پوتین و خامنه‌ای؛ بیماری‌ها و «شباهت‌های خانوادگی»

شنبه, 24ام اردیبهشت, 1401
اندازه قلم متن

زیتون-طاها پارسا: تنها یکی دو هفته پیش بود که لرزشِ دست و لب‌های خشکِ ولادیمیر پوتین به هنگامِ شرکت در مراسم عشای ربانی باز هم شایعه‌ی بیماری او را بر سر زبان‌ها انداخت.

هفته گذشته هم غیب کوتاه‌مدتِ علی خامنه‌ای شایعه‌ی به کُما رفتن او را در توییتر به اشاره و ایماء داغ کرد.

سخنان خامنه‌ای در جمع تعدادی از کارگران و سخنرانی پوتین در روز پیروزی متفقین بر آلمانِ نازی، هر دو در یک روز، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، و در حالی‌که هیچکدام نشانه‌ای از ضعف و بیماری نداشتند، این شایعاتِ نامکرر را تا نوبت بعدی تکذیب کرد.

در المپیک زمستانی ۲۰۱۴ چند پزشک و جراح پوتین را همراهی می‌کردند و‌ برای نخستین بار شایعه‌ی بیماری او درگرفت.‌ تغییرات ظاهری چهره‌ی پوتین هم از همان دوران آغاز شد و صورتِ پف‌کرده‌ی او مورد علاقه‌ی دوربین‌های خبرنگاران بوده.

سالِ گذشته هم حضور دکتر باقی، پزشک معتمد خامنه‌ای، در صف اول نماز جمعه و در حالی‌که کیف لوازم پزشکی خود را در کنار داشت، شایعه‌ی شدت‌یافتنِ بیماری رهبری را زنده کرد؛ شایعه‌‌ای که نخستین بار در سال ۸۸ ،جدی‌تر و فراگیرتر از همیشه، شنیده شد.

چرا این سوژه مهم است؟

حمله‌ی نظامی پوتین به اوکراین، پوتین را بیش‌تر از همیشه در کانون اخبار دنیا قرار داده است. برخی از تحلیل‌گران تلاش می‌کنند علت این جنگ را در  سلامتی جسم، مشکلاتِ‌شخصی و یا تغییرات  خلقی و رفتاری ریاست‌جمهوری روسیه دنبال کنند.

در تازه‌ترین مورد، وب‌سایت دیلی‌میل، به‌نقل از کانال تلگرامی جنجالی جنرال ‌اس‌وی‌آر، نوشت که ولادیمیر پوتین، برای چند روز مسئولیت‌های خود را به ‌ نیکولای پاتروشف منتقل می‌کند. بر اساس گزارش این وب‌سایت در زمانی‌که ریاست‌جمهوری روسیه تحت عمل جراحی قرار بگیرد، رئیس شورای امنیت روسیه جنگ اوکراین را هدایت می‌کند. این کانال تلگرامی سال گذشته نوشته بود که پوتین پارکینسون دارد و به سرطان دستگاه گوارش هم مبتلا شده است.‌

نشانه‌های پارکینسون را قبلا هم رسانه‌ها گزارش داده بودند، جایی که پوتین در طول دیدار با وزیر دفاع روسیه، سرگئی شویگو، محکم میز را گرفته بود و مضطرب به‌نظر می‌رسید.

لب‌های خشک و ظاهر عصبی و بی‌قرار، و ایستادنِ نامطمئن پوتین در زمان اجرای مراسمی در کلیسای جامع مسکو در کنار شهردار این شهر هم چیزی نبود که دید رسانه‌ها و تحلیل‌گرانی که وضعیت جسمی او را دنبال می‌کردند پنهان بماند.

تنها چند روز پس از آغاز جنگ اوکراین، تایمز هم گزارش داد که طی ۴ سال گذشته متخصصان سرطان ۳۵ بار پوتین را معاینه کرده‌اند و سرطان او به مرحله‌ای رسیده که باید جراحی شود.

ظاهر پف‌کرده رهبر کرملین هم سبب شد تا فیونا هیل، کارشناس آمریکایی در امور روسیه، در ماه فوریه به پولیتیکو بگوید که پوتین ممکن است دوزهای بالایی از استروئیدها را برای کمردردی که از زمان سقوط از اسب در سال ۲۰۱۲ متحمل شده است مصرف کند.

مسکو بارها این گزارش‌ها را رد کرده است. اخیرا دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، جراحی پوتین به دلیل سرطان تیروئید را تکذیب کرد و گفت که وضعیت سلامتی رئیس جمهور «عالی»است و او با هیچ بیماریِ جدی‌تر از سرماخوردگی روبرو نشده است.

آذر ۱۳۹۹ هفته‌نامه آمریکایی نیوزویک مدعی شد که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به دلیل تشدید بیماری، اختیارات خود را به فرزندش، مجتبی خامنه‌ای، واگذار کرده است. این شایعه از سوی تعدادی دیگر از رسانه‌های انگلیسی‌زبان از جمله جروزلم‌پست در اسراییل و روزنامه سان در بریتانیا بازنشر شد.

مهدی هاشمی، فرزند اکبر هاشمی‌رفسنجانی، در گفت‌وگویی با کیهان لندن ابتلای علی خامنه‌ای را به سرطان تأیید کرده بود اما گفته‌بود که «درمان شده» است. هنگامی‌که شایعه‌ی ابتلای رهبر جمهوری اسلامی به‌سرطان هم‌زمان با اعتراضات سال ۸۸ قوت گرفت و در تحلیل رفتاری حکومت هم کم‌تاثیر نبود، در محافل رسانه‌ای و سیاسی از مهدی هاشمی به‌عنوان یکی از منابع آن یاد می‌شد.

در ۱۷ شهریور سال ۹۳ خامنه‌ای برای یک عمل جراحی «نیم‌ساعته»، چند روز در بیمارستان بقیه‌الله بستری شد که تصاویر و اخبار آن از طریق رسانه‌های رسمی انتشار یافت. مدتی بعد ‌ روزنامه‌ی فرانسوی «فیگارو»، مدعی شد که بیماری او [سرطانِ پروستات] در مرحله متاستاژ قرار دارد و چیزی به پایان عمر بیمار باقی نمانده است.

دفتر رسمی علی خامنه‌ای معمولا به این نوع شایعات واکنشی رسمی نشان نمی‌دهد اما هر بار تأکید می‌کند که اخبار مربوط به رهبری را باید از منابع رسمی پی‌گرفت. البته هر بار این دست شایعات از سوی برخی از هواداران او تکذیب و  در رسانه‌های وابسته به حکومت منتشر می‌شود.

کمی‌ عمیق‌تر؛ فیک‌نیوز، شایعاتی برای باور کردن و شباهت‌های خانوادگی
انتشار شایعات مربوط به سلامتی رهبران و سیاست‌مداران و افراد مشهور در بسیاری از کشورها رایج است و خریداران فراوانی دارد. در کشورهای دموکراتیک که آزادی بیان تضمین شده و امکان گردش آزاد اطلاعات وجود دارد، این نوع شایعات معمولا اسباب رونق و افزایشِ تیراژ رسانه‌های زرد و عامه‌پسند است. درستی و نادرستی این شایعات خیلی زود آشکار و از تریبون‌های رسمی تکذیب یا تأیید می‌شود. بیماری سیاستمداران در این کشورها اغلب به کناره‌گیری یا برکناری آن‌ها از مسئولیت‌های مهم‌می‌شود.

در کشورهایی که ساختار آن‌ها غیردموکراتیک است و یا رسانه‌ها از آزادی بیان برخوردار نیستند و با سانسور منتشر می‌شوند، بسیاری از اخبار شکل شایعه به خود می‌گیرد و بسیاری از شایعات هم اگرچه تکذیب، اما به باور عمومی تبدیل می‌شوند.
انتشار شایعه در حکومت‌های غیردموکراتیک کارکردهای دیگری هم دارد. در بسیاری از مواقع برای انتشار خبر اصلی و یا آماده‌سازی و یا افکارسنجی عمومی شایعاتی از سوی حکومت به رسانه‌ها راه می‌یابد و اگرچه تکذیب می‌شوند اما در نهایت شکلی از آن رنگ و روی خبر به‌خود می‌گیرد. در این حکومت‌ها، گاهی هم یک شایعه این قدرت را دارد که مسیر افکار عمومی و حتی تحلیل‌گران را منحرف کند و بر جریان‌ها و حوادث سیاسی تأثیر بگذارد.

در ایران، هر بار که شایعه‌ی بیماری مهلکِ رهبری نظام منتشر می‌شود، در کنارش نامی هم از جانشین‌های احتمالی از جمله مجتبی خامنه‌ای، فرزند میانی رهبر، به‌میان می‌آید. شایعه‌ی مرگِ زودهنگامِ رهبر در موارد عدیده‌ای توانسته رفتار اپوزیسیون و جریان‌های منتقد را هم دچار تعلل در رفتار و تصمیم‌گیری کند؛ گویی در قدرت‌های مطلقه نبض همه‌ی تصمیم‌ها و تحلیل‌ها با قلب رهبری می‌زند.

شایعات عدم سلامتی پوتین و تأثیر آن بر رفتار او نیز گاهی از سوی رسانه‌های ناشر به علت‌العلل تصمیم‌های او تبدیل می‌شود و ذهن‌ها را از عوامل دیگر منحرف می‌کند. این شایعه حتی در مواردی سبب توجیه رفتارها و تعامل‌ها و تعلل‌ها در خصوص رفتارهای قبلی پوتین از جمله در کریمه و سوریه می‌شود. این شایعات کمک می‌کند که پوتین را از مقام یک دیکتاتور که بیش از دو دهه است در روسیه حکم می‌راند و دست کم چهار بار در کشورهای دیگر مرتکب جنایت و نقض حقوق بشر شده، به یک پوتینِ بیمار تقلیل دهد تا سکوت‌های احتمالی در برابر رفتارهای قبلی او را هم توجیه کند؛ گویی ساختمان‌ها و خیابان‌های حلب و آوارگان سوری با ساختمان‌ها بوچا و کی‌یف و پناهندگان اوکراینی هیچ شباهتی نباید بیابند مبادا داوری تاریخ دامنِ برخی‌ها را بگیرد.

گفته می‌شود روسیه و ایران با انتشار اخبار نادرست در شبکه‌های اجتماعی بر نتایج انتخابات آمریکا در دو نوبت قبلی تاثیر گذاشته‌اند. تاثیرپذیری جمهوری اسلامی  و مخصوصا شیوه‌های سانسور و برخورد با رسانه‌ها و مخالفان از روسیه انکارناپذیر است. شایعات عدم سلامتِ پوتین و خامنه‌ای، که گاه و بی‌گاه تکرار می‌شوند، هر چه هست کارکردشان تسخیر رسانه و ذهن‌هاست و نه تنها به تداوم شیوه حکمرانی آنان کمک می‌کند بلکه شیوه‌های واکنش به آن‌ها را هم با خطا و یا توجیه همراه می‌سازد. این البته تنها شباهت‌های این دو حکمران مطلقه و مادام‌العمر نیست. دیکتاتورها حتی اگر هیچ وجه شباهت عینی هم نداشته باشند، دارای «شباهت خانوادگی»‌اند و «برای بیان خصلت این همانندی‌ها عبارتی بهتر نمی‌شود یافت». در میان دیکتاتور‌ها نیز مانندِ بازی‌ها نیز «شبکه‌ای پیچیده از همانندی‌ها می‌بینم که هم‌پوشانی و تقاطع دارند، گاهی همانندی‌های کلی، گاه همانندی در جزئیات.[…] مانند شباهت‌های گوناگون بین اعضای یک خانواده*».

*ویتگن‌شتاین، پژوهش‌های فلسفی، فقرات ۶۶ و ۶۷


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.