م. روغنی
خامنهای در طی ۳۴ سال رهبریش با چنین جنبش سراسری و مداومی به ویژه به رهبری و مشارکت فعال زنان روبرو نشده است. در خیزشهای پیشین به استثنای اعتراضهای سال ۸۸ علیه کودتای انتخاباتی، دیکتاتور با تکیه بر ۱۷ دستگاه اطلاعاتی و ۷ دستگاه سرکوب اعتراضات را توانست در مدتی کوتاه خاموش سازد. با توجه به این تجربهها، خامنهای در آغاز با نخوت تمام کوشید با سکوت خود این جنبش را نادیده گرفته و کم اهمیت جلوه دهد، اما پس از هفدهین روز ناچار به واکنش شد و در جمع فارغالتحصیلان مدرسهای نظامی سکوت خود را شکست.
دیکتاتور این اعتراضات را توطئهی آمریکا و اسرائیل، خانوادههای ساواکی؟!! و برخی ایرانیان خائن خارج کشور خواند و معترضین زن و مرد جوان را همچون خیزشهای پیشین اغتشاشگر نامید. افزون برین حمایت ورزشکاران و هنرپیشگان محبوب سینما را ” بی ارزش”، جوانان را احساساتی و خودیهای منتقد را “خواص بی تحقیق” خواند. بنا بر ارزیابی جواد اکبرین روزنامه نگار ساکن پاریس این بدان معنا است که ” هیچکس برایش نمانده جز سازمان سرکوب”
در واکنش دوم در روز چهارشنبه ۲۰ مهر در حالی که پس از گذشت ۲۶ روز از اعتراضات مداوم در تمام استانها و حداقل صد شهر کشور شعار “مرگ بر دیکتاتور” و “مرگ بر خامنهای” تکرار میشد، در حضور اعضای شورای مشورت نظام با بیان ادعای اولش مبنی بر نقش “دشمن” در ایجاد به گفته وی “اغتشاشات” کوشید از حیثیت بر باد رفتهاش با توسل به دروغگویی و پنهان ساختن نفرتی که معترضین نسبت به رویکرد رهبریاش در اعتراضات نشان میدهند، دفاع کند. او با حقارت تمام گفت: “… پدیده بینظیر حماسی سلام فرمانده هم بود که از مرزها فراتر رفت و دهها میلیون جوان و نو جوان را در دنیا به خود جذب کرد. اینها شوخی نیست، اینها برای بار اول است که در دنیا دارد اتفاق میافتد. یک سرودی در یک کشوری تولید شود و بعد اون تکثیر شود و در چندین کشور دیگر و جوانها و من نمیخواهم اسم کشورها را بیاورم اگر اسم بیاورم قطعا بعضی از شما که اطلاع ندارید تعجب خواهید کرد. اینها اطلاعات ماست. اطلاعات دقیق و نزدیک ماست.”(۱)
جالب اینجاست که عبارت مورد ادعایاش مبنی بر جذب “دهها میلیون جوان” در خواندن سرود فرمانده از متن سخنرانی وی در تارنمای فارسیاش و روزنامههای دیگر حذف و سانسور شده است!
برپایه آخرین گزارشها در روز ۲۳ مهر، حداقل در شهر اردبیل، نیروهای امنیتی با زور بخشی از دختران یک دبیرستان را سوار بر اتوبس به مکانی بردهاند که سرود سلام فرمانده برای خوش آمد دیکتاتور خوانده شود. شماری از دختران روسری خود را در این مراسم اجباری برداشتهاند که با سرکوب شدید روبرو شدهاند. حمله نیروهای سرکوب به همین مدرسه به مرگ یک دختر دانشجو و دستگیری شماری از دانش آموزان انجامیده است.
واکنش سوم خامنهای در روز ۲۰ مهر نسبت به اعتراضات گسترده و سراسری نشان داد که آرزوی معترضین مبنی بر گذر از جمهوری نکبت بار اسلامی را درک کرده و نتوانسته است هراسش از ابعاد گسترده این جنبش را پنهان سازد” … خیال میکردند این نهال [جمهوری اسلامی] را میتوانند از ریشه بکنند، این نهال امروز تبدیل شده به یک درخت تناور؛ غلط میکند فکرِ کندنِ آن را هم کسی بکند!”(۲)
درماندگی رهبر
۱- فشار بر دیکتاتور
مخالفت با وی در تمام ابعاد در جریان است. حتی برخی از منصوبین و یا پیروان پرو پا قرصش در قوای سه گانه و نیروهای مسلح با ادبیات کم و بیش انتقادی مخالفت شان را با رویکرد سرسختانه دیکتاتور در برابر خواستههای آزادی خواهانه مردم و سرکوب مخالفین با عبور از خط قرمزهای نظام ابراز داشتهاند.
– اژهای رئیس قوه قضاییه در ۱۸ مهر و پس از دهها روز از آغاز اعتراضات از همه گروهها و جناحهای سیاسی و دسته جات خواست با وی در مورد کاستیها وارد گفتگو شوند. با وجود عدم صداقت این مهره ولایت در گفتارش، دیکتاتور رویکرد وی را برنتابید و در واکنش به اعترضات از قوه قضاییه و نیروهای امنیتی خواست به وظایف خود (بخوان سرکوب معترضین) عمل کنند. در پی سرسختی دیکتاتور، اژهای برای اجابت دستور ولی فقیه خواستار “برخورد بازدارنده” قضات با معترضین شد.
– سعیدی رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندگی کل قوا گفته است “باید حق اعتراض را به رسمیت شناخت.”
– علی لاریجانی مشاور دیکتاتور و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است. “افراط در پرداختن به امور اجتماعی، واکنشهای افراطی هم دارد.”
– ضرغامی وزیر میراث فرهنگی دولت رئیسی قاتل گفته است “بابا جون مردم اگر نخوان امر به معروف بشن باید کیو ببینن؟”
– محمد باقری عضو هیات رئیسه کمسیون اقتصادی مجلس گفته است “حجاب با زور راه به جایی نمیبرد.”
۲- فشارهای جهانی بر دیکتاتور
– هم اکنون همبستگی بی سابقهای در بسیاری از کشورهای غربی با اعتراضات زنان و جوانان ایرانی و مخالفت با سرکوب وحشیانه نیروهای ولایی چه از سوی دولتها و چه از سوی بسیاری از هنرمندان مشهور در جریان است.
لباس شخصیها در سرکوب معترضین
در این میان نقش ایرانیان خارج کشور که در ۴۰ سال گذشته تنها در هنگام خیزشهای مردمی در داخل، با تجماتشان مخالفتهایی با جمهوری اسلامی نشان دادهاند، اینبار در پشتیبانی از جنبش جوانان و مردم ایران علیه خامنهای بسیار برجسته بوده است. تجمعات ایرانیان که هر هفته در بسیاری از کشورهای غربی انجام میشود فشار بسیاری بر دولتهای محل اقامتشان وارد ساخته و آنان را وا میدارد از سیاستهای مماشات گرایانه در برابر رژیم فاسد دینی دست شویند. هدف آنست تا روابط دیپلماتیک و اقتصادی با خامنه به حد اقل کاهش یابد.
۳- از کار افتادن تله هستهای
برای دههها خامنهای با فعالیتهای مشکوک هستهایاش کشورهای غربی را در تله انداخت. هدف این بود که با سرگرم کردن این کشورها در مذاکرات هستهای، نقض گسترده حقوق بشر در کشور و فعالیتهای تروریستی در منطقه را از دستور مذاکرات خارج سازد. این رویکرد در کنار گروگانگیری از میان دو تابعیتیها و شهروندان خارجی، کشورهای ۵+۱ را به مماشات با خامنهای و چشمپوشی از سرکوبها در ایران و تنشافزایی در منطقه وادار ساخت.
جنبش سراسری در ایران ترفند هستهای خامنهای را تا حدودی بیاثر ساخته است و آمریکا که با انتخاب بایدن بیشترین نگرانیها را نسبت به فعالیتهای مشکوک هستهای ایران نشان داده بود، اعلان کرده است که در حال حاضر توقف سرکوبها در ایران در دستور کار مقامات آمریکایی قرار گرفته است. با توجه به فشارهای مخالفین توافق برجام از جمله ایرانیان مقیم آمریکا، میتوان انتظار داشت که بازگشت به این توافق تا زمان نا معلومی به تعویق افتد و خامنهای را از دسترسی فوری به منابع مالی محروم سازد.
سرانجام رهبر وامانده
در حال حاضر بار اصلی اعتراضات بر دوش زنان و مردان، دانشجویان و دختران دانشآموز به ویژه هم وطنان کرد و بلوچ قرار گرفته است که با فراخوانهای پیاپی به خیابان میآیند و بیشترین هزینه را در رویایی با نیروهای سرکوبگر آموزش دیده میپردازند. پیروزی جنبش و در نتیجه پایان ولایت دیکتاتور به رفع کمبودهای زیر وابسته است:
– کمبود رهبر و یا شورای رهبری قابل اعتماد و بدیلی جایگزین از ضعفهای اساسی جنبش جاری است. با توجه به سرکوبهای وحشیانه و بازداشتهای گسترده، این جنبش میتواند بدون نهاد رهبری فرسوده گردد و احتمالا یکی از امیدهای خامنهای و نهادهای امنیتی را تشکیل میدهد.
– پیوستن فعال کارگران، کارمندان و رانندگان وسایل ترابری همگانی در شهرهای بزرگ به ویژه تهران میتواند سرنگونی رژیم را آسانتر سازد. شوربختانه هنوز اعتصابات موثر کارگری در بخشهای عملیاتی نفت و گاز که میتواند رژیم را از منابع مالیاش محروم سازد به وقوع نپیوسته است و جای کارمندان و رانندگان وسایل ترابری همگانی در این جنبش خالی است.
– رفع ضعفهای بالا به تدوام جنبش بستگی دارد. مقاومت در برابر رویکرد سرکوبگرانه دیکتاتور میتواند به تدریج نیروهای تازهای را به جنبش به افزاید و از میان تشکلهای زنان، کارگران، معلمان، دانشجویان و اقلیتهای قومی/ملی یک شورای رهبری مورد اعتماد شکل گیرد و تشکیل نظامی دمکراتیک و سکولار را در دستور کار قرار دهد.
تشکیل این شورا و مقاومت بیشتر میتواند به ریزش در میان هواداران رژیم و حتی نیروهای امنیتی و نظامی منجر گردد. جنبش با سر حمایت بیشتر کشورهای دمکراتیک را نیز در پی خواهد داشت. در این حالت باید امید داشت خامنهای ناچار شود برای دفاع از حرم در صورت پذیرش به سوریه مهاجرت کند؟!
به امید پیروزی بر جهل و جنایت
مهر ۱۴۰۱
mrowghani.com
—————————————
۱. https://youtu.be/d6O6NE34bBA
۲. خامنهای، سخنرانی در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، ۲۲/۰۷/۱۴۰۱
از: ایران امروز