفت که مرتضی طلایی نه برای یک سفر کوتاه که برای مدتی طولانی در آن کشور اقامت داشته است.
سردار مرتضی طلایی درباره ویدیوی منتشر شده، ضمن تایید خبر عبدالله عبدی، روزنامهنگار مستقل، مبنی بر مسافرت به کانادا به خبرنگار دیدهبان ایران گفت: «مگر مسئله شخصی افراد باید در فضای رسانهای به آن پرداخته شود؟ چرا باید در فضای رسانه من بیایم بگویم که به فلان سفر رفتم یا نرفتم؟ اصلا من صد تا سفر رفتم باید پاسخگو باشم؟ من دارم زندگی خودم را میکنم؛ شما باید جواب بدهید که زندگی شخصی افراد به چه کسی مربوط است؟»
مرتضی طلائی، رییس پلیس سابق تهران بزرگ است که در سال ۱۳۸۵ و در زمان فرماندهی اسماعیل احمدیمقدم فرمانده ناجا با درجه نظامی سردار سرتیپ دوم پاسدار بازنشسته شد. او نماینده سومین دوره و نایب رییس چهارمین دوره شورای شهر تهران نیز بوده است.
مرتضی طلایی در دورانی که رییس پلیس تهران بزرگ بود مجری طرحهای مختلفی از جمله جمع آوری دستگاههای دریافت امواج ماهواره از منازل شهروندان، گشتهای حجاب و مواردی از این دست بوده است. تاکید امروزه او بر «شخصی» بودن سفرش به کانادا در تضاد با کارنامه کاریاش به عنوان رییس پلیس تهران بزرگ و عضو شورای شهر است.
از سوی دیگر مرتضی طلایی به عنوان یک شخصیت نظامی برای خروج از کشور نیاز به صدور مجوزی مخصوص از ستاد کل نیروهای مسلح دارد. سابقه او در سرکوب شهروندان ایران بر کسی پوشیده نیست. اما نه تنها برای او اجازه خروج از ایران صادر شده، بلکه از قرار معلوم کانادا هم به او ویزای بلند مدت داده است. این در حالی است که حتی دون پایهترین شاغلان در نیروهای مسلح نیز برای گرفتن مجوز خروج با چالشهای فراوانی روبهرو هستند.
چرا این خبر مهم است؟
از آنچه انقلاب سال ۵۷ و بعد جمهوری اسلامی برپایه آن بنیان گذاشته شد، تنها شعار «مرگ بر آمریکا» و «غرب ستیزی» برجای مانده است. ضدیت چهل ساله جمهوری اسلامی با آمریکا برای مردم ایران هزینههای فراوانی به بار آورده است. از تحریمهای پیدرپی بینالمللی بر علیه ایران تا تحریمهای خود خواسته مانند ممنوعیت واردات واکسنهای انگلیسی و امریکایی.
تنها طی یک سال گذشته آیتالله خامنهای در سخنرانیهایی که داشته است پانصد و چهل بار به آمریکا و غرب اشاره داشته و همواره در تمامی این سخنرانیها بر دشمنی با جهان غرب تاکید داشته است.
ضدیت با غرب در سالهای اخیر به تقبیح مهاجرت و سفر به غرب نیز رسیده است. آیتالله خامنهای آبان ماه امسال در یک سخنرانی تشویق جوانان به مهاجرت از ایران را «خیانت» توصیف کرد. رهبر جمهوری اسلامی در آن سخنرانی تاکید کرده بود: «در بعضی از دانشگاهها عناصری هستند که جوان نخبه را تشویق میکنند به ترک کشور، من صریح میگویم این خیانت است، این خیانت است، این دشمنی با کشور است.»
در پی این سخنان رهبر جمهوری اسلامی روزنامه داخلی دانشگاه شریف دی ماه امسال با انتشار تصویر حکمی منتسب به وزارت علوم نوشت که «صدور مدارک تحصیلی و ریزنمرات به زبان انگلیسی» در دانشگاههای ایران ممنوع شده است.
در تصویر منتسب به بخشنامه وزارت علوم که تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ را دارد و خطاب به روسای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی صادر شده، با تاکید بر «نامه محرمانه» سازمان بازرسی کل کشور در فروردین ۱۴۰۰، از آنها خواسته شده تا در صدور مدارک تحصیلی و ریز نمرات موضوع را رعایت کنند.
از سوی دیگر مقامات جمهوری اسلامی همواره تاکید دارند که مسئول به بهشت بردن شهروندان هستند. ائمه جمعه، مقامات نظام و از جمله شخص رهبر جمهوری اسلامی بارها و بارها گفتهاند که «وظیفه حاکم اسلامی این است که مردم به بهشت و سعادت اخروی برسند.»
بر اساس این تعیین وظیفه است که در جزئیترین مسائل زندگی مردم از انتخاب پوشش، خوراک، تفریح و حتی محل زندگی آنان نیز دخالت میکنند.
میزان دخالت در امور شخصی مردم به جایی رسیده است که جمهوری اسلامی روز گذشته فروش آزاد داروی پیشگیری از بارداری را نیز ممنوع کرد تا بتواند سیاست افزایش جمعیت را پیش ببرد.
کمی عمیقتر؛ مرگ خوب است برای همسایه
مرتضی طلایی اولین مقام نظام جمهوری اسلامی نبود که به یک کشور غربی سفر کرد. پیش از او نیز مقامات جمهوری اسلامی برای تفریح، درمان و تحصیل به غرب رفته بودند.
از بین مقامات جمهوری اسلامی که سفرشان به کشورهای غربی جنجالی شد، یکی محمود هاشمیشاهرودی و سفرش به آلمان بود. رییس مجمع تشخیص مصلحت جمهوری اسلامی ایران و رییس پیشین قوه قضائیه برای درمان به آلمان رفت و در کلینیک تخصصی مغز هانوفر بستری شده بود.
بستری شدن محمود هاشمیشاهرودی در این کلینیک اعتراضات فراوانی را در پی داشت. گروههایی از ایرانیان و مدافعان حقوق بشر آلمانی ضمن برگزاری تظاهرات اعتراضی در برابر ساختمان کلینیک تخصصی مغز هانوفر خواستار بازداشت و محاکمه شاهرودی پس از درمان او شدند. هاشمی شاهرودی اما معالجه را نیمه تمام گذاشت و به ایران بازگشت.
پس از او سفر غلامرضا منصوری، قاضی دادگاههای مشهد، معاون دادستان تهران و قاضی فرهنگ و رسانه، ارشاد به اروپا خبر ساز شد. او پس از اقامت در چندین کشور اروپایی در رومانی به طرز مشکوکی جان باخت.
سر این رشته البته به محمدتقی مصباح یزدی میرسد کهسفرهایی به آمریکا، کانادا و آرژانتین داشته و عکسهای او در حالی که کت و شلوار پوشیده در کنار افرادی مانند حسین نصر از مشاوران فرح پهلوی و صادق خرازی سفیر اسبق جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد منتشر شده است.
اگرچه برای سفر مسئولین و مقامات نظام به کشورهای غربی به دلیل تمرکز رسانهها محدودیتهایی وجود دارد، اما دست ایشان برای فرستان فرزندانشان به کشورهای غربی باز است.
دو تن از دختران غلامعلی حدادعادل ساکن آمریکا هستند. او خودش در یک مصاحبه تایید کرده بود که یک دخترش برای تحصل به پس از ژاپن به آمریکا رفته است و دیگری نیز پس از ازدواج با مردی که در یک خانواده «شهیدپرور» در آمریکا متولد شده است، اقامت این کشور را دریافت کرده است.
دختر محمد علی کینژاد، عضو ارشد شورای انقلاب فرهنگی نیز ساکن آمریکا است.
نعیما طاهری دختر نعیمه اشراقی سومین فرزند شهابالدین اشراقی و صدیقه خمینی و هفتمین نوه سید روحالله خمینی است. او نیز در دانشگاه مک مستر کانادا درس خوانده.
گذشته از تمایل مقامات جمهوری اسلامی به درمان، زندگی و تحصیل در غرب؛ دادن جواز ورود به این افراد از سوی کشورهای غربی نیز محل سوال است.
یکی از دو پسر معصومه ابتکار، رییس سابق سازمان محیطزیست و معاون پیشین امور زنان ریاستجمهوری و از دانشجویانی «پیروی خط امامی» که سفارت آمریکا را تسخیر کردهاند نیز در آمریکا مشغول به تحصیل است.
همچنین فاطمه اردشیر لاریجانی دختر علی لاریجانی هم ساکن آمریکاست. از قرار معلوم دختر علی لاریجانی سال ۹۱ در رشته پزشکی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده و بعد برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته و در دانشگاه ایالتی کلیولند در اوهایوی آمریکا دوره تخصصی پزشکی را گذرانده و حالا در یکی از مراکز پژوهشی پزشکی کار میکند.
اینها تنها مشتی از خروار فرزندان مسئولان هستند که به رغم شعارهای غرب ستیزی پدرانشان و بعضا خودشان، و با وجود تحریمهای پیدرپی در کشورهای غربی زندگی میکنند.
گذشته از تمایل مقامات جمهوری اسلامی به درمان، زندگی و تحصیل در غرب؛ دادن جواز ورود به این افراد از سوی کشورهای غربی نیز محل سوال است.
کشورهای غربی که درخواست ویزای شهروندان ایران را به بهانههای گوناگون از خدمت سربازی در سپاه گرفته تا داشتن حساب بانکی در یکی از بانکهای تحریم شده و …رد میکنند، به سادگی به مقامات نظام و فرزندانشان اجازه سفر و اقامت میدهند. حتی به افرادی مانند سردار طلایی که شخصیت نظامی شناخته شدهای است.