اعتراضات سال ۱۴۰۱ ایران تفاوتهای بنیادین با اعتراضات دوره های قبلی دارد. یکی از آنها این است که علی خامنهای در ۸۳ سالگی قرار دارد و دیگر همچون سال ۸۸ آماده برای به صف کردن نیروهای سرکوب نیست و معترضان هم میدانند که او، عمده فرصت حکمرانی بر ایران را سپری کرده و دیگر فرصت زیادی برایش باقی نیست.
***
۱. جنبش جدید در ایران رهبری ندارد
اعتراضات که ابتدا واکنش خشمگین شهروندان سقز و سنندج به مرگ «مهسا امینی» ۲۲ ساله در زمان بازداشت در گشت ارشاد نیروی انتظامی جمهوری اسلامی بود، به سرعت به سایر شهرهای ایران تسری پیدا کرد و به یک جنبش ضد حجاب اجباری بدل شد و سپس درخواستهای سرکوب شده دیگر شهروندان ایرانی در چهل سال اخیر به آن اضافه شد. اعتراضات فاقد رهبری است. اصلاح طلبان اعتبار خود را از دست دادهاند و گروههایی که به طور سنتی مرجع معترضان بودهاند، یا خاموشاند یا مطالبات معترضان از سطح توان آنها به پاسخگویی یا ارائه راه حل فراتر رفته است.
۲. اعتراضات فاقد مرکزیت و همه جا گسترده است
تجمعات اعتراضی در شهرهای مختلف ایران برقرار است، اما محل تجمعات شناور و معترضان مثل دوره های گذشته، در یک خیابان یا محله مشخص تجمع نمیکنند. شناور بودن اعتراضات کار نیروهای مسلح برای سرکوب معترضان را دشوار کرده است.
۳. مطالبه معترضان قدمت چهل ساله دارد
اگرچه دامنه سنی معترضان حتی به کمتر از ۱۸ سال رسیده، اما مطالبات آنها قدمتی چهل ساله و چه بسا بیشتر دارد. آزادیهای اجتماعی و سیاسی، رهایی از حجاب اجباری و مخالفت با دیکتاتوری و خودکامگی، محور مطالبات معترضان است.
۴. شعار معترضان جهان شمول است و زنان چادری هم مدافعش هستند
شعارهای معترضان جهان شمول است: «زن، زندگی، آزادی» معانی ساده و فراگیری دارد که از دورترین شهرها و کشورها به ایران، تا همسایگان ایران با آن همدلی دارند و اهمیت آن را درک می کنند. همراهی هنرمندان، چهرههای سیاسی و اجتماعی مشهور در جهان و شهروندان گمنام که به راهپیمایی ایرانیان خارج از کشور پیوستهاند، یا با هنرشان اعتراضات مردم ایران را بازتاب داده، نشان از معنی فراگیر و عمیق شعار معترضان ایران دارد. شعار معترضان در ایران با حمایت زنان ایرانی که حجاب را به صورت اختیاری و از روی انتخاب شخصی استفاده میکنند همراهی شده و به این جنبش قدرتی کم نظیر بخشیده است.
۵. معترضان به انتخاب دیگران احترام میگذارند
شهروندان معترض ایران که خواسته اولیه آنها حذف قانون حجاب اجباری است، به وضوح به زنانی که حجاب را از روی اختیار انتخاب کردهاند احترام می گذارند و آنها را همراه اعتراضات خود کردهاند. معترضان به طور پیوسته از شهروندان خواستهاند احترام به باورهای مذهبی شخصی دیگران را حفظ کنند. این تاکتیک روش همیشگی حکومت را که معترضان را «ضد دین» و عمل آنها را «توهین مذهبی» میخوانده، کند کرده است. علی خامنهای، در اولین اظهارات خود درباره اعتراضات گفت که «قرآن آتش زدند» اما روش همیشگی او در متهم کردن شهروندان دست کم اینبار موفق نبود.
۶. معترضان به نبود اینترنت عادت کردند
با اینکه جمهوری اسلامی مطابق رویه خود که در آبان ۱۳۹۸ به اوج رسید، شبکه اینترنت را با هدف مختل کردن اعتراضات قطع کرده یا با اختلال شدیدی همراه کرده، معترضان اینبار معطل شبکه اینترنت نماندهاند و این قطعی تاثیر عمیقی بر کاهش اعتراض نداشته است. گروهی از معترضان به یکدیگر یادآوری کردهاند که در انقلاب بهمن ۵۷ اینترنتی وجود نداشت.
۷. جهان تفاوت مردم ایران با حکومت تاریخ گذشته را دید
در جریان اعتراضات مردم که نقطه کانونی آن اعتراض به حجاب اجباری است، سیاستمداران و رهبران جهان به طور گسترده تفاوت شهروندان ایرانی با مقامهای جمهوری اسلامی را درک کردهاند. راهپیماییهای اعتراضی در ۱۵۰ شهر و بازتاب آن در رسانههای محلی، به شناخت جامعه جهانی از نسل تازه در ایران و مطالبات آنها کمک کرده و بازتاب نحوه خشن سرکوب شهروندان از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، به مشروعیت جهانی نظام حاکم بر ایران لطمه وارد کرده است. خامنهای معترضان را کسانی خوانده بود که به تحریک آمریکا و اسراییل به خیابان آمدند. رهبران جهان با تقبیح این گفتهها، از حکومت ایران خواستند به حرف معترضان توجه نشان دهد.
۸. شهروندان ایرانی دیگر روایت نظام را نمیپذیرند
اظهارات مقامهای حکومتی جمهوری اسلامی که کذب بودن آنها منجر به از دست رفتن اعتماد عمومی به آنها شده، باعث شده که شهروندان ایرانی گفتههای مقامها، وعدههای آنها و گزارشهای دولتی از جمله محتوای برنامههای صداوسیمای جمهوری اسلامی را با تشکیک و تردید فراوان دریافت کنند، یا اساسا آن را باور نکنند. نقطه اوج این وضع، معلوم شدن شلیک سپاهپاسداران به هواپیمای اوکراینی در دی۱۳۹۸ بود که حکومت به مدت ۳ روز آن را تکذیب میکرد. این وضعیت باعث شده است که تبلیغات حکومتی و پروپاگاندای نظام که در سالهای قبل یکی از روشهای خاموش کردن معترضان بود، نه تنها دیگر موثر واقع نشود، بلکه آتش خشم شهروندان ایرانی را شعلهورتر کند.
۹. شهروندان به ترس خود از جمهوری اسلامی غلبه کردهاند
جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس خود حقوق گروههای عمده ای از شهروندان ایرانی را نادیده گرفته و نقض کرده است. اعتراضات متعدد و فراگیری که در چهار دهه اخیر گام به گام بزرگتر و با حمایت افراد بیشتری از شهروندان حمایت شده، به طور گسترده و خشن از سوی حکومت سرکوب شده، اما در جریان اعتراضاتی که از شهریور۱۴۰۱ در ایران آغاز شده، ترس معترضان از دستگاه سرکوب و ماموران مسلح به وضوح کاهش پیدا کرده و در برخی از موارد ریخته؛ به گونهای که مردم با نیروهای مسلح درگیر میشوند. در هفته چهارم اعتراضات، در یکی از خیابانهای تهران پوستری بزرگ نصب شده بود که با اسپری روی آن نوشته شده بود «ما دیگر از شما نمیترسیم، با شما میجنگیم.» ادامه غلبه شهروندان بر ترس خود از حکومت، نیروهای سرکوب را با انفعال روبرو خواهد کرد.
۱۰. باور به توان تغییر و فردای بی جمهوری اسلامی بالا گرفته
باور به ناتوانی حکومت در تطبیق دادن خود با خواست شهروندان ایرانی و اعتقاد به نزدیک بودن فروپاشی آن فارغ از نسبت آن با واقعیت، قدرت تازهای به معترضان بخشیده است. تصاویر متعدد فرار ماموران مسلح و نیروهای لباس شخصی، معترضان ایرانی را به این باور رسانده که میتوانند بر نیروی سهمگین و خشن سرکوب حکومتی، فایق شوند. یکی از شعارهای معترضان در این دوره این بوده: «سرانجام خشم ما از قدرت شما بیشتر شد.»
۱۱. زنان و دختران جلودار شدهاند
در یکی از خیابانهای تهران، زنی بدون روسری در وسط نیروهای ضد شورش و ماموران امنیتی که در حال پراکنده کردن جمعیت بودند منتشر شد. کاربران برای آن با اشاره به زن پر اراده ای که در تصویر دیده میشد نوشته بودند: «قدرت واقعی بیسلاح، در برابر قدرت اشغالگر مسلح» زنان و دختران در سنین مختلف، موتور محرک اعتراضات و پیش برنده ارزشهایی هستند که جنبش جدید ایران مطالبه گر آن است.
۱۲. دامنه اعتراضات به مدرسه هم کشیده
برای اولینبار در تاریخ جمهوری اسلامی، اعتراضات به سطح مدارس ایران کشیده است. در تصاویر متعددی دختران دیده میشوند که حجاب خود را از سر درآورده و به نشانه اعتراض عکسهای آیت الله خمینی و علی خامنهای را از کلاسهای درس خود پایین میکشند، یا عکس این دو را از کتابهای درسی پاره میکنند.
۱۳. ایرانیان مهاجر همراه با ایرانیان داخل شدهاند
حضور ایرانیان در ۱۵۰ شهر در خارج از ایران، قدرت نمایی ایرانیان مهاجر با هموطنان خود در داخل ایران بوده است. این جزو معدود مواردی است که ایرانیان داخل و خارج از ایران همصدا با هم یک مطالبه واحد داشتهاند.
۱۴. علی خامنهای ۸۳ ساله شده
اعتراضات سال ۱۴۰۱ در حالی است که علی خامنهای ۸۳ ساله شده است. از زمان شروع اعتراضات بارها شایعه مرگ او مطرح بوده و زمانی که پس از سه هفته برای اولینبار درباره اعتراضات از یک پادگان سخنرانی کرد، معترضان مثل موارد قبلی، تحت تاثیر ترس از سرکوب واقع نشدند. سرکوب اعتراضات سال ۱۳۸۸ وقتی انجام شد، رهبر جمهوری اسلامی ۱۳ سال از اکنون جوانتر بود و ۷۰ سال داشت. پیری او ظاهرا امید دیگری به نسل جوان معترض ایران داده که در هر صورت، عمده دوره حکمرانی علی خامنهای به پایان رسیده است.
۱۵. نهاد دولت از همیشه ناکارآمدتر و مشروعیت از همیشه پایینتر است
حکومت جمهوری اسلامی ایران اکنون از هر زمان دیگری در ۴۳ سال گذشته ناکارآمدتر، پوکتر و در وضعیتی مشابه فروپاشی است. ناتوانی از اجابت خواستههای شهروندان، همزمان رقم زدن فجایع بزرگ محیط زیستی، اقتصادی، شکافهای عظیم اجتماعی، فساد مالی گسترده و از دست دادن مشروعیت حتی در بین طرفداران سابق نظام، چهرهای در حال زوال از آن نزد معترضان ساخته است. مشروعیت حکومت در پایین سطح خود از بهمن ۵۷ است و هیچگاه در چنین وضعیتی نبوده است.