بدیع یونس
تظاهرات اخیر از چارچوب وابستگیهای قومی، نژادی و فرقهای فراتر رفته است و همه اقشار جامعه در آن سهم دارند
هر بار که مردم ایران به خیابانها میریزند و علیه سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی دست به تظاهرات میزنند، این پرسش مطرح میشود که آیا این تظاهرات میتواند «نقطه عطفی» برابر رژیم تهران باشد، اما به محض گسترش دامنه اعتراضها، رژیم ایران با رویکرد خشونتآمیزش به تجمعهای اعتراضی حمله میکند، معترضان را بهشدت سرکوب میکند و بار دیگر به ظلم و بیعدالتی ادامه میدهد.
اکنون در بحبوحه خیزش اخیر مردمی در ایران، این پرسش مطرح میشود که آیا جنبش اعتراضی اخیر در ایران با اعتراضهای قبلی متفاوت است؟ و اگر چنین است تفاوت در کجا است؟
در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که تظاهرات اخیر به دلایل متعددی، ازجمله گسترش سریع دامنه تظاهرات در سراسر شهرهای ایران، حضور همه مولفهها و گروههای قومی و مذهبی در تظاهرات و همزمانی اعتراضها با وضعیت بحرانی که واکنش به کشته شدن مهسا امینی برای رژیم ایجاد کرده است، تفاوت زیادی نسبت به اعتراضهای گذشته دارد.
شهروندان ایران که از ظلم و ستم رژیم به ستوه آمدهاند، به سرعت آماده پیوستن به تظاهرات شدند. زنان حضور گسترده و چشمگیری در تظاهرات دارند. شماری از زنان ایرانی که خود را قربانی حجاب اجباری میبینند، در اعتراض به جان باختن مهسا امینی، موهای خود را مقابل دوربین تراشیده یا کوتاه میکنند و شماری دیگر روسریهایشان را آتش میزنند. از آغاز شعلهور شدن اعتراضها، معترضان پیوسته شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» را سر میدهند و تاکید بر لزوم سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی دارند.
در مقابل، نیروهای امنیتی رژیم خامنهای برای سرکوب جنبشهای اعتراضی، هر گزینه و خشونتی را بهکار میگیرند، بدون این که توجهی به شمار قربانیان داشته باشند، زیرا تنها تلاش آنها پایان دادن به اعتراضهایی است که هر روز دامنه آن گستردهتر میشود. رژیم جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضها و خاموش کردن صدای معترضان، به ایجاد محدودیتهای بسیاری دست زده است که ازجمله میتوان به قطعی گسترده اینترنت و تعطیلی مدارس و دانشگاهها اشاره کرد.
هرچند وقوع اعتراضهای مردمی در ایران تازگی ندارد و شیوه واکنش مسئولان در مقابله با آن نیز تحول جدیدی نیست، اما ناظران بر این باورند که خیزش اخیر مردمی ممکن است برای سمت و سو دادن به سرنوشت ملت ایران اهمیت بیشتری نسبت به تظاهرات ضد دولتی سالهای قبل داشته باشد.
با آنکه اعتراضهای قبلی مردم ایران، الهامبخش شجاعت و دلیری خیزش کنونی علیه رژیم جمهوری اسلامی است، اما اعتراضهای اخیر ویژگیهایی دارد که زمینه ظهور آنها در گذشته فراهم نبود. اول، تظاهرات فعلی را زنان رهبری میکنند.
دوم، این تظاهرات سراسر شهرها و روستاهای ایران را فراگرفته است و همه شخصیتهای برجسته ایران، ازجمله فعالان مدنی، مدافعان حقوق بشر، هنرمندان، بازرگانان و سایر شخصیتهای با نفوذ حمایتشان را از اعتراضها اعلام کردهاند و بهطور علنی در رسانهها و شبکههای اجتماعی درباره آن صحبت میکنند.
سوم، حتی شهروندانی که بهطور معمول از شرکت در تظاهرات خودداری میکنند، همبستگی خود را با زنان و دانشجویان اعلام کردهاند. چهارم، تظاهرات اخیر از چارچوب وابستگیهای قومی، نژادی و فرقهای فراتر رفته است و همه اقشار جامعه در آن سهم دارند.
درحالیکه کشتهشدن مهسا امینی حادثهای بود که نخستین جرقه اعتراضهای اخیر را روشن کرد، اما با گذشت چند روز شعارهای معترضان از این پرونده فراتر رفت و مردم خواستار آزادیهایی شدند که رژیم خمینی – خامنهای از آنها دریغ کرده است.
این در حالی است که عوامل متعددی همچون خودداری رژیم از ایجاد اصلاحات، افزایش محدودیتهای سیاسی، کاهش آزادیهای فردی و اجتماعی، تداوم فساد و سوءمدیریت در طول چند دهه گذشته، خشم مردم را برانگیخته است.
در ماه اوت سال گذشته و در بحبوحه محرومیت همه مخالفان بالقوه اصلاحطلب و کاهش تاریخی شمار رایدهندگان، ابراهیم رئیسی به سمت رئیسجمهوری اسلامی ایران گماشته شد. به باور ناظران، انتخابات ریاستجمهوری گذشته گامی در راستای به حاشیه راندن سازمانیافته شخصیتهای «میانهرو» در سیاست ایران بود.
از سوی دیگر، اعتراضهای ضد دولتی در حالی رو به گسترش است که خامنهای در بستر بیماری است و تاکنون مشخص نیست که چه کسی جانشین او خواهد شد. همچنین ممکن است ایران و آمریکا بتوانند برای احیای برجام به توافقی برسند که تاثیر بسیاری بر شرایط کنونی کشور به جا گذارد.
پرسش دیگری که درباره تفاوت اعتراضهای اخیر ایران با تظاهرات قبلی مطرح میشود، این است که آمریکا و غرب چه تصمیمی در قبال خیزش اخیر مردمی ایران اتخاذ میکنند؟ آیا آنها مانند گذشته به حمایت معنوی از اعتراضهای اخیر بسنده خواهند کرد یا پا را فراتر خواهند گذشت و از مردم بهطور جدی حمایت خواهند کرد؟ آیا ما شاهد حمایت آمریکا و غرب از تظاهرات مردم ایران خواهیم بود یا این که جامعه جهانی همچنان به سکوتش در برابر عملکرد خشونتآمیز رژیم جمهوری اسلامی علیه ملت ایران، ادامه خواهد داد؟
از: ایندیپندنت