بررسی شوک ناشی از سه ماه اعتراض متفاوت، پراکنده، جزیرهای، صریح و شجاعانه مقابل کلیت نظام و ماموران سرکوب آن، به تدریج در مطالعات و تحقیقات اتاقهای فکر و نهادهای پژوهشی جمهوری اسلامی منعکس میشود.
نشانههای نخستین تفاوت شگرف این اعتراضها از همان هفتههای نخست، در کلام و گفتار برخی از مقامهای امنیتی و سیاسی جمهوری اسلامی بازتاب یافته و به صراحت گفته بودند با شکل جدیدی از اعتراضها و نسلی روبرو شدهاند که جهانبینی، ادبیات و خواستههای آنها را نمیفهمند. نسلی که از آنها با عنوان نسل زد (Z) یاد میکنند.
مجله «راهبردی دیدهبان امنیت ملی»، وابسته به وزارت علوم در شماره مهرماه خود، تحقیق کمیابی با عنوان «کالبدشناسی ناآرامیهای شهریور- مهر ۱۴۰۱» در ارتباط با اعتراضهای اخیر ایران منتشر کرده، و به بررسی جامعهشناسانه اعتراضات سراسری و مشخصات و ویژگیهای آن پرداخته است. گزارش زیر، خلاصهای است از آنچه در این تحقیق رسمی انعکاس یافته است.
***
پژوهشگران مجله راهبردی دیدهبان امنیت ملی، برای فهم ویژگیهای اعتراضات اخیر، سراغ اعتراضهای پیشین در ایران رفته و نوشتهاند اعتراضها تا پایان نیمه نخست دهه ۹۰ شمسی، اغلب با تکیه بر مطالبهها و منابع «سیاسی» رخ میداد.
همچنین از ویژگیهای خاص اعتراضات گذشته با صفاتی چون «تمرکزگرا، مرکزگرا، مطالبهمحور، دههمحوری موجها و چرخههای اعتراض، وجود شکلی از ساماندهی و برخورداری نسبی از نقش رهبری» یاد کردهاند.
و پس از مقدمهای کوتاه، سراغ اعتراضات اخیر رفتهاند و نوشتهاند اعتراضات اخیر، «کثرتگرا، کلانگرا، سایبرپایه، غیرنهادینه و فشرده در زمان وقوع اعتراضها» است.
از نظر پژوهشگران این تحقیق، «انتشار سریع کنش جمعی، عدم سازماندهی، نبود نقش رهبری، تاکید بر تغییر بنیادین نظام سیاسی، حمایت حداکثری لایهها و گروههای مختلف اجتماعی-سیاسی و پشتیبانی حداکثری از سوی مخالفان در خارج از کشور»، از دیگر ویژگیهای اعتراضهای سه ماه اخیر در ایران است.
این تحقیق همچنین آشکار میکند که «در دوره جدید، برخلاف قسمت دهه محوری دسته اول، جزرومدهای اعتراضی در فواصلی دو یا سه ساله تکرار شدهاند و ممکن است در آینده نزدیک این فواصل به دو تا سه ماه برسد، که این امکان، در ناآرامیهای جدید در شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ بسیار بارزتر است.»
مهمترین علت بروز چنین وضعیتی از نظر این تحقیق، نیروهای پیشبرنده و پیشگام این اعتراضهاست که «نسل جدید یا متولدین نیمه دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد شمسی هستند، که اکنون آغاز دوره سوژگی خود در عرصه اجتماع را تجربه میکنند و مساله اصلی آنها، اشکال نوین سبک زندگی و امکان بازنمایی آن در عرصه عمومی است.»
ویژگیهای جامعهشناختی اعتراضهای اخیر در این تحقیق، در شش قالب مشخص تقسیمبندی شده که درباره هر یک از بخشها تلاش شده توضیحاتی ارائه شود.
نسلی بودن عاملیت رخداد
نخستین و مهمترین ویژگی جامعهشناختی اعتراضهای اخیر به اعتراف این تحقیق دولتی، نسلی بودن آن اعلام شده است. این تحقیق میگوید که «جامعه ایرانی در شرایط کنونی شاهد ظهور و کنشگری بخشی از نسل جدید است که متولدان نیمه دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد شمسی هستند و تجربه مشترک نسلهای پیشین در جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را ندارند.»
کنشگری این نسل با گسترش ارتباطات الکترونیکی، در چارچوب جهانی شدن همزمان شده و امکان سوژگی مستقل از نسلهای پیشین را، بیش از پیش برای آن فراهم کرده است.
این تحقیق همچنین اعتراف میکند که «عنصر زنانه این ناآرامیها هم از نیروی نسلی تغذیه میکند و از جنبش نسلی، سواری مجانی میگیرد.»
در بخش دیگری از این تحقیق آمده که «این نسلی که در ۱۵ تا ۲۰ سال اخیر شکل گرفته، محزون است و احساس میکنند در معرض فشار و تبعیض بروکراسی ناکارآمد قرار گرفته است، در عین حال اعتقاد اندکی به ایدئولوژیهای سیاسی موجود دارد.»
این تحقیق در بخش دیگری از تعریف خود از نسل جدید مینویسد که این گروه نسلی «تصورش از حاکمیت، نهادی است که گردهمایی موسیقی را لغو کند، دستورالعملهای اجباری را وضع و فعالیتهای فرهنگی و تفریحی را ممنوع میکند.»
این نسل معترض همچنین «دولت را ناکارآمد و ناتوان در اداره کشور شناخته و این تصویر به واسطه اخبار، هر روزه تقویت شده است.» و از همینرو باید نوشت که «اعتراضهای اخیر را بهتر است ظهور نسلی فهمید که اعضای آن به طور کامل، نسبت به الگوی حکمرانی موجود بیگانهاند.»
نوسان بین کنش جنبشی و «کنش شورشی»
این تحقیق در تشریح دومین ویژگی کلان اعتراضهای اخیر نوشته که «وضعیت کنونی کنشهای جمعی و ناآرامیهای خیابانی جامعه ایرانی را میتوان در جایی میان کنش جنبشی و کنش شورشی تعریف کرد، به این معنا که عناصر و سویههایی از هر کدام را در خود دارد و البته عنصر غالب آن جنبشی است، اما به گونهای ناخودآگاه تلاش میکند از مزایای هر دو نوع کنش سود ببرد، بدون آنکه مشمول هزینهها و ناکامیهای هر دو، در عرصه مواجهه با نیروهای امنیتی انتظامی شود.»
فرامادی گرایی
این تحقیق درباره ویژگی سوم این اعتراضها نوشته که «عنصر جنبش ناآرامیهای اخیر را باید از جنس جنبشهای نوین اجتماعی دانست، نه جنبههای کلاسیک.»
جنبشهای اجتماعی جدید بهویژه در بخش ناآشکار طرح جامعه جنبشی، در همه ابعاد و کنشها از جمله در انگیزهها، استراتژیها، شعارها، ابزار و مانند آنها، فرامادی و پسا اقتصادی هستند و بر جنبههای اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، ارزشی، سبک زندگی و… تاکید دارند.
نوسان بین خشم و امید
در دو دهه اخیر برخی از پژوهشگران تاکید کردهاند که هنگام بررسی و مطالعه یا مدیریت جنبشهای اجتماعی، نباید نقش احساسات و عواطف را از قلم انداخت. در همین راستا، برخی از پژوهشگران بر «سرمایه عاطفی» به عنوان منبعی برای به حرکت در آوردن مردم و شکلگیری کنشهای جنبشی تاکید میکنند.
آنطور که این تحقیق نوشته است به لحاظ انگیزشی، در ناآرامیهای اخیر شاهد پدیدهای هستیم که «مانوئل کاستلز» به آن «رفت و برگشتی بین خشم و امید» میگوید.
این تحقیق در تشریح این مفهوم نوشته که «احساسات همچون خشم و امید، چسب اتحاد و بسیج کننده نیروهای جنبشی برای کشمکش و کنش اعتراضی رادیکال است.» و به همین خاطر هم رویدادهای غیر منتظره مثل مرگ «مهسا امینی»، به «تعجب، حزن، خشم و سپس طغیان» در جامعه منجر شد و در اینجا هیجان و خشم توامان موجب عمل میشود و جنبش خیابانی با ایجاد امید به امکان تغییر و برپایی شرایطی بهتر، بسیج جنبشی فراگیر را به ارمغان میآورد.
فرصت شناسی سیاسی/راهبردی
پنجمین ویژگی این اعتراضها از نظر نویسندگان این تحقیق این است که مبتنی بر نوعی فرصت شناسی/ فرصتسازی سیاسی/ راهبردی ناخودآگاه جمعی جنبشی/ شورشی شکل گرفته است.
از جمله نخستین تعاریفی که از ساختار فرصت سیاسی صورت گرفته، به تغییراتی توجه دارند که میتوانند سبب گشایشهای ناگهانی در نظام شوند.
به بیان «مک آدام»، هر واقعه یا فرآیند اجتماعی گستردهای که محاسبات و فرضهای سامانبخش یک نظام سیاسی را تضعیف نمایند، تغییری را در فرصتهای سیاسی ایجاد میکند.
افقی بودن
ششمین و آخرین ویژگی این اعتراض، به لحاظ ساختار کنش اجتماعی است. افقی بودن جنبشهای نوین اجتماعی، در نظریه «ساقههای زیر زمینی انقلاب» طرح شده است. نیروهای اجتماعی در زیر زمین و با ریشههای قوی به هم متصل میشوند و به شکل افقی گسترش مییابند، یعنی حرکت عمودی ندارند.
افقی بودن این ظرفیت را ایجاد میکند که در یک زمان مشخص و در فرصتهای سیاسی موجود که ظرفیت مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی کاهش مییابد، اقشار ناهمگون جامعه بدون آنکه لزوما با یکدیگر هماهنگ کنند به همدیگر بپیوندند و زنجیره همارزی از جنبههای گوناگون و رنگارنگ، ولی با هدفی مشخص ایجاد کنند؛ هرچند شکاف و اختلافات عمیقی نیز با هم داشته باشند.
این تحقیق در پایان نوشته که بروز نارضایتیها و اعتراضات خیابانی به صورت بازههای زمانیِ در حال کاهش است، که نشان میدهد مدیریت اجتماعات اعتراضی حداقل در یک دهه گذشته از کارایی لازم برخوردار نبوده و نیازمند بازنگری است.
از: ایران وایر