تاریخچه‌ی سازمان‌های مردم‌نهاد و نمونه‌ی سمن‌های موفق در جهان/ مهدیه گلرو

شنبه, 14ام خرداد, 1401
اندازه قلم متن

 

ماهنامه خط صلح – سازمان‌های غیردولتی یا سازمان‌های مردم‌نهاد برای اولین بار در ماده‌ی ۷۱ منشور سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ نام برده شدند. در حالی که سازمان‌های غیردولتی هیچ تعریف ثابت یا رسمی‌ای ندارند، آن‌ها عموماً به عنوان مؤسسات غیرانتفاعی مستقل از نفوذ دولت تعریف می‌شوند؛ اگرچه ممکن است بودجه‌ی دولتی دریافت کند.

فعالیت‌های سازمان‌های غیردولتی شامل فعالیت‌های محیطی، اجتماعی، فرهنگی، دفاعی و حقوق بشری است، اما به آن محدود نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند برای ترویج تغییرات اجتماعی یا سیاسی در مقیاس وسیع یا بسیار محلی تلاش کنند. سازمان‌های غیردولتی نقش مهمی در توسعه‌ی جامعه، بهبود جوامع و ارتقای مشارکت شهروندان دارند.

بانک جهانی برای سازمان‌های غیردولتی تعریف ساده‌ای ارائه می‌کند: «سازمان‌های مردم‌نهاد  شامل بسیاری از گروه‌ها و مؤسسات می‌شوند که کاملاً یا تا حد زیادی مستقل از دولتند و عمدتاً اهداف بشردوستانه یا تعاونی دارند تا تجاری؛ مانند گروه‌های غیربومی، سازمان‌دهی به صورت منطقه‌ای یا ملی و گروه‌های عضو در روستاها. سازمان‌های غیردولتی شامل انجمن‌های خیریه و مذهبی‌اند که بودجه‌های خصوصی را برای توسعه‌ بسیج می‌کنند، خدمات غذایی و تنظیم خانواده، توزیع و سازمان‌های اجتماعی را ترویج می‌کنند. آن‌ها هم‌چنین تعاونی‌های مستقل، انجمن‌های اجتماعی، انجمن‌های مصرف‌کننده‌ی آب و گروه‌های زنان را شامل می‌شوند.»

با این حال سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی نسبت به آن‌چه معمولاً تصور می‌شود، ریشه‌های عمیق‌تری دارند. خود اصطلاح «سازمان‌های غیردولتی» در پایان جنگ جهانی دوم از طریق منشور سازمان ملل متحد رایج شد، اما حتی قبل از شروع دوران مدرن، دستورات مذهبی، گروه‌های تبلیغی، بازرگانان و انجمن‌های علمی در حال عبور از قاره‌ها بودند. بسیاری از آن‌ها تا به امروز باقی مانده‌اند.

با این حال در چارچوب آرمان‌گرایی روشنگری، تحولات انقلابی و تماس‌های شرق و غرب در اواخر قرن هجدهم بود که حوزه‌ی سازمان‌های غیردولتی دگرگون می‌شد؛ در واقع موج اعتراضات در سال ۲۰۱۱ ‌ــ‌از قیام‌های اعراب تا تظاهرات ضدفساد هند و اشغال وال‌استریت‌ــ‌ تداعی‌کننده‌ی موج بسیار عظیم سازمان‌های غیر دولتی است.

پس از تأسیس انجمنی برای بازیابی غرق‌شدگان در آمستردام در سال ۱۷۶۷ «انجمن‌های انسانی» متخصص در نجات و احیای قربانیان غرق‌شدن کشتی تأسیس شد. در حالی که هدف «انجمن‌های انسانی» انتشار تکنیک‌های جدید احیا بود، یک سازمان غیردولتی بشردوستانه‌ی دیگر به نام «انجمن سلطنتی جنریان» در سال ۱۸۰۳ تأسیس شد تا اطمینان حاصل کند که همه‌ی بیماران مبتلا به آبله به آب پاکیزه و غذا دسترسی دارند.

در میان مؤثرترین سازمان‌های غیردولتی اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده بسیاری از گروه‌های ضدبرده‌داری در جهان اقیانوس اطلس در دهه‌های پس از تشکیل انجمن پنسیلوانیا برای امدادرسانی به سیاه‌پوستان آزاد که به ‌طور غیرقانونی در اسارت نگهداری می‌شدند، در سال ۱۷۷۵ تأسیس شدند. این سازمان‌ها نه‌تنها بر قوانین ملی مانند قانون تجارت برده‌ی بریتانیا در سال ۱۸۰۷، بلکه بر مذاکرات بین‌المللی نیز تأثیر گذاشتند. به عنوان مثال لابی الغاگران به صدور اعلامیه‌های بین‌المللی درباره‌ی تجارت برده در کنگره‌های صلح پس از جنگ‌های ناپلئونی کمک کرد.

می‌توان گفت جنبش صلح دارای این تمایز است که مسئول اولین سازمان مردم‌نهاد ثبت‌شده است. انجمنی  که در سال ۱۸۳۴ در اسکاتلند ایجاد شد، ادعا کرد «متشکل از کسانی است که می‌خواهند زمینه‌های عادلانه‌ای برای احترام و احترام متقابل بیابند که صلح را گرامی می‌دارند و بر اساس اصل بزرگ جمع‌آوری و انتشار اطلاعاتی که تمایل به بهبود شرایط دارد، عمل خواهد کرد تا وضعیت فردی و اجتماعی هم‌نوعانشان بهبود یابد.» در همان سال جوزپه مازینی، جمهوری‌خواه ایتالیایی «انجمن اروپای جوان» را برای ترویج ناسیونالیسم تأسیس کرد و انقلابیون کمونیست «اتحادیه‌ی عدالت»، مستقر در پاریس را تشکیل دادند.

در حالی که اکثر انجمن‌ها عمر کوتاهی داشتند، انجمن بریتانیایی ضدبرده‌داری که در سال ۱۸۳۹ تأسیس شد، تا به امروز به عنوان قدیمی‌ترین سازمان بین‌المللی حقوق بشر که ضد‌برده‌داری است، باقی مانده. اهمیت این انجمن  فراتر از این دست‌آورد است. احساسات ضدبرده‌داری بریتانیا یکی از عوامل شکست وایت‌هال در به‌رسمیت‌شناختن کنفدراسیون در دهه‌ی ۱۸۶۰ بود و نقشی در الغای برده‌داری در ایالات متحده داشت.

به طور مشابه کنوانسیون بین‌المللی ضدبرده‌داری سازمان که در سال ۱۸۴۰ در لندن برگزار شد، موجی از کنگره‌های بین‌المللی خصوصی را برانگیخت که منجر به تأسیس سازمان‌های غیردولتی در بسیاری از زمینه‌ها در دهه‌های بعدی شد. ممانعت از حضور زنان در این رویداد هم‌چنین باعث شد تا دو تن از نمایندگان حذف شده (الیزابت کدی استانتون و لوکرتیا موت) در سال ۱۸۴۸ یک کنوانسیون حقوق زنان را در فالزسنکا تشکیل دهند که لحظه‌ای کلیدی در توسعه‌ی جنبش حق رأی زنان بود.

با این حال تعداد کمی از افراد به اندازه‌ی هانری دونانت، بشردوست سوئیسی، نقش مهمی در توسعه‌ی سازمان‌های غیردولتی ایفا کرده‌اند. او در سال ۱۸۵۵ ایجاد «اتحاد جهانی انجمن‌های مسیحی مردان جوان» را رهبری کرد که به دلیل ساختار پیش‌گامانه‌اش یک سازمان‌ ملی غیردولتیِ برجسته محسوب می‌شد. مشهورتر از آن، پس از مشاهده‌ی کشتار نبرد «سولفرینو» در سال ۱۸۵۹ دونانت در سال ۱۸۶۳ به تأسیس جنبش صلیب سرخ برای ارائه‌ی کمک‌های بی‌طرف به مجروحان درگیری پرداخت.

تعداد و تنوع سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی در دوره‌ای بین دهه‌ی ۱۸۷۰ تا جنگ جهانی اول به موازات انقلاب صنعتی دوم گسترش زیادی یافت. در میان بیش از چهارصد نهادی که در این زمان تأسیس شد، سازمان‌هایی بسیار متنوع هم‌چون اتحاد علمی جهانی، لیگ جهانی برای حمایت از حیوانات، شورای بین‌المللی زنان، فدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری، اتحاد بین‌المللی تعاون، کمیته‌ی بین‌المللی المپیک بودند و دفتر سوسیالیست بین‌المللی وجود داشت.

دست‌آوردهای سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی در دهه‌های قبل از جنگ شامل کمپین‌های موفقیت‌آمیز برای معاهدات جدید، مانند انجمن بین‌المللی ادبی و هنری در رابطه با کپی‌رایت بین‌المللی و فدراسیون بین‌المللی لغو در رابطه با قاچاق جنسی بود. علاوه بر این گروه‌های زنان در انتشار فعالیت‌های حق رأی در سراسر جهان بسیار مهم بودند.

از میان نقش‌های متنوعی که سازمان‌های غیردولتی ایفا می‌کنند، شش مورد زیر را می‌توان به ‌عنوان مهم‌ترین اهداف این سازمان‌ها که در منشور سازمان ملل نیز به آن اشاره شده، برشمرد:

۱- توسعه و بهره‌برداری از زیرساخت‌ها:

سازمان‌ها و تعاونی‌های مبتنی بر جامعه می‌توانند زمین را خریداری، تقسیم و توسعه دهند، مسکن بسازند، زیرساخت‌ها را فراهم کنند و زیرساخت‌هایی مانند چاه‌ها یا توالت‌های عمومی و خدمات جمع‌آوری زباله‌ی جامد را اداره و نگهداری کنند. آن‌ها هم‌چنین می‌توانند مراکز تأمین مصالح ساختمانی و سایر شرکت‌های اقتصادی مبتنی بر منافع  جامعه را توسعه دهند. در بسیاری از موارد آن‌ها به کمک فنی یا مشاوره از سازمان‌های دولتی یا سازمان‌های غیردولتی سطح بالاتر نیاز دارند.

۲- حمایت از پروژه‌های نوآوری، نمایشی و آزمایشی:

سازمان‌های غیردولتی این مزیت را دارند که مکان‌های خاصی را برای پروژه‌های نوآورانه انتخاب می‌کنند و از قبل مدت زمانی را که از پروژه حمایت خواهند کرد، مشخص می‌کنند. هدف اصلی غلبه بر برخی از کاستی‌هایی است که دولت‌ها در این زمینه با آن مواجهند. سازمان‌های غیردولتی هم‌چنین می‌توانند پایلوت‌های پروژه‌های دولتی بزرگ‌تر باشند، زیرا می‌توانند سریع‌تر از بوروکراسی دولتی عمل کنند.

۳- تسهیل ارتباطات:

سازمان‌های غیردولتی از روش‌های ارتباط بین‌فردی استفاده می‌کنند و نقاط ورود درستی را مطالعه می‌کنند و از طریق آن اعتماد جامعه‌ را که می‌خواهند از آن بهر‌مند شوند، به دست می‌آورند. آن‌ها هم‌چنین ایده‌ی خوبی درباره‌ی امکان‌سنجی پروژه‌هایی که انجام می‌دهند، دارند. اهمیت این نقش برای دولت این است که سازمان‌های غیردولتی می‌توانند با سطوح سیاست‌گذار دولت ارتباط برقرار کنند و اطلاعاتی درباره‌ی زندگی، قابلیت‌ها، نگرش‌ها و ویژگی‌های فرهنگی مردم در سطح محلی به دولت بدهند.

سازمان‌های غیردولتی می‌توانند ارتباطات از بین مردم به سوی دولت و از سوی دولت به سمت پایین با مردم را تسهیل کنند. ارتباط به سمت بالا شامل اطلاع‌رسانی به دولت درباره‌ی آن‌چه مردم محلی فکر می‌کنند، انجام می‌دهند و احساس می‌کنند، است؛ در حالی که ارتباط به سمت پایین اطلاع‌رسانی به مردم محلی درباره‌ی آن‌چه دولت در حال برنامه‌ریزی و انجام است، محسوب می‌شود. سازمان‌های غیردولتی هم‌چنین برای به اشتراک‌گذاشتن اطلاعات به صورت افقی و شبکه‌سازی بین سازمان‌های دیگر که کار مشابهی انجام می‌دهند، در موقعیت منحصربه‌فردی‌اند.

۴- کمک فنی و آموزش:

مؤسسات آموزشی و سازمان‌های غیردولتی می‌توانند یک ظرفیت آموزشی و کمک فنی ایجاد کنند و از آن برای کمک به افزایش دانش و مهارت گروه‌های کم‌برخوردار استفاده کنند.

۵- تحقیق، پایش و ارزش‌یابی:

فعالیت‌های نوآورانه باید به دقت مستند و به اشتراک گذاشته شوند. نظارت مشارکتی مؤثر امکان به‌اشتراک‌گذاری نتایج را با خود مردم و هم‌چنین با کارکنان پروژه فراهم می‌کند. همه‌ی مردم وقت و امکان دسترسی به اطلاعات پروژه‌های عظیم اقتصادی را ندارند و سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند این اطلاعات را در اختیار مردم قرار دهند.

۶- حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر:

در برخی موارد سازمان‌های غیردولتی سخن‌گو یا مدافع فقرا می‌شوند و تلاش می‌کنند تا از جانب آن‌ها بر سیاست‌ها و برنامه‌های دولت تأثیر بگذارند. این ممکن است از طرق مختلفی انجام شود؛ از پروژه‌های نمایشی و آزمایشی گرفته تا مشارکت در مجامع عمومی و تدوین خط مشی‌ها و برنامه‌های دولتی تا انتشار نتایج تحقیقات و مطالعات موردی فقرا؛ بنابراین سازمان‌های غیردولتی از حامیان فقرا تا مجریان برنامه‌های دولتی نقش دارند.

با توجه به موارد ذکر‌شده در منشور سازمان ملل سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند در طیف وسیعی از فعالیت‌ها مشارکت داشته باشند. امروزه در سرتاسر جهان سازمان‌های غیردولتی به سه طریق کلیدی به ایجاد و تقویت دموکراسی کمک می‌کنند:

اول، سازمان‌های غیردولتی با افزایش آگاهی افراد به حقوق خود باعث افزایش احترام شهروندان  به حق خود و سایر شهروندان می‌شوند. پس از آگاهی از حقوق خود برای اعمال آزادی بیان تجمع و تشکل ایجاد و از طریق آن‌ها برای دموکراسی مشارکتی تلاش می‌کنند.

دولت‌های غیردموکراتیک سازمان‌های غیردولتی را به دلیل خدمات اساسی آن‌ها برای ایجاد آگاهی و قدرت در شهروندان دوست ندارند؛ هرچند اطمینان دارند این سازمان ها به نفع عموم عمل می‌کنند.

آن‌ها به مردم کمک می‌کنند که مراقب باشند تا سیاست‌مداران از پول عمومی سوءاستفاده نکنند یا قانون را زیر پا نگذارند. آن‌ها به مردم کمک می‌کنند تا سازماندهی شوند و نظرات خود را به نمایندگان اعلام کنند. طومارها یا اعتراضات مسالمت‌آمیز را سازمان‌دهی می‌کنند و زمانی که دولت‌ها می‌خواهند حقوق شهروندان را پایمال کنند، آن‌ها را به دادگاه می‌کشانند.

دولت‌ها سه تاکتیک رایج برای نابود‌کردن این سازمان‌ها  دارند: اول، تلاش برای از بین‌بردن آبروی آن‌ها نزد مردم با متهم‌کردن آن‌ها به غیرمیهنی و غیردموکراتیک‌بودن. دوم، برداشتن بودجه‌ی دولتی و سخت‌ترکردن دریافت کمک‌های مالی از خارج. سوم، آزار و اذیت آن‌ها از طریق تحقیقات جنایی یا مالیاتی به اتهامات ساختگی.

هرچه در یک جامعه تنوع این سازمانها بیش‌تر باشد امکان برخورداری مردم از امکانات بیش‌تر خواهد شد و به دلیل افزایش شفافیت بین مردم و دولت از طریق این سازمان‌ها اعتماد عمومی در سطح دولت‌-‌ملت و هم‌چنین اعتماد عمومی جامعه افزایش خواهد یافت.

به همین دلیل است که امروزه دولت در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته شهروندان را به تشکیل، عضویت و  حضور در این سازمان‌ها تشویق می‌کند، چون فواید افزایش این سازمان‌ها هم‌زمان برای دولت و جامعه خواهد بود.

 

پانوشت‌ها:

۱- Abstracted from – Cousins William, “Non-Governmental Initiatives” in ADB, The Urban Poor and- Basic Infrastructure Services in Asia and the Pacific. Asian Development Bank, Manila, 1991.

۲- How the World Bank works with Non-Governmental Organizations. The World Bank, 1990.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.