مادورو در «سرای بی‌کسی»؛ از توافق ۲۰ ساله ایران و ونزوئلا چه می‌دانیم؟

یکشنبه, 22ام خرداد, 1401
اندازه قلم متن

زیتون- فرید بهمنش: نیکولاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا، به دعوت رئیسی به تهران سفر کرد؛ آن هم در حالی که تنش میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بالا گرفته؛ شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کرده؛ ایران بخشی از دوربین‌های ناظر فعالیت‌های هسته‌ای را برداشته و نبض برجام به شماره افتاده است.

درد‌های مشترک دو کشور را از دو سوی این کره خاکی به یک‌دیگر محتاج ساخته است. جمهوری اسلامی در تلاش است تا سیگنال «ما تنها و منزوی نیستیم» مخابره شود و ونزوئلا هم از سر انزواء به «سرای بی‌کسی» آمده است.

مرور سفرهای دیپلماتیک مقامات جهان به تهران، به ما می‌گوید که روابط خارجی جمهوری اسلامی آن قدر محدود شده که بالاترین زور و توان دستگاه دیپلماسی رئیسی، دعوت از رئیس جمهور کشور منزوی ونزوئلا است.

قفل شدن برجام، ناتوانی سیاست خارجی دولت رئیسی و بلاتکلیفی ممتد او و امیرعبداللهیان، شرایطی را رقم زده که حالا سران و مقامات کشورهای مهم و قدرتمند شرق و غرب، از سفر به ایران پرهیز می‌کنند. حتی رجب طیب اردوغان رئیس جمهور تمامیت‌خواه ترکیه که شدیدا با بحران اقتصادی و تورم ۷۰ درصدی و کاهش محبوبیت روبرو شده، سفر به تهران را لغو کرد. و رئیسی نهایتا توانسته میزبان امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان باشد که چندی پیش به بهانه خط تولید مشترک کارخانه پهپادسازی ابابیل۲ به تهران سفر کرد.

مهمان دیگر، عثمان الغانمی، وزیر کشور عراق بود و چهره‌های برجسته‌ی جهانِ دیپلماسی، کاری با تهران ندارند؛ یادآور همان شعر مشهور سایه: «در این سرای بی‌کسی، کسی به در نمی‌زند».

در این فضای تلخ، مادورو، راننده سابق اتوبوس و رئیس جمهور فعلی یک کشور بحران‌زده و تحریم‌شده، به تهران آمده و در ایستگاه نخست؛ مهمان شبکه‌ی اسپانیولی زبان «هیسپان تی.وی» صدا و سیما شده تا حرف‌های همیشگی خود را در مورد استکبارستیزی و شکست آمریکا، تکرار کند.

مادورو از سال ۲۰۱۳ میلادی و پس از مرگ هوگو چاوز، قدرت را در دست گرفت و اگرچه بارها مشروعیت قدرت او توسط مردم و مخالفین زیر سوال رفته اما هنوز هم عهده‌دار پست ریاست است و احتمالا مانند سلف خود چاوز، تا زمانی که زنده بماند، رئیس خواهد بود.

او اگر چه او دانش‌آموخته نیست و سال‌ها یک راننده اتوبوس بوده و مسیر قدرت را صرفا به خاطر وفاداری و رفاقت با چاوز پیموده، اما نشان داده که می‌تواند یک سیاستمدار عمل‌گرا باشد.

مادورو از نخستین رهبران جهان بود که پس از نهایی شدن نتیجه انتخابات آمریکا، پیام تبریکی برای جو بایدن فرستاده و برای مذاکره با او اعلام آمادگی کرد. حالا هم برگ دیگری را رو کرده تا هم جواب مخالفین داخلی را بدهد و هم لابد نانی بر سر سفره‌ی مردم بگذارد.

در دورانی که حمله‌ی پوتین به اوکراین، بحران انرژی را دامن زده، مادورو برای صادرات نفت و گاز به اروپا اعلام آمادگی کرد. سپس به کشور آفریقایی الجزایر سفر کرد تا بفهمد در مورد معادلات انرژی بین الجزایر و اسپانیا و به تعبیری دیگر، آفریقا و اروپا، چه راه‌هایی وجود دارد تا ونزوئلای آمریکای لاتینی هم، خودش را پشت خط برساند.

مادورو پس از الجزایر، به ترکیه سفر کرد. او دست به سینه بر مزار آتاتورک ایستاد و در دیدار با رفیق خود رجب طیب اردوغان، اعلام کرد که ترکیه برای ونزوئلا، یک کشور الهام‌بخش با یک موقعیت ژئوپولیتیک مهم است و از پیمانکاران ترک می‌خواهد، برای فعالیت در بخش نفت و طلا، خود را به ونزوئلا برسانند.

رئیس‌جمهور ونزوئلا که علاقه‌ی خاصی به کباب و استیک مشهور نصرت دارد و قبلا هم صرفا برای خوردن استیک به ترکیه رفته، کشته مرده‌ی سریال‌های ترکیه‌ای است و برای دومین بار به محل فیلمبرداری یک سریال تاریخی در مورد قدرت گرفتن عثمانیان شد.

چنین رهبری با این نگرش‌ها و عادات شگرف، حالا به تهران رفته و و چنانچه انتظار می‌رفت علاوه بر رئیسی، با علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، هم دیدار کرد.

خامنه‌ای در این دیدار مانند دفعات پیشین، از اشتراکات دیدگاه‌ها صحبت کرد و از «ایستادگی» و «موفقیت» ایران و ونزوئلا نتیجه گرفت که «تنها راه علاج در مقابل فشارها، ایستادگی و مقاومت است» و «باید همکاری‌ها و ارتباطات میان جمهوری اسلامی ایران و دولت بولیواری ونزوئلا بیش از پیش مستحکم و نزدیک شود».

رهبر جمهوری اسلامی همچنین با استقبال از امضای سند همکاری ۲۰ ساله میان ایران و ونزوئلا گفت که «جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که در مواقع خطر، خطر می‌کند و دست دوستان خود را می‌گیرد».

هنوز هم در مورد جزئیات دقیق توافق ۲۰ ساله بین ایران و ونزوئلا، اطلاعات کامل در دسترس نیست. اما بارها از سوی مقامات رسمی ایران اعلام شده که شمش طلا و رمزارز، پایه‌ی اصلی مکانیسم دورزدن تحریم بین ایران و ونزوئلا است.

یعنی وقتی که ایران، بنزین، قطعات پالایشگاهی، مواد غذایی و برخی دیگر از نیازهای صنایع پتروشیمی ونزوئلا را فراهم می‌کند، در ازای آن، یا شمش طلا می‌گیرد، یا رمزارز.

این بخشی از همان داستان تکراری کاسبان تحریم است که پیداکردن راهکارهای هوشمندانه برای دورزدن تحریم را، به عنوان یک فن و ابتکار سرّی و مهم قلمداد کرده‌اند که البته کمیسیون و حق دلالی بالایی نصیب هوشمندان این عرصه می‌کند.

ونزوئلا نمونه‌ای از یک دولت و حکومت فاسد و ناکارآمد است که بزرگترین منابع نفت سنگین جهان و بزرگترین منابع آب شیرین دنیا را در اختیار دارد اما برای تامین بنزین و غذا، دست خود را به سوی کشورهای دیگر دراز می‌کند و زمین‌های حاصلخیز مشاورزی‌اش بایر مانده‌اند.

صفوف طولانی در برابر پمپ بنزین‌ها و نزاع بر سر تامین مواد غذایی، از اتفاقات روتین و همیشگی در ونزوئلا است.

تجارت یا نمایش تبلیغاتی در برابر آمریکا؟
جمهوری اسلامی تلاش کرده تا تجارت با ونزوئلا را به مثابه‌ی یک رویداد اقتصادی مهم نشان دهد. اما اعداد و ارقام، نشان می‌دهند که هیچ‌وقتت، حجم کل مبادلات تجاری بین تهران و کاراکاس از مبلغ پانصد میلیون دلار در سال، بالاتر نرفته است.

افتتاح فروشگاه اتکای وزارت دفاع ایران در کاراکاس به نام مگاسیس، از آن داستان‌هایی است که نشانه¬‌ای از عقل سلیم اقتصادی در آن دیده نمی‌شود، چرا که رساندن کالا از بندر عباس ایران به کاراکاس، سفری طولانی و پرهزینه است. کالا از بندرعباس بارگیری می‌شود، کشتی راهِ خلیج فارس و دریای عرب را به سمت کناره‌های خلیج عدن، باب المندب و دریای سرخ ادامه می‌دهد، سپس از دریای سرخ وارد کانال سوئز می‌شود و از آنجا خود را به دریای مدیترانه می‌رساند، سپس کل دریای مدیترانه را طی کرده و از جبل‌الطارق وارد اقیانوس اطلس و از آنجا وارد دریای کارائیب می‌شود و پس از ۴۵ روز به ونزوئلا می‌رسد. این دقیقا به معنی تقبل هزینه‌های بسیار سنگینی ترابری طولانی دریایی است که سود و مابه‌آزای تجاری قبال توجهی ندارد و تنها خروجی آن، یک ژست تبلیغاتی جمهوری اسلامی با این مضمون است: ما توانستیم کشتی خود را با پرچم جمهوری اسلامی، به قلب آمریکا برسانیم.

جمهوری اسلامی و ونزوئلا، علی‌رغم تفاوت‌های بنیادین، اشتراک‌های چشم‌گیری هم دارند و به‌نوعی هم‌خانواده‌اند.

هر دو، بر اساس یک عناد قدیمی و بدون منطق سیاسی، خود را به عنوان کشورهای آمریکاستیز و استکبارستیز معرفی کرده و تمایل دارند ژست انقلابی بگیرند.

هر دو، در لیست کشورهایی هستند که بالاترین میزان درآمدهای نفتی جهان را در چند مقطع ثبت کرده‌اند اما بخش عظیمی از جمعیت آنها در فقر و حتی در زیر خط گرسنگی به سر می‌برند

هر دو در روابط بین‌الملل، به شدت تنها و منزوی هستند و بالاخره؛ هر دو دارای رهبرانی هستند که خود را مبارز و منجی و مخالفینشان را دشمن، خائن و همدست آمریکا می‌دانند. بی‌دلیل نیست که  در دیدار امروز خامنه‌ای به مادورو می‌گوید «دو کشور با هیچ کشوری اینگونه روابط نزدیک ندارند».


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.