با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی دور تازهای از اخراج استادان از دانشگاه آغاز شد
نعمت احمدی، وکیل دادگستری و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد، طی ابلاغی به امضای سرپرست معاونت امور آموزشی، از این دانشگاه اخراج شد.
او که پیشتر در دادگاه جرایم سیاسی مجرم شناخته شده بود، به روزنامه شرق گفت: «ابتدا حقوقم را قطع کردند و پس از آن گفتند که دانشگاه نمیتواند با من ادامه همکاری دهد.»
نعمت احمدی در مهر ۱۴۰۰، در پروندهای که با شکایت سازمان بازرسی کل کشور و به اتهام «جرم سیاسی» برای او تشکیل شد، به پرداخت جزای نقدی بدل از حبس محکوم شد.
اخراج استادان دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران سابقهای طولانی دارد. در نخستین سالهای پس از انقلاب ۵۷، شمار زیادی از استادان در جریان انقلاب فرهنگی، از دانشگاه اخراج شدند. این رویه در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به اوج رسید و حالا نیز با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، دور تازهای از اخراج استادان از دانشگاه آغاز شده است.
محمد فاضلی، استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی، و آرش اباذری، استاد فلسفه دانشگاه صنعتی شریف، از جمله استادانی بودند که در سال ۱۴۰۰ با بهانههای اداری اما در واقع به دلایل سیاسی، از دانشگاه اخراج شدند.
بیش از ۱۰۰ استاد از دانشگاههای مختلف جهان در بهمن ۱۴۰۰، در نامهای اعتراضآمیز، درباره اخراج استادان دانشگاه در ایران هشدار دادند. آنان در بیانیه خود، اخراج استادان دانشگاه را «سیاسی» و نشانه «سرکوب» در جمهوری اسلامی دانستند.
در زمستان ۱۴۰۰، وقتی اخراج محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی خبرساز شد و مسئولان دانشگاه مدعی شدند که قطع همکاری با او دلایل اداری دارد، حسین سراجزاده، استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی و رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: «کسانی که با محیط دانشگاه آشنایی دارند، میدانند که این بهانه موجهی نیست و برای برخورد با دکتر فاضلی، بیشتر مبنای فکری و سیاسی مدنظر بود.»
پیشتر، هفت انجمن علمی در ایران نیز در نامهای، از ابراهیم رئیسی خواسته بودند اجازه ندهد دانشگاه محل تسویهحسابهای سیاسی شود. روزنامه آرمان ملی نیز در مطلبی با عنوان «خجالت نکشید»، نوشت که در چند سال اخیر، پروژه «پاکسازی و یکسانسازی» دانشگاه آزاد شروع شده و به دانشگاههای دولتی هم کشیده شده است.
هادی خانیکی، استاد ارتباطات و معاون پیشین وزارت علوم، هم در گفتوگو با روزنامه شرق گفته بود: «این را بهعنوان یک زنگ خطر یا علامت بالینی میدانم که نشان میدهد یک بیماری جدید در حوزه بوروکراتیک، حوزه سیاسی و حوزه اجرایی دانشگاهی در حال رخ دادن است.»