حامد محمدی: ددد

دوشنبه, 2ام اسفند, 1400
اندازه قلم متن

sepah_021922.jpgحامد محمدی – کیهان لندن

آنطور که برخی مقامات جمهوری اسلامی و دیپلمات‌های غربی می‌گویند دستیابی به توافق و به بیان واضح‌تر «معامله اتمی» میان رژیم ایران و غربی‌ها نزدیک است. در عین حال همگی آنها تأکید می‌کنند هنوز «مسائل حل نشده زیادی» بین طرفین باقی مانده. اما برخی دیگر از مقامات طرفین در مذاکرات اتمی از جمله سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه می‌گویند «هنوز راه طولانی تا دستیابی به توافق اتمی با ایران در پیش است.»

وزارت خارجه آمریکا و تیم مذاکره کننده دولت جو بایدن در چند نوبت تأکید کرده‌اند «تا زمانی که بر سر همه چیز توافق نشود، هیچ چیز مورد توافق قرار نگرفته است.» منظور طرف‌ آمریکایی از «همه‌ چیز» همان صنایع موشکی و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از شبه‌نظامیان منطقه و «جریان مقاومت» است که علی خامنه‌ای آنها را «مسائل ناموسی انقلاب» می‌داند. وی پیشتر گفته بود «بر سر آنها مذاکره نمی‌کنیم!»

در دولت حسن روحانی تیم نمایندگان جمهوری اسلامی به سرپرستی عباس عراقچی معاون محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت شش دور با نمایندگان ۱+۴ در وین مذاکره کرد. عراقچی خودش عضو نیروهای «سپاه قدس» شاخه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است. پس از شش دور مذاکره در وین با حضور غیرمستقیم نمایندگان ایالات متحده حالا کار به جایی رسیده که حسن روحانی، ظریف، عراقچی و همچنین بعضی مقامات دولتی و حتا حامیان سرشناس دولت در جریان اصلاح‌طلب آکه اتفاقاً سابقه عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز دارند، به نظام و درواقع به علی خامنه‌ای فشار می‌آورند که بر سر موشک‌ها و پشتیبانی از شبه‌نظامیان مذاکره شود. این جریان مصلحت و منفعت نظام را کنار آمدن با آمریکا می‌دانند.

اختیاراتی که روحانی برای معامله می‌خواست

حسن روحانی در یکی از آخرین روزهای دولت دوم خود گفت «اگر همین امروز به عراقچی اختیار بدهید به وین می‌رود و تحریم‌ها را لغو می‌کند.» آنچه حسن روحانی می‌خواست اختیار برای عراقچی بود تا بتواند در مورد موشک‌ها و مسائل منطقه‌ای مذاکره کند. در دوران روحانی وقتی در مقطعی زمزمه‌هایی از مذاکره بر سر «مسائل ناموسی انقلاب» به گوش رسید، امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آشکارا تهدید کرد «توان موشکی قابل مذاکره نیست و خط قرمز است و غلط می‌کند کسی بخواهد در این زمین مذاکره کند.» در چند نوبت نیز وقتی برخی منابع خبر دادند که در وین موازی با مذاکرات اتمی در مورد موشک‌ها و پشتیبانی جمهوری اسلامی از گروه‌های نیابتی بحث شده بلافاصله سپاه پاسداران دست به رزمایش موشکی می‌زد و یا از موشک‌های لاستیک و کروز دوربُرد رونمایی می‌کرد و موجی از تهدید علیه اسرائیل و سایر کشورهای منطقه به راه می‌افتاد و یا شبه‌نظامیان وابسته به رژیم در منطقه اقدام به راکت‌پرانی علیه منافع آمریکا یا شرکت‌های نفتی منطقه می‌کردند و یا بر سر راه‌ کشتی‌های تجاری و نفتکش‌های خارجی مین‌پاشی می‌شد.

در تمام سال‌های پس از توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دست به اقداماتی می‌زد که به ادعای حسن روحانی با همان کارها برجام را از بین ببرد.

در این میان، یکی از مخالفان سرسخت مذاکرات موشکی و منطقه‌ای قاسم سلیمانی بود که در یکی از واپسین سخنرانی‌هایش در مورد «برجام سه ضلعی» (اتمی و موشکی و منطقه‌ای) گفت « برجام ۲ و ۳ برای خشکاندن جریان‌های ناب اسلامی در منطقه است.»

جانشین محمدجواد ظریف در وزارت خارجه جمهوری اسلامی حسین امیرعبداللهیان در جریان دفاع از خود برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی به عنوان وزیر خارجه تعهد داد موازی با مذاکره برای لغو تحریم‌ها «با قدرت جبهه مقاومت را به عنوان متحد منطقه‌ای جمهوری اسلامی تقویت و با آنها همکاری می‌کند.»

امیرعبداللهیان چنان خود را در حمایت از شبه‌نظامیان راسخ نشان داد که به او لقب «حاج قاسم دیپلماسی» و «دیپلمات مقاومت» دادند. امیرعبداللهیان معتقد بود «میدان» دست دیپلمات‌های جمهوری اسلامی را در میز مذاکره به‌ شدت باز کرده است. یعنی به صراحت اعتراف می‌کند تهدیدات موشکی و منطقه‌ای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابزار نظام در پیشبرد سیاست خارجی است. اما محمدجواد ظریف معتقد بود «قدرت نظامی به تنهایی امنیت ایجاد نمی‌کند» و نباید «دیپلماسی» را فدای «میدان» کرد. هرچند ظریف چند ساعت به خاطر بی‌خبری و عدم حضور در دیدار خامنه‌ای و بشار اسد قهر کرد و استعفا داد (دیداری که سلیمانی در آن حضور داشت) اما پس از تماس سلیمانی با وی استعفایش را پس گرفت. سلیمانی به او گفته بود «حالا دیگه ناز می‌کنی؟ بچه شدی؟ بیا سر کارت!»

استقبال فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از انتصاب امیرعبداللهیان آنقدر بود که اسماعیل قاآنی فرمانده «سپاه قدس» برای تبریک به او شخصاً به وزارت خارجه رفت. عبداللهیان در این دیدار به قاآنی اطمینان داد «راه وزارت خارجه همان راهی است که سلیمانی می‌رود.»

عقب‌نشینی انقلابی‌ها

روحانی و محمدجواد ظریف جای خود را به رئیسی و امیرعبداللهیان دادند و دور هفتم و هشتم مذاکرات اتمی وین بعد از توقفی طولانی از هشتم آذرماه (۲۹ نوامبر) آغاز شد. سرپرست تیم مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی علی‌ باقری‌ کنی معاون امیرعبداللهیان است. او که خود از مخالفان سرسخت برجام بوده اکنون برای احیای آن به شدت تلاش می‌کند. برای مخالفان برجام در داخل ایران بسیار گران تمام شده که «دیپلمات‌های مقاومت» در وین مجبور به عقب‌نشینی در مقابل فشارهای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شده‌اند و بدون عملی شدن شروط نظام، پذیرفتند که دوربین‌های نظارتی آژانس در مجتمع «تسا» کرج نصب شود. از آن بدتر اینکه نه فقط حسین امیرعبداللهیان و بلکه ابراهیم رئیسی «قاضی مرگ» و علی شمخانی دبیر شورای عالی‌ امنیت ملی جمهوری اسلامی هم به مذاکره مستقیم با آمریکا چراغ سبز نشان دادند.

به بیان دیگر «دولت انقلابی» که شعارش «گرفتن تقاص خون قاسم سلیمانی و فخری‌زاده» و حمایت تمام و کمال از به اصطلاح «محور مقاومت» بود، بعد از دو دوره مذاکره به همانجایی رسید که دولت روحانی و تیم مذاکره کننده‌ی عباس عراقچی رسیدند: ضرورت گفتگو برای توقف تهدیدات موشکی و منطقه‌ای!

با انتقاد جریان‌های انقلابی، شمخانی بطور دوپهلو از موضع چراغ سبز خود عقب‌نشینی کرد اما رئیسی و امیرعبداللهیان هنوز نه! در این میان، اصلاح‌طلبانی که مخالف سرسخت اقدامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مواضع ابراهیم رئیسی و جریان تندرو و حامی او بودند، حالا به دفاع از رئیسی و امیرعبداللهیان به خاطر اظهارات‌شان در مورد مذاکره مستقیم جمهوری اسلامی و آمریکا می‌پردازند!

این وضعیت دست‌کم برای بخش قدرتمندی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قابل تحمل نیست. آزمایش همزمان ۱۶ موشک بالستیک در رزمایش «پیامبر اعظم» (۱۶ دی‌ماه) و یک هفته پس از آن «پرتاب موشک ماهواره‌بر سمیرغ» که به مدار نرسید اما گفته شد هدف از آن «تغییر موازنه قدرت» است، بخشی از واکنش پاسدارانِ مخالف توافق با آمریکا در برابر زمزمه‌هایی است که درباره آغاز مذاکرات موشکی و منطقه‌ای به گوش می‌رسد.

رونمایی از موشک «حاج قاسم» و موشک سوخت جامد «خیبرشکن»، افزایش حملات موشکی و پهپادی شبه‌نظامیان وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق و سوریه به مواضع آمریکا، حملات موشکی و پهپادی حوثی‌ها به دوبی و ابوظبی و افزایش انتقال ادوات و تسلیحات نظامی به یمن نیز بخش دیگری از برنامه‌های مخالفان «برجام ۲ و ۳» در سپاه پاسداران برای عرض اندام به شمار می‌رود.

کاری به مذاکره نداریم؛ شرف و حیثیت‌مان را معامله نمی‌کنیم!

اکنون که صحبت از «نزدیک بودن دستیابی به توافق» است در مورد اینکه جمهوری اسلامی در مقابل لغو احتمالی تحریم‌ها چه امتیازی در فعالیت‌های اتمی و همچنین موشکی و منطقه‌ای به طرف غربی داده صحبتی نمی‌شود اما شواهد نشان می‌دهد جدال درونی داخل نظام به ویژه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر سر برنامه موشکی و منطقه‌ای جهت تصمیم نهایی در نظام شدت گرفته است.

سردار سرتیپ پاسدار محمدجعفر اسدی فرمانده پیشین نیروی زمینی سپاه پاسداران در یک سخنرانی در جمع سپاهی‌های سمنان گفت «سیاسیون در مذاکرات اگر کاری از پیش ببرند یا نه، مسیر رستگاری ادامه دارد. ما کاری به مذاکرات نداریم و نگرانی از نتیجه مذاکرات هم در وجود پیرو ولایت فقیه جایی ندارد… به گفته شهید قاسم سلیمانی ما فرزند عاشوراییم و برای زندگی چندروزه نیامدیم که دین و حیثیت و شرف خود را معامله کنیم.»

جنیفر ساکی سخنگوی کاخ سفید ۱۹ فوریه ۲۰۲۲ (۳۰ بهمن) گفته است «مذاکرات وین با پیشرفتی حقیقی همراه است.» سه روز قبل از آن شمخانی گفته بود «با آمریکای بدعهد و اروپای بی‌عمل مذاکره فرا برجامی نمی‌کنیم.» همه این تناقضات و مواضع دوگانه نشان می‌دهد مذاکره‌کنندگان در وین مشغول گفتگوهایی شده‌اند که علی خامنه‌ای آنها را «مسائل ناموسی انقلاب» می‌داند ولی بخش قدرتمندی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مخالف جدّی آن هستند. واقعا چه امتیازی رد و بدل شده که کاخ سفید می‌گوید «پیشرفت مذاکرات حقیقی بوده است؟!»

برای جمهوری اسلامی و شخص علی خامنه‌ای دو راه بیشتر وجود ندارد:
۱) تسلیم و معامله
۲)پذیرفتن پیامدهای داخلی و بین‌المللی تحریم‌ها و حتا رفتن به سوی برخورد نظامی!

اینکه نقش رهبر جمهوری اسلامی در این شرایط چیست یک مسئله است و اینکه آیا او می‌تواند جریان حامی خود یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کارتل‌های اقتصادی وابسته به آن را به یک معامله دیگر راضی کند بحثی دیگر.

به این ترتیب، علی خامنه‌ای یا برای معامله و یک «نرمش قهرمانانه» اما بسیار دردناک‌تر از نرمش قبلی آماده است و به حد کافی قدرت برای به کرسی نشاندن حرفش در میان حامیان درونی نظام دارد و یا عنان امور در دستش نیست و با فشارهای داخلی و قدرت‌های خارجی روبروست و تابع شرایط است که وی را به کدام سو می‌کشانند!

علی‌اکبر ولایتی مشاور علی خامنه‌ای خرداد ۱۳۹۷ در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به اینکه «توافق اتمی تصمیم نظام بود نه فرد» اعتراف کرد «حتماً باید مذاکره می‌‌کردیم و اگر برجام در سال ۱۳۹۵ امضا نمی‌شد، گزینه بعدی جنگ بود!» دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین آمریکا علت خروج ایالات متحده از توافق اتمی را «نقض مفاد برجام» توسط جمهوری اسلامی می‌دانست. ترامپ و دستیارانش معتقدند بودند جمهوری اسلامی میلیاردها دلار پول حاصل از برجام در دولت باراک اوباما را صرف تقویت فعالیت‌های مشکوک اتمی، توسعه موشکی و تروریسم کرد. مسئله اساسی این است که حتا در صورت توافق مجدد و یا «احیای برجام» جریانی که سبب شد توافق اتمی سال ۲۰۱۵ بی‌اعتبار شود همچنان در رژیم ایران قدرت غیرقابل مهار دارد و با برجام یا بی‌برجام به اقدامات تخریبی ادامه خواهد داد.

گذشته از همه اینها، دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل موضوعی ایدئولوژیک و ریشه‌ای است. زمامداران حکومت اسلامی علاوه بر اینکه از صمیم قلب خواهان نابودی این دو کشور هستند، همزمان ایمان دارند فارغ از اینکه کدام فرد یا حزب در کاخ سفید قدرت داشته باشد، ایالات متحده و شرکایش به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی‌اند. اکنون در بالاترین لایه‌های قدرت این جدال جریان دارد که آیا مصلحت نظام و بقای آن در گرو «کره‌ شمالی» شدن و دستیابی به بمب اتم و ادامه توسعه‌طلبی‌ در منطقه‌ است یا کنار آمدن موقت با غرب و در رأس آن آمریکا، به این امید که با کاهش تحریم‌ها اوضاع اقتصادی کمی بهبود یابد و جمهوری اسلامی بتواند نقشه‌های خود را مانند همانچه از «برجام» انتظار داشت، موازی با «توافق» پیش ببرد!

اختلاف نظر اصلی این دو جریان که هر دو به شدت مدافع نظام‌اند این است که گروه نخست بمب اتم و به خیال خودش «قدرت نظامی» را ضامن بقای نظام می‌داند اما گروه دوم از افزایش نارضایتی‌های مردم و فروپاشی اقتصادی نظام بیمناک است و فکر می‌کند با «توافق» می‌توان نظام را فعلا حفظ کرد بدون آنکه از برنامه‌های جاه‌طلبانه‌اش برای آینده کوتاه بیاید.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.