منوچهر برومند: کارون

چهارشنبه, 11ام دی, 1392
اندازه قلم متن

karun
کارون به خویش پیچد و فریاد مى کند
خوناب پیکریست ترا یاد مى کند

خونین تنش نشانه صد زخم نابجاست
پرسد ، کجاست؟ کیست؟ که؟ امداد مى کند ؟

خصمش گرفته پیکر خونین به دست خویش
آوخ چه ناله ها که ز پولاد مى کند

امشب به باغ منظر او فوت احمر است
پالیز مرگ خوان که آباد مى کند؟

اروند ره گشا ،به ارس گو ، شتاب گیر
صیاد مرگ آمده بیداد مى کند

مرگ است ، تلخ قصه غمگین روزگار
هان ای سها مجوی کرا شاد می کند

چرخاب خون به چرخش این چرخ سفله دوست
گردش به رغم خاطر ناشاد می کند

پاریس ۲۰۱۴/۱/۱
منوچهر برومند


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.