نیروهای سرکوبگر دستکم ۲۳ کودک را از ابتدای خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی، کشتهاند
شامگاه جمعه ۲۲ مهر، کانال صنفی شورای هماهنگی فرهنگیان خبر حمله نیروهای لباس شخصی به مدرسه شاهد اردبیل را منتشر و اعلام کرد که یک دانشآموز در این حمله کشته، ۱۰ دانشآموز مجروح و ۷ دانشآموز بازداشت شدهاند.
این شورا همچنین صبح شنبه خبری در مورد قتل هلن احمدی، دختربچه هفت ساله اهل بوکان، منتشر کرد. بر اساس این گزارش، هلن احمدی روز چهارشنبه ۲۰ مهر هنگام بازگشت از مدرسه، حین شعار دادن، با گلوله مستقیم سرکوبگران کشته شد.
این خبرها در حالی منتشر شد که همان روز جمعه، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در جمع مسئولان نظام و حاضران در کنفرانس وحدت اسلامی گفت: «در زمان خود ما داعش به مدرسه بچهها هم رحم نمیکنند. مدرسه دخترانه، مدرسه پسرانه منفجر میکنند، خانوادهها را داغدار فرزندانشان میکنند.»
طبق آخرین گزارش سازمان حقوق بشر ایران که در روز ۲۰ مهر منتشر شد، نیروهای سرکوبگر دستکم ۲۳ کودک را از ابتدای خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی کشتهاند.
نوزاد دو ساله بلوچ، که فقط مشخص شده نام خانوادگیاش میرشکار است، در کشتار خونین زاهدان در ۸ مهر با اصابت گلوله به سر، کشته شد. سارینا اسماعیلزاده ۱۶ساله اهل کرج، نیکا شاکرمی ۱۷ساله، امیرحسین بساطی ۱۵ساله اهل کرمانشاه، نیما شفقدوست ۱۶ ساله از ارومیه، سدوس کشانی ۱۴ ساله، اقبال شهنوازی ۱۶ ساله، سامر هاشم زهی ۱۶سالهــ هر سه از زاهدانــ فقط تعدادی از کودکانیاند که در یک ماه اخیر بهدست عوامل حکومت به قتل رسیدهاند. با فاش شدن دو قتل اخیر، جمهوری اسلامی حداقل ۲۵ کودک را به قتل رسانده است.
نظام اسلامی حاکم بر ایران از ابتدای شکلگیری در دو جبهه از کودکان بهرهکشی نظامی کرده و اقدام به کشتار سازمانیافته آنها کرده است. از یک سو، کودکان و نوجوانان را در قالب نیروهای بسیج مجهز کرده و در درگیریهای خیابانی و جنگها از آنها بهره برده و بسیاری از آنها را به کام مرگ کشانده است.
در سوی دیگر، در اعدامهای دهه ۶۰، کودکان بسیاری را اعدام کرد و هیچگاه از آزار و اذیت فرزندان خانوادههای سیاسی و کشتن کودکان معترض دست برنداشته است.
نقض فاحش حقوق کودکان در جمهوری اسلامی فقط به اعدام و کشتن آنها برای اهداف سیاسی خلاصه نمیشود و با کودکانی که جرائم کیفری از جمله قتل مرتکب شدهاند، با رویهای خلاف عرف و قوانین بینالمللی و حقوق بشر، رفتار میکند.
در سالهای اخیر و در خیزش دی ۹۶ و آبان ۹۸، کودکان بسیاری از جمله نیکتا اسفندانی ۱۴ ساله و محسن محمدپور ۱۷ ساله در خیابان هدف شلیک مستقیم نیروهای سرکوب قرار گرفتند و به قتل رسیدند. بخش بزرگی از بازداشتیها و زندانیان سیاسی اعتراضهای مردمی را نیز کودکان زیر ۱۸ تشکیل میدهند. اما این روند و رویه در خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری در پی قتل مهسا امینی، گستردهتر شده است.
از روزهای اول اعتراضها، علاوه بر دانشجویان، کارگران و اقشار مختلف جامعه، دانشآموزان هم به این خیزش پیوستهاند و در مدرسهها و در راه بازگشت به خانه، شعارهایی علیه جمهوری اسلامی سر میدهند. واکنش نهادهای امنیتی به این مسئله حمله مسلحانه به دانشآموزان، پرتاب گاز اشکآور به داخل مدارس و کلاسهای درس و بازداشت گسترده دانشآموزان است، موضوعی که حتی وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی هم آن را تایید کرد.
رهبر جمهوری اسلامی همواره برای توصیف میزان توحش کشورهای دیگر، آن رژیمها را «کودککش» معرفی میکند. علی خامنهای این صفت را بیشتر خطاب به دولت اسرائیل به کار میبرد و ارجاع او به کشته شدن کودکان فلسطینی در پی حملات ارتش اسرائیل است. در وضعیت فعلی دنیا و در اکثر کشورهای جهان، قتل حکومتی کودکان بهدلیل اعتراض و با تیراندازی کور یا هدفمند نیروهای امنیتی، تقریبا تعریف نشده است و جمهوری اسلامی در این زمینه نه با هیچ دولتی، بلکه با برخی گروههای جهادی و کارتلهای مافیایی قابل قیاس است.
کشتار کودکان علاوه بر قبحی که در افکار عمومی دارد، در عرف بینالمللی و در کنوانسیونهای متعدد، «جنایت جنگی» محسوب میشود. این کنوانسیونها مربوط به جنگ میان حداقل دو کشور است و مسئله قتل حکومتی کودکان واکنشها و محکومیتهای بینالمللی گستردهتری دارد. کشورهای عضو پیماننامه حقوق کودک نه تنها موظفاند بر حفظ بقا و رشد کودکان نظارت کنند بلکه وظیفه دارند در صورت تعدی دیگران، حتی خانوادهها، به حقوق کودکان، با تمام توان از کودکان دفاع کندد.
در ماده ۳۷ پیماننامه حقوق کودک، مصوب ۲۹ آبان ۱۳۶۸، آمده است کشورهای عضو، که جمهوری اسلامی ایران نیز در آن عضویت دارد، موظفاند تمام توان خود را به کار بگیرند که «هیچ کودکی مورد شکنجه یا سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار نگیرد». سایر مفاد این پیماننامه جزئیات وظایف حاکمیت برای دفاع از حقوق کودک را به تفصیل آورده و بر اجرای آنها تاکید کرده است. اما جمهوری اسلامی نه تنها به این وظایف حاکمیتی خود عمل نمیکند، بلکه رویهای کاملا متضاد در پیش گرفته است.
در سالهای گذشته، رهبر جمهوری اسلامی با منصوب کردن نزدیکانش در شورای تدوین کتب درسی و مسئولیتهای کلیدی در نظام تعلیم و تربیت، تغییرات زیادی در منابع آموزشی ایجاد کرده است. او در قضیه تصویب سند ۲۰۳۰ وارد عمل شد و مقامهای جمهوری اسلامی را بهشدت مورد عتاب قرار داد. او خواهان پرورش کودکان تراز انقلاب اسلامی و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است که گوش به فرمان رهبر انقلاب اسلامی باشند. بر همین اساس، نهادهای زیرمجموعه علی خامنهای با سرمایهگذاری گسترده، تجمعها و راهپیماییهای دانشآموزی فراوانی در حمایت از رهبر نظام تدارک دیدهاند و در آخرین نمونه، با هزینههای هنگفت و تبلیغات گسترده، سرود «سلام فرمانده» را در مدارس و مراکز آموزشی اجرا کردند.
علی خامنهای روز ۲۰ مهر، در سخنرانی در جمع اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت دشمنان او و نظامش از نفوذ «سرود سلام فرمانده» بین «دهها میلیون جوان در سراسر منطقه و جهان» ناراحت بودند و به همین دلیل، به دنبال «ایجاد اغتشاش در اول مهر» رفتند؛ سخنی که حاکی از رویای ازدسترفته رهبر جمهوری اسلامی برای سلطه بر دانشآموزان نسل جدید و بهمنزله صدور فرمان سرکوب سازمانیافته آنها بود.