م. روغنی
چهل و چهار سال پیش نیروهای سیاسی و بسیاری از ما روشنفکران سرنگونی نظام استبدادی پیشین را “اوجب واجبات” سنجیدیم و همراه با نادانیمان نسبت به اهمیت جدایی دین از دولت از یکی از مرتجعترین رهبران سیاسی مخالف شاه پیروی کردیم.
گمراهی بسیاری از ما روشنفکران و گروههای سیاسی ایدئولوژیزده در فردای پایهگذاری جمهوری نکبتبار اسلامی نیز ادامه یافت و با وجود آشکار شدن برنامههای زنستیزانه و دشمنانهاش علیه دموکراسی و آزادی بیان، آمریکاستیزی و مبارزه ضدامپریالیستی را تنها ره رهایی دانستیم.
پراکندگی و نابردباری گروهی و فردی ما نیز سبب شد که خمینی و دارو دستهی بنیادگرایش از اختلافهای ما بهره گیرند و به نوبت هر گروه را از فعالیت سیاسی و زندگی آزاد اجتماعی محروم سازند. این در حالی بود که تشکیل جبههای واحد علیه نظام مرتجع دینی میتوانست رویدادها را به شکل دیگری رقم زند و حداقل از قدرت گرفتن شتابزده بنیادگراها جلوگیری نماید.
از همان زمان پراکندگی نیروهای سیاسی که ریشههای ایدئولوژیک داشت نهادینه شد و تلاشهای متعدد گروههای مخالف در غربت برای همگرایی و همگامی حتی مقطعی و موردی نیز با ناکامی روبرو گردید. و این در حالی است که در کشورهای دموکراتیک زیستهایم اما از رعایت اصول دموکراتیک در روابط سیاسی و اجتماعیمان ناتوانیم.
جنبش “زن، زندگی، آزادی” فارغ از ایدئولوژیهای تفرقهافکن، فصل تازهای را در زندگی اجتماعی و سیاسی ایرانیان داخل و خارج کشور گشوده است. شکاف میان جوانان و نوجوانان ایرانی با رژیم مرتجع خامنهای پرناشدنی است. اینترنت و امکان دسترسی به اطلاعات آزاد، نسل جوان را با ارزشهای تازه از جمله آزاد زیستن و برخورداری از حقوق بشر بدون دخالت صاحبان قدرت و دین آشنا ساخته است. زنان و اقلیتهای دینی و قومی که بیشترین تبعیضها و سرکوبها را در چهار دهه گذشته تحمل کردهاند، پیشتازان جنبش اجتماعی نوین “زن زندگی آزادی”اند که برنامههای بسیاری از سازمانهای خارج کشور (به استثنای احزاب متحد کرد) از پاسخی در خور به خواستههایشان عاجز است. دعوای جمهوریخواهی و مشروطهطلبی و شعارهای چپ و راست بهجز در محفلهای گروهی دیگر از بازتاب گسترده بیرونی برخوردار نیست.
هشدارهای بیپایه افرادی نیز در خارج کشور که یکی نسبت به “اوکراینی شدن”(۱) ایران و دیگری نسبت به “تجزیهطلبی”(۲) هشدار میدهد با بیاعتنایی مواجه و با شعار “کردستان، زاهدان چشم و چراغ ایران” روبرو میگردد.
بیاعتمادی نسبت به رهبران سیاسی سنتی و عدم شفافیت سیاسی برخی از آنان و تلاششان برای مصادره جنبش، رهنمودها و فراخوانهایشان را با ناکامی روبرو ساخته است.
در این شرایط است که در اوج وحشیگریهای رژیم در سرکوب معترضان، “شروین حاجیپور” ترانه و آهنگساز و خواننده نسبتا گمنامی، با خواندن ترانه “برای” با برشمردن برخی از فجایع ۴۳ ساله جهموری دینی از جمله درد و رنج اقشار گوناگون از کودکان افغانی و کار گرفته تا هوای آلوده، سگهای ولگرد بیگناه و “دختری که آرزو داشت پسر بود” دهها میلیون نفر را در داخل و خارج کشور به هم پیوند داد و به یکی از رانشهای این جنبش تبدیل گردید.
شروین حاجی پور خواننده ترانه محبوب “برای…”
در رویدادی دیگر، حامد اسماعیلیون، دندانپزشک، نویسنده، بدون وابستگی سیاسی و ایدئولوژیک و سخنگوی خانوادههای داغدیده سرنگونی هواپیمای اوکراینی به دست سپاه پاسداران که خود را کنشگری اجتماعی مینامد و از زمان رویداد دردناک کشتهشدن همسر و تنها فرزندش برای محاکمه عادلانه سران رژیم کوشش بسیار کرده و در هر فرصتی از مبارزات حق طلبانه و ضد دیکتاتوری داخل پشتیبانی کرده است، ایرانیان خارج کشور را به تظاهرات برای پشتیبانی از جنبش سراسری داخلی فراخواند.
این فراخوان در اول اکتبر ۲۰۲۲، در ۱۵۰ شهر جهان دهها هزار نفر را به خیابانها کشاند و گستردهترین اعتراض خیابانی ایرانیان خارج کشور را در همبستگی با مبارزات مردم ایران در چهل ساله گذشته رقم زد. اعتمادی که حامد در بین ایرانیان خارج کشور به دست آورد از جمله ناشی از استقلال و فروتنی اوست.
سخنرانی حامد اسماعیلینون در برلین
حامد در سخنرانی تظاهرات برلین که حداقل ۸۰ هزار نفر از ایرانیان سراسر اروپا و حتی از آمریکای شمالی و استرالیا را به خود جذب نمود از رویایش برای ایرانی سخن گفت که از جمله کودکانش با تیراندازی از پشت سر کشته نمیشوند، اقلیتها سرکوب و اعدام نمیگردند، دانشجویان، روشنفکران، کارگران و معلمان برای بیان خواستههایشان به زندان نمیافتند و زنانش میتوانند وزش باد را در گیسوانشان احساس کنند. حامد تحقق رویایش را در سرنگونی جهموری اسلامی امکانپذیر میسنجد.
تظاهرات و همبستگی بیسابقه ایرانیان و ملیتهای دیگر در برلین برای سرنگونی جمهوری اسلامی
رویای حامد یادآور رویای مارتین لوترکینک، کنشگر حقوق سیاهپوستان در آمریکاست که در سال ۱۹۶۳، از رویایش (I have a dream) سخن گفت. رویای او شامل تمام نژادها، رنگها و تعلقات طبقاتی و اجتماعی و فرهنگی میشد. او برابری، آزادی و دمکراسی را برای همه آمریکاییان خواستار میگردید.(۳)
سخنرانی او در برابر ۲۵۰۰۰۰ نفر ایراد شد و در تحکیم و تصویب حقوق مدنی در آمریکا اثری تعیینکننده داشت.
پدیده نوین همچنین در این همایشها همبستگی ایرانیان با اوکراینیها بود که هر دو قربانی رژیمهای دیکتاتوری پوتین و خامنهای بهواسطه ارسال پهبادهای سپاه پاسداران برای کشتار اوکراینیها و تخریب زیرساختهایشان شده است.
همبستگی مردمان دو کشور ایران و اوکراین علیه همکاریهای نظامی پوتین و خامنهای در تظاهرات ۲۲ اکتبر
فراخوانهای “جوانان محلههای تهران” نیز از جمله پدیدههای تازهای است که در کشاندن گسترده جوانان و اقشار گوناگون به تظاهرات خیابانی بهرغم سرکوبهای وحشیانه رژیم، کامیاب بوده است. کاری که گروهها و شخصیتهای سیاسی خارج کشور در انجام آن به کلی ناتوانند.
تجربه کامیابی ترانه “برای”، فراخوانهای حامد اسماعیلیون و جوانان محلات تهران و شهرهای دیگر و اتحاد احزاب سیاسی کرد در جنبش “زن زندگی آزادی” میتواند درسی برای گروههای پراکنده ایدئولوژیزده خارج کشور باشد که شکاف میانشان و ایرانیان داخل و خارج کشور را کاهش و به مشارکت آنها در تحولات داخل بیانجامد.
آبان ۱۴۰۱
mrowghani.com
———————————-
۱- فرخ نگهدار، تظاهرات روز شنبه و مسئله رهبری، اخبار روز، ۲۸ مهر ۱۴۰۱
۲- اکبر گنجی، رهای و آزادی از جمهوری اسلامی و یا آزادی از ایران؟ گویا نیوز، ۲۱ اکتبر ۲۰۲۲
۳ – Martin luther Kibg,: I have a dream speech (1963), US Mission Korea, Febuaru 1917
از: ایران امروز