تا احکام اسلام جاری است، سخن از لغو اعدام بیهوده است!

یکشنبه, 24ام آذر, 1392
اندازه قلم متن

mehrasa

روزنامه اعتماد مورخ پنجشنبه ۲۱ آذر ماه از قول قاضی القضات حکومت آخوندی ایران که آخوند است و عنوان آیت الهی نیز دارد، نوشته است: «مخالفت با اعدام، مخالفت با اسلام است» عین همین جمله را دیگر روزنامه‌های تهران از قول همین شخصیّت نوشته‌اند و بی‌بی سی نیز تکرار کرده و جای انکار و تکذیب نیست.

این سخنی است که نه از روی نادانی گفته شده است و نه از عرصه تعصب بر می‌خیزد. زیرا مفهوم و معنای جمله و ادعا، بحثی است که در دین اسلام به وضوح آمده است و سخنی درست است و شکی در صدق گفتار نیست.

اسلام حکم اعدام را در مورد قاتل، مرتد، مفسد فی الارض، کافر حربی، زانیان محصنه، مخالفان حکومت و کسانی که شاهد قتلی باشند و از شهادت خودداری کنند، روا و مباح و حتا واجب می‌داند. گاهی اعدام با طناب را نیز قبول ندارد و متهم باید اعضایش تکه تکه از بدن جدا شود تا بمیرد (دست راست و پای چپ باهم طبق دستور قرآن…) همچنین سنگسار رنج‌آور و مصیبت بار‌ترین نوع مرگ و اعدامی است که دین یهود و اسلام برای مجرم در نظر گرفته‌اند. متهم را در زمین تا کمر می‌کارند و با سنگهائی که نباید زیاد درشت باشد که زود او را بکشد مؤمنان از خدا ترس بر او سنگ می‌پرانند تا با این ضربه‌ها جان دهد و بمیرد! چه مرگ پر شکنجه‌ای؟

محمد چندین نفر را تنها به این جرم و بهانه که در وصفش شعر هجو مانند گفته بودند ترور کرد و کشت. پس اگر کسی در حکومت اسلامی مرتکب این گونه جرائم شود و شاهدان عادل بر جرمشان شهادت بدهند، به طور قطع به دستور دین اسلام باید اعدام شوند و گرنه امر دین بر زمین افتاده و اجرا نشده و قاضی شرع و عاملان احکام شریعت گناهکارند و مستحق مجازاتند.

بنابراین آیت‌الله صادق لاریجانی که اتفاقاً خود یکی از نابخردان این جماعت و کم سواد‌ترین عمامه برسران حکومت است، سخن بی‌جا و لغو نگفته است. اگر دین اسلام مورد قبول است و حکم شرع در مسیر زندگانی مردم جاری و ساری است، پس باید اعدام نیز که در قرآن بار‌ها به آن اشاره شده و در دستور قرار گرفته است، اجرا شود؛ و مخالفت با آن، مخالفت با احکام شریعت اسلام است و حکماً شخص مخالف اعدام مرتد خواهد بود.

حکم قصاص بار‌ها در قرآن تکرار شده و‌‌ همان امریه تورات چشم در برابر چشم و گوش در برابر گوش و جان در برابر جان و برده در برابر برده و…. به کرات نوشته شده است. و چون قرآن به ادعای محمد – که کتاب را نوشته – و هم بر روی ایمان و اقرار و باور مسلمانان کلام الله است، هیچ مسلمانی نمی‌تواند و حق ندارد کلام خدا را نادیده بگیرد و آن را به زمین اندازد و خلافش رفتار کند.

من خود یکی از کسانی هستم که پای تقاضای لغو حکم اعدام دستینه نهاده و نامم را در زیر این فراخوان در چند جا نوشته‌ام؛ اما می‌دانم که این درخواست ره به جائی نمی‌برد و قضاوت بر روی احکام دین با داوریهائی که بر روی حقوق بشر انجام می‌شود فاصله نجومی دارد و هیچگاه به هم نمی‌رسند. مهم‌تر از این آخوند جماعت و متولیان دین که بر ایران حاکمند، برای نمایش فرمانروائی را قبضه نکرده‌اند؛ این‌ها از روی فقه شیعه بعد از قرن‌ها به حکومت رسیده‌اند تا بودجه کشور را غارت کنند. پس تنها با ستم و استبداد و زور می‌توانند بر خزانه کشور مستولی باشند؛ و آقای خامنه‌ای نزدیک به نود میلیارد دلار ثروت اندوزد و به یکی از بزرگ ثروتمند‌ترین فرد گیتی تبدیل شود.

من می‌دانم و می‌دانستم که آن امضا‌ها اگر به رقم میلیون هم برسد، تأثیری در نهاد و نهان حکومتیان اسلامی ایران نخواهد داشت و لرزه‌ای بر ارکان حکومتشان نخواهد گذاشت. ما بار‌ها شنیده‌ایم هنگامی که از آنان خواسته می‌شود که حقوق بشر را طبق میثاق بین‌المللی رعایت کنند و به مواد و مفاد آن گردن نهند؛ پاسخشان این است: «حقوق بشر در هر جامعه باید بر حسب فرهنگ آن مردمان اجرا و رعایت شود» و در نتیجه به مواد و میثاق‌های حقوق بشر مصوبه سازمان ملل وقعی نمی‌نهند.

جماعت آخوند منظورشان از حقوق بشر فرهنگی اجرای‌‌ همان دستورهای درون قرآن است که در طول ۱۵۰۰ سال بسیار نظرهای شخصی نیز به آن پیوسته و اضافه شده است. هدف حکومت اسلامی این است که احکام کهنه و پوسیده ۱۵۰۰ سال پیش دین اسلام اعراب بیابانی را به اجرا بگذارند و جنایتکار و خلافکار را مطابق شریعت اسلام تنبیه کنند. به همین جهات مواد و میثاق حقوق بشر دنیای متمدن را مخالف شریعت اسلام می‌دانند و اجرای آن را گناه و مجریانش را گناهکار رده بندی می‌کنند.

شریعت اسلام دست و پای دزد را قطع می‌کند؛ زانی را سنگسار می‌کند. چشم کسی را که شاهد قتلی بوده و از شهادت خود داری کرده است، از حدقه در می‌آورد. این یک حقیقت است و قاضی شرع محمدی گیلانی که اکنون در حال اغما روی تخت بیمارستان دراز کشیده است، در سلسله گفتارهائی که در سال ۱۳۶۰در مورد قضاوت در اسلام از تلویزیون پخش می‌شد به روشنی بیان کرد که چشم کسی را که شاهد قتلی بوده است و از آن قتل جلوگیری نکرده است، با مسمار الحمار گداخته (میخ طویله در آتش سرخ شده) باید با یک دور چرخاندن از حدقه درآورد. و روی این یک دور چرخش میخ طویله خیلی اصرار داشت و با تأکید می‌گفت باید فقط یک دور بچرخد! حتا مثالی زد و با نعره گفت: «های! آقای ریگان، آقای کار‌تر و خانم تاچر که این همه جنایت می‌بینید و دم نمی‌زنید، وقتی انشا الله اسلام پیروز و جهانی شد – و به همین زودی نیز خواهد شد! آنگاه من محمدی گیلانی قاضی شرع با دستهای خود و با مسمار الحمار سرخ گداخته در آتش، چشمهای شما را در می‌آورم!

بیچاره حاکم شرعی که حکم اعدام بیش از ده هزار نفر را صادر و اجرا کرده بود، اکنون بر روی تخت بیمارستان دربیهوشی مطلق مدفوعش را در روی رختخوابش در بیمارستان می‌ریزد و پرستاران با اکراه و ناسزا – در درون خود- آن را جمع و جور می‌کنند.

ریگان و تاچر با عزت مردند؛ و کار‌تر هنوز فعال و مشغول کمک در اجرای حقوق بشر است. اما محمدی گیلانی قاضی شرع اسلام همانند نعش حیوانی مرده بر تخت بیمارستان افتاده و به کمک تنفس مصنوعی تنها قلب و ریه‌اش کار می‌کند و عده‌ای را نیز به زحمت انداخته است که کثافاتش را تمیز کنند. و حتا شنیده‌ام که تمام شکل صورتش دفورمه شده و به اعجوبه‌ای تبدیل شده است.

به هر حال سی و چند سال است قانون اساسی حکومت فقیهان بر روی احکام و آئین نامه دین اسلام بنا نهاده شده و دولتمردان و فرمانروایان بر طبق دستور قرآن کشور را می‌گردانند. حتا قبح دزدی و ارتشا در جامعه از بین رفته و اختلاس که در سطح کشور به حد بی‌‌‌نهایت و نجومی رسیده است ریشه در قرآن و اعمال واضع دین اسلام یعنی محمد دارد که بی‌جهت و با جهت دستور می‌داد به کاروانهای تجاری حمله کنند و علاوه بر کشتار بازرگانان، اموالشان را غارت کرده به بیت‌المال محمد تحویل دهند.

تاریخ طبری نوشته است حسین ابن علی امام سوم هنگامی که در ماه محرم (که جزء ماه‌های حرام برای جنگ است) از مکه به طرف کربلا برای جنگ با یزید می‌رفت، در راه دستور داد به کاروانی تجاری که صاحبانش همه مسلمان بودند حمله کنند و ضمن کشتن کاروانیان، اموال را نیز غارت کردند تا به مصرف خوراک لشکریانش برسد.

بنا براین این نوع رشوه خواری‌ها و اختلاس‌ها و دزدیهای میلیاردی در ایران شاید از نظر جامعه اندکی زشت جلوه کند، اما از نظر شرع اسلام گویا گناه محسوب نمی‌شود. و تنها زمانی مجرمی را تنبیه می‌کنند که سهم رهبر و دیگر سران دستگاه‌های قضائی و شرعی را رعایت و تقدیم نکرده باشد. وگرنه چگونه در این بیست و چند سال حضرت رهبر مالک نود میلیارد دلار می‌شد.

و از نظر شرع اسلام این دزدی‌ها و رشوه خواری‌های میلیاردی در حکومت فقیهان، نظیر‌‌ همان غارت‌ها و چپاولهای صدر اسلام تعبیر شده و نام می‌گیرد و فاعل ماجرا اگر حق و حسابش را به موقع به اربابان بدهد مرتکب خلاف و جرمی نشده است.

اما در شرع اسلام حکم اعدام به هر علت و دلیل صادر شود باید به اجرا درآید وگرنه بنیاد اسلام صدمه می‌بیند و ارکان دین و یا حتا عرش اعلا می‌لرزد! از این رو من گمان می‌کنم و حتا یقین دارم که میلیون‌ها امضا نیز آخوند را از اعدام و کشتن آدمیان باز نمی‌دارد؛ و این ماشین اعدام همچنان به کار خود ادامه می‌دهد. زیرا قاضی تنها بر حسب رضایت اقوام مقتول حکم صادر می‌کند و هیچ دلیل دیگری را در قضاوت دخیل نمی‌داند و دخالت نمی‌دهد… اعدامهای سیاسی نیز نیاز به جرم و گناه ندارد و بستگی به نظر و شهادت پاسداران اسلام دارد.

به همین دلائل است که من طومارهای میلیون امضائی علیه اعدام را نیز بی‌نتیجه می‌دانم.

کالیفرنیا/ محمد علی مهرآسا ۱۳/۱۲/۲۰۱۳

از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.